Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electronic countermea sures
U
اقدامات ضد الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
electronic counter counter measures
U
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
Other Matches
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
U
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
proceedings
U
اقدامات
doings
U
اقدامات
proceeding
U
اقدامات
undertakings
U
اقدامات
goings-on
U
اقدامات
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
control measures
U
اقدامات کنترلی
legal proceedings
U
اقدامات قانونی
precautionary measures
U
اقدامات احتیاطی
security measures
U
اقدامات تامینیه
preventive action
U
اقدامات احتیاطی
security countermeasures
U
اقدامات تامینی
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
civil proceedings
U
اقدامات حقوقی
to intensify one's actions
U
اقدامات خودراسخت
Precautionary measures.
U
اقدامات احتیاطی
follow up
U
اقدامات بعدی
countermeasures
U
اقدامات متقابل
hostile acts
U
اقدامات خصمانه
hostile acts
U
اقدامات دشمنانه
preventive action
U
اقدامات تامینی
to take steps
U
اقدامات بعمل اوردن
to take measures
U
اقدامات بعمل اوردن
take steps
U
اقدامات بعمل امده
preassault
U
اقدامات قبل از هجوم
Provocative acts.
U
اقدامات تحریک آمیز گ
whitest
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
to lead on
U
وادار به اقدامات بیشتری کردن
to intensify one's actions
U
برشدت اقدامات خود افزودن
logistics
U
اقدامات مربوط به تهیه و توزیع
suppression measures
U
اقدامات برای جلو گیری
countermeasures
U
اقدامات ضد عملیات دشمن عمل متقابل
decision tree
U
اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
municipalist
U
طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
countermeasures
U
پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
policy of contianment
U
سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
preventive justice
U
قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
radio countermeasures
U
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
preventive detention
U
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
security
U
تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
security countermeasures
U
اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
electronic
U
الکترونیکی
electronic control
U
کنترل الکترونیکی
electronic publishing
U
انتشارات الکترونیکی
computer
U
ماشین الکترونیکی
electronic pen
U
قلم الکترونیکی
graphics
U
وسیله الکترونیکی
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
electronic control
U
فرمان الکترونیکی
electronic filling
U
پر کردن الکترونیکی
electronic deception
U
فریب الکترونیکی
electronic interfrence
U
تداخل الکترونیکی
electronic magazine
U
مجله الکترونیکی
electronic mail
U
پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
electronic counter measure
U
جنگهای الکترونیکی
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
electronic navigation
U
ناوبری الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
electronic security
U
تامین الکترونیکی
strobe
U
ا ز یک مدار الکترونیکی
snail mail
U
و نه پست الکترونیکی
electronic brain
U
مغز الکترونیکی
pos
U
قط ه فروش الکترونیکی
computers
U
ماشین الکترونیکی
electronic printer
U
چاپگر الکترونیکی
elctron tube
U
لامپ الکترونیکی
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
electrical interception
U
رهگیری الکترونیکی
electronic calculator
U
حسابگر الکترونیکی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
adapter
U
وسیله الکترونیکی
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
arms control measures
U
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
eft
U
انتقال الکترونیکی دارائی
edp manager
U
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic data processing
U
پردازش الکترونیکی داده
eft
U
انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic camputer
U
ماشین حساب الکترونیکی
electronic fund transfer
U
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic warfare
U
میدان جنگ الکترونیکی
electronic
U
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic voltmeter
U
ولت سنج الکترونیکی
electronic transfer of data
U
انتقال الکترونیکی اطلاعات
electrosensitive paper
U
کاغذ حساس الکترونیکی
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
electronic spreadsheet
U
صفحه گسترده الکترونیکی
electronic countermea sures
U
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic modulation
U
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic power supply
U
منبع تغذیه الکترونیکی
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
trunk exchange
U
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
OR function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
microsoft
U
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
electronically programmable
U
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
EXOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
video
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronic security
U
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
electronic data processing system
U
سیستم پردازش الکترونیکی داده
videos
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
responsor
U
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
sense
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replying
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
electronically
U
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
gates
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
replies
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
facsimile transceiver
U
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
replied
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
sensed
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
senses
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
exclusive
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
EXNOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
NEQ
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
electronic navigation
U
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
non equivalence function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
gates
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
electroluminescent
U
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
shoran
U
نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
electrically erasable read only memory
U
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
equipment bay
U
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
edp
U
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
NAND function
U
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
NOR function =
U
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
NOT function
U
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
processor
U
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
pursuit navigation
U
ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
electroluminescing
U
که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
Videotex
U
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
peripheral
U
و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
proms
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
amplifier
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifiers
U
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
shouted
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shout
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
technologies
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
proms
U
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
charges
U
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
shouting
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
charge
U
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
electronic
U
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
new
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newest
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
calculators
U
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
shouts
U
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
calculator
U
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
electronic
U
داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
prom
U
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
new-
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
prom
U
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
newer
U
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
duplex
U
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
circuit
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
communication
U
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
technologies
U
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
circuits
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
technology
U
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
MAPI
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
duplexes
U
مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان
electronic
U
شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
capacitor
U
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
mail
U
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mails
U
پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com