English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
investiture of a robe U اعطای خلعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grave clothes U خلعت
graveclothes U خلعت
investiture of a robe U خلعت دادن
ablegate U مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
investiture with an office U اعطای منصب
land grant U اعطای اراضی
naturalization U اعطای تابعیت
investiture U اعطای نشان
enfranchisement U اعطای حقوق
investitures U اعطای نشان
certificate for decoration U مدرک اعطای نشان
loan on deposit U اعطای وام به وثیقه سپرده
immortalization U اعطای نام یا شهرت جاودانی
constructive credit U اعطای پایان نامه افتخاری به کسی
accolades U سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
accolade U سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
subinfeudate U اعطای اراضی تیول از طرف امیری به امیردیگری برای بیعت با او
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
naturalizes U اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalises U اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalizing U اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalize U اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalising U اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com