English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vitals U اعضای اصلی بدن حیوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
innards U اعضای داخلی حیوان یاانسان
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
burgomaster U اعضای شهرداری
insides U تو اعضای داخلی
inside U تو اعضای داخلی
locomotor U ابتلاء اعضای حرکتی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
prosthetics U مبحث اعضای مضنوعی
footwork U هماهنگی پا با اعضای دیگر
paraplegia U فلج اعضای سافل
sensorium U مرکز حواس اعضای حس
stiffening members U اعضای صلب کننده
cadre U اعضای یک سازمان نظامی
vitals U اعضای حیاتی و موثربدن
senior members U اعضای بالارتبه یا ارشد
locomotory U ابتلاء اعضای حرکتی
cadres U اعضای یک سازمان نظامی
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
the f. U اعضای هیئت پزشکی
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
locomotor U دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
hypotrophy U رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
senatorial U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
quaker meeting U انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
senatorian U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
toho U اعضای انگشتان نشانه و شست
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
quaker's meeting U انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
bounds U محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
bionic U وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
clocks U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clock U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
pin joint U اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
component U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
backplane U مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
catena U 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
matricular U وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
to pack a jury U جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
living creatuse U حیوان
beasts U حیوان
animal U حیوان
animals U حیوان
beast U حیوان
homology U همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
kittens U بچه حیوان
ectotherm U حیوان خونسرد
brute U حیوان صفت
brutes U جانور حیوان
boughs U شانه حیوان
zooerasty U جماع با حیوان
brutes U حیوان صفت
kitten U بچه حیوان
option of animals U خیار حیوان
brute U جانور حیوان
beastly U حیوان صفت
hilding U حیوان چموش
carnivorous U حیوان گوشتخوار
maverick U حیوان بیصاحب
mavericks U حیوان بیصاحب
zoology U حیوان شناسی
lost animal U حیوان ضاله
lost animal U حیوان گمشده
bough U شانه حیوان
draft animal U حیوان بارکش
whiffet U حیوان رشدنکرده
biped U حیوان دوپا
animalization U تبدیل به حیوان
pack animals U حیوان باربر
zootheism U حیوان پرستی
bestiality U حیوان صفتی
zoophilous U حیوان دوست
wildling U حیوان وحشی
frying U حیوان نوزاد
zoophilic U حیوان دوست
zoophily U حیوان خواهی
zoophilia U حیوان خواهی
zooparasite U حیوان انگل
fry U حیوان نوزاد
spinal animal U حیوان نخاعی
reptiles U حیوان خزنده
slick ear U حیوان بی گوش
pack animal U حیوان باربر
bestiality U جماع با حیوان
bipeds U حیوان دوپا
zoophobia U حیوان هراسی
reptile U حیوان خزنده
beastby U حیوان صفت
beast of burden U حیوان باربری
zoolatry U حیوان پرستی
fries U حیوان نوزاد
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
cade U حیوان دست اموز
abalone U قسمی حیوان صدف
flycatcher U حیوان مگس خوار
acephalon U حیوان راستهء بی سران
acephalous U حیوان راستهء بی سران
animal distress calls U فریادهای درماندگی حیوان
bald animal or tree U درخت یا حیوان برهنه
brutalization U حیوان صفت نمودن
housebroken U حیوان تربیت شده
brutal U حیوان صفت وحشی
zoopsia U توهم حیوان بینی
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
armadillos U نوعی حیوان گورکن
pet U حیوان اهلی منزل
pets U حیوان اهلی منزل
petted U حیوان اهلی منزل
the fountain of life U چشمه حیوان یازندگی
armadillo U نوعی حیوان گورکن
varmint U حیوان یا پرنده شکارکننده
stags U کره اسب حیوان نر
stag U کره اسب حیوان نر
pizzle U الت ذکور حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
imbrute U حیوان صفت کردن
holler U صدای مخصوص هر حیوان
zoomorphism U حیوان ریخت انگاری
feral U حیوان شکاری وحشی
animal glue U سریشم از انساج حیوان
yahoo U ادم حیوان صفت
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
slick ear U حیوان فاقدگوش خارجی
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
brutalising U وحشی یا حیوان صفت کردن
sucker U حیوان یا عضویا الت مکنده
stature U ارتفاع طبیعی بدن حیوان
brutalized U وحشی یا حیوان صفت کردن
hoofs U حیوان سم دار باسم زدن
bestial U شبیه حیوان جانور خوی
hoof U حیوان سم دار باسم زدن
brutalizing U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes U وحشی یا حیوان صفت کردن
bunnies U اسم حیوان دست اموز
bunny U اسم حیوان دست اموز
suckers U حیوان یا عضویا الت مکنده
bunny rabbit U اسم حیوان دست اموز
bunny rabbits U اسم حیوان دست اموز
brutalised U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalises U وحشی یا حیوان صفت کردن
zoological U وابسته به جانور شناسی حیوان
exoskeleton U پوشش محافظه خارجی حیوان
endoskeleton U استخوان بندی درونی حیوان
acute preparation U حیوان کشی از روی ترحم
rogues U حیوان عظیم الجثه سرکش
rogue U حیوان عظیم الجثه سرکش
whelp U بچه هرنوع حیوان گوشتخوار
manus U دست حیوان قسمت انتهایی
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
burnt offering U حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offerings U حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
zoo U :پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
zoos U :پیشوند بمعنی حیوان- جانورو متحرک
pick up a trail/scent <idiom> U تشخیص جای پای انسان یا حیوان
forelegs U پای جلو حیوان دست چارپایان
foreleg U پای جلو حیوان دست چارپایان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com