Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
official receiver
U
اعتصاب باجایزه سندیکا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strike pay
U
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
hunger strikes
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strike
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
light strike
U
اعتصاب با اخطار کم مدت اعتصاب برقی
peizefight
U
مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
picketings
U
اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
syndicate
U
سندیکا
syndicated
U
سندیکا
syndicates
U
سندیکا
tie up
U
اعتصاب
sit-ins
U
اعتصاب
sit in
U
اعتصاب
holdout
U
اعتصاب
holdouts
U
اعتصاب
stay in strike
U
اعتصاب
sit-in
U
اعتصاب
turn out
U
اعتصاب
strikes
U
اعتصاب
tie-ups
U
اعتصاب
tie-up
U
اعتصاب
strike
U
اعتصاب
riot and civil commotion
U
اعتصاب و تظاهرات
knobstick
U
خائن اعتصاب
wildcat strike
<idiom>
U
اعتصاب کارگران
hunger strike
U
اعتصاب غذا
confrontational
U
انجام اعتصاب
strikebound
U
دچار اعتصاب
strike-breakers
U
اعتصاب شکن
walk out
U
اعتصاب کردن
strike-breaker
U
اعتصاب شکن
to strike work
U
اعتصاب کردن
go on strike
U
اعتصاب کردن
struck
U
درحال اعتصاب
strike
U
اعتصاب ضربه
sit-down
U
اعتصاب کارمندان
strikes
U
اعتصاب کردن
picket
U
اعتصاب کردن
pickets
U
اعتصاب کردن
strikes
U
اعتصاب ضربه
picketed
U
اعتصاب کردن
sit down
U
اعتصاب کارمندان
outed
U
در حال اعتصاب
to go on strike
U
اعتصاب کردن
strike
U
اعتصاب کردن
striker
U
اعتصاب کننده
general strikes
U
اعتصاب عمومی
strikers
U
اعتصاب کننده
general strike
U
اعتصاب عمومی
official receiver
U
اعتصاب رسمی
out
U
در حال اعتصاب
out-
U
در حال اعتصاب
strike
U
اصابت اعتصاب کردن
to go on a hunger strike
U
اعتصاب غذا کردن
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
out law strike
U
اعتصاب غیر قانونی
blacklegs
U
کارگر اعتصاب شکن
they are on strike
U
اعتصاب کرده اند
blackleg
U
کارگر اعتصاب شکن
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
strikes
U
اصابت اعتصاب کردن
strike
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
go out
U
اعتصاب کردن دست کشیدن از
strikes
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
hunger-striker
U
اعتصاب غذا کننده
[زن ]
[مرد]
finks
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
fink
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
sick-out
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
sick-outs
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
picketed
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
pickets
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picket
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
srcc
U
commotions civil riotsand ,strikes اعتصاب شورش و اشوبهای داخلی
He warned he would go on a termless hunger strike.
U
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com