English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peccadillo U اشتباه کوچک
peccadilloes U اشتباه کوچک
peccadillos U اشتباه کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
wrong U اشتباه
mistaking U اشتباه
fault U اشتباه
overseen U در اشتباه
errancy U اشتباه
flounders U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
fumbles U اشتباه
fallacies U اشتباه
faux pas U اشتباه
fallacy U اشتباه
wrongs U اشتباه
mix up U اشتباه
discrepancy U اشتباه
mix-up U اشتباه
mix-ups U اشتباه
clanger U اشتباه
fumbled U اشتباه
mistake U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
errors U اشتباه
wronging U اشتباه
barratry U اشتباه
fumble U اشتباه
floundered U اشتباه
mistakenness U اشتباه
lap sus U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
error U اشتباه
trip U اشتباه
tripped U اشتباه
faults U اشتباه
goofed U اشتباه
goofing U اشتباه
goofs U اشتباه
mistakes U اشتباه
trips U اشتباه
goof U اشتباه
snafu U اشتباه
faulted U اشتباه
flounder U اشتباه
incorrectness U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
floundering U اشتباه
jeofail U اشتباه
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
to goof up [American E] U اشتباه کردن
mistaking U اشتباه کردن
miscalculations U محاسبه اشتباه
miscalculation U محاسبه اشتباه
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
blaming U اشتباه گناه
blames U اشتباه گناه
blamed U اشتباه گناه
blame U اشتباه گناه
bungler U اشتباه کار
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
oversight U اشتباه نظری
bunglers U اشتباه کار
malentendu U اشتباه فهمیدن
slip-up U اشتباه کردن
slip-ups U اشتباه کردن
mistook U اشتباه کردن
parachronism U اشتباه تاریخی
peccant U اشتباه کار
erroneous U غلط اشتباه
mistakenness U در اشتباه بودن
misprint U اشتباه چاپی
misprints U اشتباه چاپی
probable error U اشتباه احتمالی
professional misconduct U اشتباه حرفهای
misconstrue U اشتباه کردن
misconstrued U اشتباه کردن
misconstrues U اشتباه کردن
slip up U اشتباه کردن
miswrite U اشتباه نوشتن
mils trip U اشتباه میلیمی
goof U اشتباه کردن
goofed U اشتباه کردن
goofing U اشتباه کردن
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
lapsus linguac U اشتباه لپی
miscue U اشتباه کردن
misguidely U از روی اشتباه
misplay U بازی اشتباه
misstep U اشتباه درقضاوت
mistakable U قابل اشتباه
mistake of fact U اشتباه موضوعی
mistake of law U اشتباه حکمی
mistaken party U اشتباه کننده
misconstruing U اشتباه کردن
disabuse U از اشتباه دراوردن
to set U از اشتباه دراوردن
computational U اشتباه در محاسبه
boo boo U اشتباه کاری
boner U اشتباه مضحک
blunderingly U ازروی اشتباه
blooper U اشتباه احمقانه
you are mistaken U در اشتباه هستید
goofs U اشتباه کردن
bloomer U اشتباه احمقانه
absolute error U اشتباه مطلق
mistaken U اشتباه کرده
I made a mistake . I was wrong. U من اشتباه کردم
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
trip up <idiom> U اشتباه کردن
flub U اشتباه احمقانه
to put wise U از اشتباه دراوردن
disabused U از اشتباه دراوردن
disabuses U از اشتباه دراوردن
disabusing U از اشتباه دراوردن
metachronism U اشتباه تاریخی
dispersion error U اشتباه پراکندگی
syntax error U اشتباه ترکیبی
systematic error U اشتباه سیستماتیک
delivery error U اشتباه در تیراندازی
deflection error U اشتباه سمت
deflection error U اشتباه انحراف
deflection error U اشتباه سمتی
dead shot U تیر اشتباه
to make a mistake U اشتباه کردن
to make an error U اشتباه کردن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
oversights U اشتباه نظری
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by mistake <adv.> U بطور اشتباه
fault U تقصیر اشتباه
blunder U اشتباه بزرگ
fumble U اشتباه کردن
blunder U اشتباه لپی
blunder U اشتباه کردن
by a mistake <adv.> U بطور اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
mistake U اشتباه کردن
by accident <adv.> U بطور اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
inaccuracy U خطا یا اشتباه
faultily <adv.> U بطور اشتباه
blundering U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه لپی
blundering U اشتباه کردن
blunders U اشتباه بزرگ
blunders U اشتباه لپی
fumbled U اشتباه کردن
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
blundered U اشتباه کردن
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
fumbles U اشتباه کردن
phonily <adv.> U بطور اشتباه
blundered U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه لپی
blunders U اشتباه کردن
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
typing error U اشتباه تایپی
typo U اشتباه تایپی
slip U اشتباه لیزی
slip U اشتباه کردن
slipped U اشتباه لیزی
slipped U اشتباه کردن
slips U اشتباه لیزی
unerring U اشتباه نشدنی
bedlam U اشتباه شدید
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
inaccuracies U اشتباه غلط
inaccuracies U خطا یا اشتباه
fallible U اشتباه کننده
inaccuracy U اشتباه غلط
faults U تقصیر اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
falsely <adv.> U بطور اشتباه
unmistakable U خالی از اشتباه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
faulted U تقصیر اشتباه
mistakes U اشتباه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com