Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sculleries
U
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
scullery
U
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kitchenware
U
فروف اشپزخانه
kitchen utensils
U
فروف واسباب اشپزخانه
sculleries
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
scullery
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
kitchen cabinet
U
اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
kitchenettes
U
اشپزخانه کوچک
kitchenette
U
اشپزخانه کوچک
loft
U
اطاق نزدیک سقف
lofts
U
اطاق نزدیک سقف
find touch
U
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
central pastry kitchen
U
اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
cabins
U
اطاق کوچک
cabin
U
اطاق کوچک
cabinets
U
اطاق کوچک
camarilla
U
اطاق کوچک
cabinet
U
اطاق کوچک
boudoir
U
اطاق کوچک مخصوص زن
boudoirs
U
اطاق کوچک مخصوص زن
adhesive for porcelain
U
چسب برای فروف چینی
dinette
U
اطاق کوچک ناهار خوری
attics
U
اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
attic
U
اطاق کوچک زیر شیروانی وابسته به شهر اتن
steel wool
U
براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
galilee
U
نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
Caen
U
[سنگ نرم با دانه های کوچک در منطقه ی کان نزدیک نرمندی]
palor
U
اطاق برای گفتگو خصوصی
cutlery
U
کارد وچنگال
lethal chamber
U
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
cutlery
U
کارد وچنگال فروشی
jardiniere
U
جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
harpy
U
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpies
U
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
approach
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
in distance
U
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
approaches
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
blockhouse
U
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
to catch at something
U
برای رسیدن بچیزی وگرفتن ان کوشش کردن وبدان نزدیک شدن
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
footwarmer
U
فرف اب گرم که در اطاق راه اهن برای گرم کردن پامیگذارند
circularization
U
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
compartment marking
U
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
blue flag
U
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
light-well
U
[حیاط کوچک برای عبور نور]
This position is much too small for me .
U
این سمت برای من خیلی کوچک است
locket
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
lockets
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
plot
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plotted
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plots
U
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
trail bike
U
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
fowling piece
U
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closes
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close
U
نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
kitchens
U
اشپزخانه
cook hole
U
اشپزخانه
cookery
U
اشپزخانه
kitchen
U
اشپزخانه
galley
U
اشپزخانه
lararium
U
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
tweaks
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
tweaking
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
tweak
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
hogwash
U
گنداب اشپزخانه
galley
U
اشپزخانه قایق
field kitchen
U
اشپزخانه صحرایی
roll kitchen
U
اشپزخانه متحرک
caboose
U
اشپزخانه کشتی
cook of mess
U
نوبتچی اشپزخانه
galley
U
اشپزخانه کشتی
utensil
U
لوازم اشپزخانه
cook house
U
اشپزخانه اردو
cook house
U
اشپزخانه کشتی
utensils
U
لوازم اشپزخانه
kitchen stuff
U
لوازم اشپزخانه
k ration
U
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
modular
U
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
microcontroller
U
ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
processor
U
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
crunching
U
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
ratioing
U
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
underflow
U
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
capacitor
U
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
dressers
U
میز یاقفسه اشپزخانه
diet kitchen
U
اشپزخانه بیماران فقیر
dresser
U
میز یاقفسه اشپزخانه
culinary
U
مربوط به اشپزخانه اشپخانهای
sinks
U
دست شویی اشپزخانه
sink
U
دست شویی اشپزخانه
perforations
U
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
business
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
notron utilities
U
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
dimples
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
litotes
U
کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
dimple
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
businesses
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
pig's wash
U
گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
pigwash
U
گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
inshore
U
نزدیک کرانه نزدیک ساحل
point bland
U
بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
pill pool billiard
U
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
chuck wagon
U
واگن اشپزخانه و وسایل اشپزی ترن
utensil
U
فروف
utensils
U
فروف
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
flat silver
U
فروف نقره
flatware
U
فروف لب تخت
ironware
U
فروف اهنی
tinware
U
فروف حلبی
ironware
U
فروف سخت
flatware
U
فروف مسطح
silver vessels
U
فروف سیمین
chinaware
U
فروف چینی
silver vessels
U
فروف نقره
crockery
U
فروف گلی
pottery
U
فروف سفالین
tableware
U
فروف سفره
hard ware
U
فروف فلزی
glassware
U
فروف شیشه
glass ware
U
فروف شیشه
communicationg vessels
U
فروف مرتبط
pottery
U
فروف سفالی
china
U
فروف چینی
enamelware
U
فروف لعابی
porcelain
U
فروف چینی
earthenware
U
فروف سفالی
glass vessels
U
فروف شیشهای
silverware
U
فروف نقره
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
to hold fast
U
نگاهداشتن
preserving
U
نگاهداشتن
preserves
U
نگاهداشتن
preserve
U
نگاهداشتن
enamelware
U
فروف میناکاری شده
earthenware
U
فروف گلی گل سفالی
dish drier
U
خشک کننده فروف
lusterware
U
فروف سفالین براق
highboy
U
کمدیا اشکاف فروف
cupboard
U
گنجه فروف غذاوغیره
cupboards
U
گنجه فروف غذاوغیره
serviced
U
یکدست فروف اثاثه
ceramicist
U
سازنده فروف سفالین
service
U
یکدست فروف اثاثه
ceramist
U
سازنده فروف سفالین
pewter
U
مفرغ فروف مفرغی
flatware
U
فروف نقرهای سر میز
stemware
U
فروف پایه دار
flag day
U
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
head-shrinkers
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
isolating
U
درقرنطینه نگاهداشتن
humors
U
راضی نگاهداشتن
humour
U
راضی نگاهداشتن
humouring
U
راضی نگاهداشتن
humours
U
راضی نگاهداشتن
latch
U
محکم نگاهداشتن
to whip in
U
باهم نگاهداشتن
latches
U
محکم نگاهداشتن
isolate
U
درقرنطینه نگاهداشتن
behaving
U
ادب نگاهداشتن
refrigerate
U
خنک نگاهداشتن
refrigerated
U
خنک نگاهداشتن
refrigerates
U
خنک نگاهداشتن
refrigerating
U
خنک نگاهداشتن
isolates
U
درقرنطینه نگاهداشتن
righting
U
قائم نگاهداشتن
impark
U
در اغل نگاهداشتن
humoured
U
راضی نگاهداشتن
righted
U
قائم نگاهداشتن
right
U
قائم نگاهداشتن
behave
U
ادب نگاهداشتن
behaved
U
ادب نگاهداشتن
behaves
U
ادب نگاهداشتن
containment
U
محدود نگاهداشتن
clamp
U
باگیره نگاهداشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com