Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
witan
U
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nobleman
U
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
noblemen
U
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
bishopric
U
طبقه وسلک اسقفان
surcingle
U
کمر بند اسقفان وکشیشان
prelatize
U
در زیر حکومت اسقفان ومترانها در اوردن
rochet
U
جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
pontifically
U
چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
he was on his trial
U
او را محاکمه میکردند
fire pot
U
فرفی که ازاتش یامواداتشگیرپرکرده پرت میکردند
hyksos
U
نام سلسلهای از پادشاهان مصر که چوپانی میکردند
hospitaler
U
فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
amazon
U
زنانی که در اسیای صغیرزندگی میکردند و با یونانیان می جنگیدند
theoric
U
وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
standing property
U
اعیان
standing
U
اعیان
superstructure
U
اعیان
grandee
U
اعیان
superstructures
U
اعیان
wampum
U
صدف براق و زیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
wampumpeag
U
صدف براق وزیبایی که سرخ پوستان امریکایی بجای پول مصرف میکردند
House of Lords
U
مجلس اعیان
things hired
U
اعیان مستاجره
patrician
U
اعیان زاده
nawab
U
اعیان هندی
patricians
U
اعیان زاده
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
peering
U
عضو مجلس اعیان
the upper house
U
مجلس اعیان یا لردها
peered
U
عضو مجلس اعیان
peer
U
عضو مجلس اعیان
nobility
U
طبقه نجبا و اعیان
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
peered
U
همشان عضو مجلس اعیان
duke
U
لقب موروثی اعیان انگلیس
dukes
U
لقب موروثی اعیان انگلیس
peer
U
همشان عضو مجلس اعیان
peering
U
همشان عضو مجلس اعیان
assembly of notables
U
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
occupations
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
occupation
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
peers of the realm
U
بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
Luddites
U
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite
U
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
regnal
U
سلطنتی
rial
U
سلطنتی
royal
U
سلطنتی
monarchical
U
سلطنتی
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
sceptre
U
عصای سلطنتی
royalty
U
از خانواده سلطنتی
royal flag
U
پرچم سلطنتی
royal honor
U
درجه سلطنتی
scepter
U
عصای سلطنتی
sceptres
U
عصای سلطنتی
scepters
U
عصای سلطنتی
gentleman atarms
U
عضوگاردویژه سلطنتی
keep of the
U
مهردار سلطنتی
royalties
U
از خانواده سلطنتی
monarchy
U
حکومت سلطنتی
bailiffs
U
نگهبان دژ سلطنتی
great seal
U
مهر سلطنتی
regalia
U
امتیازات سلطنتی
monarchies
U
حکومت سلطنتی
bailiff
U
نگهبان دژ سلطنتی
security council
U
شورای امنیت
parish council
U
شورای محلی
council of physicians
U
شورای پزشکی
synod
U
شورای کلیسایی
councils of war
U
شورای نظامی
councils of war
U
شورای جنگ
council of war
U
شورای نظامی
synods
U
شورای کلیسایی
council of war
U
شورای جنگ
council of ministers
U
شورای وزیران
council of physicians
U
شورای پزشکان
pontifex
U
شورای مذهبی
economic council
U
شورای اقتصادی
teachers' institute
U
شورای اموزگاران
guardian council
U
شورای نگهبان
nordic council
U
شورای شمالی
court martiall
U
شورای نظامی
council ofwar
U
شورای نظامی
council ofwar
U
شورای جنگ
board of governors
U
شورای مدیران
equerries
U
اصطبل سلطنتی میراخور
royalism
U
طرفداری از رژیم سلطنتی
born in the purpule
U
عضو خانواده سلطنتی
sceptered
U
دارای عصای سلطنتی
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
equerry
U
اصطبل سلطنتی میراخور
monarchy constitutional
U
حکومت مشروطه سلطنتی
Privy Council
U
هیات مشاورین سلطنتی
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
synodic
U
مربوط به شورای کلیسایی
executive council
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
the king in council
U
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
the national consultative assembly
U
مجلس شورای ملی
national consulative assembly
U
مجلس شورای ملی
executive
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
ceeb (college entrance examination board
U
شورای امتحانات ورودی
college entrance examinations board
U
شورای امتحانات ورودی
council of entent
U
شورای حسن تفاهم
council of economic advisers
U
شورای مشاوران اقتصادی
legislative assembly
U
مجلس شورای ملی
synodical
U
مربوط به شورای کلیسایی
security council
U
شورای حفافتی یکان
column research council
U
شورای تحقیق بر ستونها
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
privy councillor
U
عضو هیئت رایزنان سلطنتی
remembrancer
U
مامور وصول مطالبات سلطنتی
monarchy absolute
U
حکومت سلطنتی مطلقه واستبدادی
order in council
U
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
plantagenet
U
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
tudor
U
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
RCs
U
مخفف کالج سلطنتی جراحان
monarchy
U
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchies
U
سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
town meeting
U
انجمن بلدی شورای شهری
deputy of the parliament
U
وکیل مجلس شورای ملی
pontifex
U
عضو شورای کشیشان کاتولیک
duma
U
مجلس شورای منتخب شهر
scepter
U
دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
royalism
U
شاهپرستی طرفداری از سیستم حکومت سلطنتی
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
security council
U
شورای امنیت سازمان ملل متحد
verderer
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
lancastrian
U
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
yeoman of the guard
U
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
verderor
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
master of the horse
U
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
palating
U
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
chancery
U
مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
Fontainebleau
U
[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
duma
U
انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
lord chancellor
U
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
p sanction
U
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
flower de luce
U
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
farmer general
U
مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
order of council
U
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
dower
U
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
U
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
Royal Bokhara
U
فرش سلطنتی بخاراتی
[این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
coronation carpet
U
فرش تاجگذاری
[این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
participation
U
شرکت
cahoot
U
شرکت
EIS
U
ول شرکت
house
U
شرکت
fellowsh
U
شرکت
enterprise
U
شرکت
houses
U
شرکت
concern
U
شرکت
handing
U
شرکت
consociation
U
شرکت
concerns
U
شرکت
enterprises
U
شرکت
housed
U
شرکت
firms
U
شرکت
contribution
U
شرکت
incorporation
U
شرکت
company
U
شرکت
business
U
شرکت
businesses
U
شرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com