Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
premium
U
اضافه ارزش
premiums
U
اضافه ارزش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
capital gains
U
اضافه ارزش سرمایه
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
mode
U
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes
U
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
collection of premiums
U
وصول اضافه ارزش سهام
forfeiture of premiums
U
ضرر اضافه ارزش سهام
net worth tax
U
مالیات بر اضافه ارزش دارائی
premium statement
U
صورت اضافه ارزش سهام
producer surplus
U
اضافه ارزش تولید کننده
Other Matches
overtime
U
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem
U
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
no par value
U
بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological
U
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation
U
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
check total
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum
U
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
overplus
U
اضافه
surpluses
U
اضافه
plussage
U
اضافه
extra-
U
اضافه
extra
<adj.>
U
اضافه
special
<adj.>
U
اضافه
extras
U
اضافه
in addition to
<prep.>
U
به اضافه
extra
U
اضافه
plusage
U
اضافه
increased
U
اضافه
addition
U
اضافه
additions
U
اضافه
in a. to
U
به اضافه
excesses
U
اضافه
excess
U
اضافه
increscent
U
اضافه
surplus
U
اضافه
increases
U
اضافه
increase
U
اضافه
spared
U
اضافه
augmentation
U
اضافه
spare
U
اضافه
added
U
اضافه شده
superimposable
U
قابل اضافه
overloading
U
بارگذاری اضافه
genitive
U
حالت اضافه
superimposable
U
اضافه شدنی
exeed
U
اضافه شدن از
overloading
U
اضافه بارگذاری
overcharge
U
اضافه هزینه
overcharged
U
اضافه هزینه
add
U
اضافه کردن
overcharging
U
اضافه هزینه
overloading
U
اضافه فرفیت
overloading
U
اضافه بار
overvoltage
U
اضافه ولتاژ
surtax
U
اضافه مالیات
step up
U
اضافه کردن
salary increase
U
اضافه حقوق
service charge
U
اضافه کار
adding
U
اضافه کردن
added to that
U
اضافه بران
subjoin
U
اضافه کردن
append
U
اضافه کردن
adds
U
اضافه کردن
possessives
U
حالت اضافه
add
U
اضافه کردن
preposition
U
حرف اضافه
prepositions
U
حرف اضافه
excess
U
اضافه مازاد
overcharges
U
اضافه هزینه
gen
U
حالت اضافه
budget surplus
U
اضافه بودجه
possessive
U
حالت اضافه
excesses
U
اضافه مازاد
per
U
حروف اضافه
eke
U
اضافه کردن بر
imburse
U
اضافه کردن
overloads
U
اضافه بار
moreover
<adv.>
U
اضافه بر این
in addition
<adv.>
U
اضافه بر این
further
[moreover]
<adv.>
U
اضافه بر این
furthermore
<adv.>
U
اضافه بر این
forby
<adv.>
U
اضافه بر این
aside from that
<adv.>
U
اضافه بر این
also
[moreover]
<adv.>
U
اضافه بر این
additionally
<adv.>
U
اضافه بر این
overloaded
U
اضافه فرفیت
besides
<adv.>
U
اضافه بر این
overloads
U
اضافه فرفیت
widening
U
اضافه پهنا
over and above
<adv.>
U
اضافه بر این
surcharge
U
اضافه بها
surcharge
U
اضافه بار
surcharges
U
اضافه بها
surcharges
U
اضافه بار
margin product
U
اضافه محصول
on to
<adv.>
U
اضافه بر این
overdraft
U
اضافه برداشت
on top of that
<adv.>
U
اضافه بر این
overdrafts
U
اضافه برداشت
beyond that
<adv.>
U
اضافه بر این
what is more
<adv.>
U
اضافه بر این
overloaded
U
اضافه بار
accessing
U
الحاق اضافه
excess price
U
اضافه قیمت
excess luggage
U
اضافه بار
over load
U
اضافه بار
affixing
U
اضافه نمودن
affixes
U
اضافه نمودن
affixed
U
اضافه نمودن
affix
U
اضافه نمودن
accesses
U
الحاق اضافه
on top of this
<adv.>
U
اضافه بر این
overpotential
U
اضافه ولتاژ
overproduction
U
اضافه تولید
overshoot
U
اضافه جهش
confession and avoidance
U
به ان اضافه میکند
overshooting
U
اضافه جهش
overtimer
U
اضافه کار کن
overshoots
U
اضافه جهش
overpopulation
U
اضافه جمعیت
accessed
U
الحاق اضافه
overtime
U
اضافه کار
overtime
U
اضافه کاری
overload
U
اضافه فرفیت
access
U
الحاق اضافه
overload
U
اضافه بار
non-add subtotal
اضافه نکردن به زیرکل
effusions
U
اضافه جریان بزور
effusion
U
اضافه جریان بزور
gerunds
U
اسمی که از اضافه کردن
add in memory
اضافه کردن به حافظه
gerund
U
اسمی که از اضافه کردن
perquisite
U
عایدی اضافه برحقوق
not to say ...
<idiom>
U
به اضافه اینکه ... است
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
perquisites
U
عایدی اضافه برحقوق
additional bed
[accommodation of persons]
U
تخت خواب اضافه
extra bed
U
تخت خواب اضافه
not to mention ...
<idiom>
U
به اضافه اینکه ... است
overload principle
U
اصل اضافه باری
over reinforcement
U
اضافه ارماتورگذاری شده
over time pay
U
مزد اضافه کاری
over time pay
U
پول اضافه کار
overbreak
U
خاکبرداری اضافه برنیمرخ
overload circuit breaker
U
فیوز اضافه بار
overload circuit switch
U
فیوز اضافه بار
import surcharge
U
حقوق گمرکی اضافه
throw in
<idiom>
U
اضافه دادن یا گذاشتن
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
run up
<idiom>
U
به مقدارچیزی اضافه کردن
repositional
U
مانند حرف اضافه
postpositive preposition
U
حرف اضافه الحاقی
prepositionally
U
بطور حرف اضافه
play down
U
بازی در وقت اضافه
trivalency
U
سه ارزش
good for nothing
U
بی ارزش
valuing
U
ارزش
junky
U
بی ارزش
value
U
ارزش
unvalued
U
بی ارزش
fustian
U
بی ارزش
no par
U
بی ارزش
low grade
U
کم ارزش
market value
U
ارزش
low level
U
کم ارزش
trivalence
U
سه ارزش
naught
U
بی ارزش
cost
U
ارزش
picayubnish
U
بی ارزش
brummagem
U
کم ارزش
brummagem
U
بی ارزش
picayune
U
بی ارزش
big ticket
U
با ارزش
regardant
U
با ارزش
worthless
U
بی ارزش
values
U
ارزش
shotten
U
بی ارزش
rubbish
U
بی ارزش
valueless
U
بی ارزش
worthiness
U
ارزش
worm eaten
U
بی ارزش
worth
U
با ارزش
worth
U
ارزش
punk
U
بی ارزش
rewarding
U
پر ارزش
punks
U
بی ارزش
small change
U
کم ارزش
prices
U
ارزش
treasure
U
با ارزش
avail
U
ارزش
price
U
ارزش
raffish
U
بی ارزش
repositional
U
با حروف اضافه اغاز شده
latent
U
اضافه ازفرفیت بار موجود
let off steam
<idiom>
U
ازدست دادن انرژی اضافه
unjustified
U
که با کامپیوتر اضافه شده است
overhead personnel
U
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
put in
<idiom>
U
اضافه چیزی که قبلا گفته شد
insets
U
افزودن اضافه کردن گذاشتن
cost plus
U
اضافه بر بهای تمام شده
subjoin
U
در پایان افزودن اضافه کردن
over issue
U
اضافه براعتبار رواج دادن
overshoot
U
از حد خارج شدن اضافه جهیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com