Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
burgomaster
U
اعضای شهرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
municipality
U
شهرداری
City Hall
U
شهرداری
municipalities
U
شهرداری
municipally
U
از لحاظ شهرداری
town halls
U
عمارت شهرداری
town halls
U
کاخ شهرداری
guildhalls
U
عمارت شهرداری
guildhall
U
عمارت شهرداری
town council
U
انجمن شهرداری
municipal budget
U
بودجه شهرداری
municipal
U
مربوط به شهرداری
municipally
U
از راه شهرداری
municipally
U
بوسیله شهرداری
town hall
U
عمارت شهرداری
town hall
U
کاخ شهرداری
City Hall
U
ساختمان شهرداری
jurat
U
رئیس شهرداری
mayorship
U
ریاست شهرداری
municipal court
U
دادگاه شهرداری
municipal council
U
انجمن شهرداری
municipal revenue
U
درامد شهرداری
mayoralty
U
ریاست شهرداری
dump car
U
ماشین شهرداری
municipal spending
U
مخارج شهرداری
town halls
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
town hall
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
municipalist
U
متخصص درامور شهرداری
municipalize
U
بدست شهرداری دادن
town clerk
U
کارمند شهرداری یافرمانداری
councilman
U
عضو انجمن شهرداری
dump truck
U
کامیون زباله بر شهرداری
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
podesta
U
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
insides
U
تو اعضای داخلی
inside
U
تو اعضای داخلی
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
the f.
U
اعضای هیئت پزشکی
senior members
U
اعضای بالارتبه یا ارشد
vitals
U
اعضای حیاتی و موثربدن
footwork
U
هماهنگی پا با اعضای دیگر
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
stiffening members
U
اعضای صلب کننده
paraplegia
U
فلج اعضای سافل
prosthetics
U
مبحث اعضای مضنوعی
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
sensorium
U
مرکز حواس اعضای حس
borough
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
boroughs
U
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
guild hall
U
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
vitals
U
اعضای اصلی بدن حیوان
senatorial
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
toho
U
اعضای انگشتان نشانه و شست
senatorian
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
innards
U
اعضای داخلی حیوان یاانسان
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
quaker meeting
U
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
conscript fathere
U
اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
bionic
U
وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting
U
انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
bounds
U
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
clocks
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
catena
U
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
to pack a jury
U
جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
homology
U
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
cartel
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
alderman
U
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
aldermen
U
نام قضات نام مستخدمین شهرداری عضوهیئت قانون گذاری یک شهر
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
embassies
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassy
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
ibi
U
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
picketings
U
اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com