English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gatehouse U اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouses U اطاق یازندان بالای دروازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gatehouse U اطاق دروازه بان
gatehouses U اطاق دروازه بان
My bedroom is just above. U اطاق خواب من درست بالای اینجاست
round house U بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
compartment marking U سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
portals U دروازه
goal U دروازه
goals U دروازه
port U دروازه
gateways U دروازه
gateway U دروازه
hoop U دروازه
hoops U دروازه
barbacan U دروازه
gates U دروازه
barbican U دروازه
portal U دروازه
gate U دروازه
goal area line U خط دروازه
gateposts U بازوی دروازه
goal area U منطقه دروازه
gatepost U بازوی دروازه
wicket U دروازه کوچک
goals U دروازه بان
gatekeeper U دروازه بان
keep goal U دروازه بانی
wickets U دروازه کوچک
goal posts U پایههای دروازه
attacting zone U منطقه دروازه
logic gate U دروازه منطقی
keeper U دروازه بان
goal crease U محوطه دروازه
goal keeper U دروازه بان
gatekeepers U دروازه بان
goal tender U دروازه بان
keepers U دروازه بان
goalar U دروازه بان
goalie U دروازه بان
goalies U دروازه بان
in goal U دروازه بان
goal mouth U دهانه دروازه
octroi U دروازه بانی
octroi U مالیات دم دروازه
puck stopper U دروازه بان
goalkeeper U دروازه بان
goalkeepers U دروازه بان
between the pipes U تیر دروازه
gate keeper U دروازه بان
goal U دروازه بان
goal keeper line U خط دروازه بان
tend goal U حفظ دروازه
hoop U دروازه کروکه
tend goal U دروازه بانی
saves U نجات دروازه
save U نجات دروازه
hoops U دروازه کروکه
own goal U گل به دروازه خودی
starting gate U دروازه شروع
saved U نجات دروازه
own goals U گل به دروازه خودی
over U بالای
over U بالای سر
upping U بالای
upped U بالای
up U بالای
overhead U بالای سر
outreach U بالای سر
into the bargain U بالای ان
over- U بالای
over- U بالای سر
atop of U در بالای
atop of U بالای
overhead U در بالای سر
above U بالای
above U بالای سر
at the top of U در بالای
oer U بالای
double reverse U شوت برگردان به دروازه
goal umpire U دروازه بان واترپولو
goalthrow U پرتاب دروازه بان
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
long ball U پرتاب از دور به دروازه
warders U نگهبان دروازه یا قصر
gate U دروازه شروع اسکی
warder U نگهبان دروازه یا قصر
gates U دروازه شروع اسکی
petard U بمب دروازه ریز
goal kick U شوت بسوی دروازه
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
flopper U دروازه بان شیرجه رو
deciding U نزدیک به دروازه حریف
fast break U حمله سریع به دروازه
goal games U بازیهای دروازه دار
upright U تیرک عمودی دروازه
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
goalpost U تیرک عمودی دروازه
crossbars U تیرک افقی دروازه
crossbar U تیرک افقی دروازه
shootings U شوت بسوی دروازه
shooting U شوت بسوی دروازه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
sally port U دروازه بزرگ قلعه
sally port U دروازه عبور از قلعه
standup goalie U دروازه بانی ایستاده
catching glove U دستکش دروازه بان
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
goalkeeper U دروازه بان فوتبال
twentyfive U خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
chamber U اطاق
floored U کف اطاق
roommate U هم اطاق
chambers U اطاق
house room U اطاق
roommates U هم اطاق
floors U کف اطاق
office U اطاق
offices U اطاق
chums U هم اطاق
floor U کف اطاق
chum U هم اطاق
rooms U اطاق
room U اطاق
floor U کف اطاق
ground [British] [floor] U کف اطاق
overhead forehand U فورهند از بالای سر
crow's nest U بالای بلندی
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
overhead cover U حفاظ بالای سر
crown U بالای هرچیزی
roof tree U کش بالای شیروانی
ridge tree U کش بالای شیروانی
run over <idiom> U حرکت از بالای
aloft U در بالای زمین
rooftops U بالای بام
overhead stroke U ضربه از بالای سر
ridge piece U کش بالای شیروانی
ridge pole U کش بالای شیروانی
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
plunging fire U اتش بالای سر
upstream U بالای رودخانه
up the street U بالای خیابان
in- U بالای روی
on U بالای در باره
crowns U بالای هرچیزی
in U بالای روی
rooftop U بالای بام
overhead backhand U بک هند از بالای سر
uptown U بالای شهر
mean high water U اب بالای میانگین
oer U بالای سر روی سر
knap U بالای تپه
over the horizon U از بالای افق
fan light U پنجره بالای در
mantel board U در بالای بخاری
above the earth U بالای زمین
over the horizon U بالای افق
fanlights U پنجره بالای در
fanlight U پنجره بالای در
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
logic U دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
clears U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
nineteen U علامت تعویض دروازه بان
clears U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clear U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clear U دفع توپ ازحوالی دروازه
in- U توپی که وارد دروازه شده
touch in goal U محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal line U ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
clearest U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
punch the ball U مشت کردن دروازه بان
nineteens U علامت تعویض دروازه بان
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
clearer U دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest U دفع توپ ازحوالی دروازه
active U دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
gateposts U تیر چار چوب دروازه
gatepost U تیر چار چوب دروازه
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
seelos U دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com