English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
systemization U اسلوب سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
technique U اسلوب
techniques U اسلوب
systems U اسلوب
system U اسلوب
methods U اسلوب
method U اسلوب
modes U اسلوب
mode U اسلوب
methode U اسلوب
fashion U اسلوب
fashioning U اسلوب
fashioned U اسلوب
fashions U اسلوب
white ground technique U اسلوب نقاشی
immethodical U بدون اسلوب
methodologies U اسلوب شناسی
techniques U اسلوب کار
methodologist U اسلوب شناس
luria technique U اسلوب لوریا
measuring method U اسلوب سنجش
technique U اسلوب کار
matching technique U اسلوب همتاسازی
methodology U اسلوب شناسی
methodical U اسلوب دار
systems U طرز اسلوب
system U طرز اسلوب
matching technique U اسلوب جور کردن
methodically U از روی اسلوب با قاعده
systematically U ازروی یک اسلوب معین
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
systemmatize U دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
systematize U دارای روش یا قاعده کردن اسلوب دادن به
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
measuring technique U متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation U تک سازی
padding U له سازی
pavement U کف سازی
individualising U تک سازی
retortion U کج سازی
local anasthesia U سر سازی
bridge building U پل سازی
bridgework U پل سازی
deflexion U خم سازی
flection U خم سازی
retortion U خم سازی
pavements U کف سازی
flooring U کف سازی
individualization U تک سازی
stylization U مد سازی
individualize U تک سازی
individualises U تک سازی
individualized U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualised U تک سازی
idolization U بت سازی
truncation U بی سر سازی
individualizing U تک سازی
repk lection U پر سازی
compaction U تو پر سازی
braziers U برنج سازی
refrigerating technique U فن سرما سازی
coaching U اماده سازی
negation U خنثی سازی
evacuation U تهی سازی
floored U کف سازی کردن
rectification U دائم سازی
re construction U دوباره سازی
rearrngement U پس وپیش سازی
brazier U برنج سازی
frame-up U پرونده سازی
renewals U تازه سازی
latticework U شبکه سازی
stacking U پشته سازی
road making U راه سازی
conditioning U شایسته سازی
tuning U میزان سازی
overturns U واژگون سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
histrionics U صحنه سازی
scenery U صحنه سازی
frame-ups U پرونده سازی
severance U جدا سازی
shipbuilding U کشتی سازی
regionalism U منطقه سازی
flooding U غرقه سازی
intriguing U زمینه سازی
intrigues U زمینه سازی
intrigue U زمینه سازی
modeling U نمونه سازی
overturned U واژگون سازی
scaling U مقیاس سازی
simplifies U ساده سازی
sterilization U سترون سازی
retrenchment U مستحکم سازی
modulation U سوار سازی
modernization U نوین سازی
refrigeration U سرد سازی
modelling U قالب سازی
idealizing U دلخواه سازی
ceramics U سفال سازی
simplify U ساده سازی
reviviscence U زنده سازی
road bed U زیر سازی
planning U زمینه سازی
slitting U میخ سازی
afforestation U جنگل سازی
mimicry U شکلک سازی
detection U نمایان سازی
detection U اشکار سازی
disclosure U فاش سازی
simplifying U ساده سازی
idealizes U دلخواه سازی
idealized U دلخواه سازی
sculptures U مجسمه سازی
sculpture U پیکره سازی
sculpture U مجسمه سازی
refreshingly U دوباره سازی
refreshing U دوباره سازی
housing U خانه سازی
reconstructions U دوباره سازی
reconstruction U دوباره سازی
sculptures U پیکره سازی
restoration to life U زنده سازی
idealize U دلخواه سازی
idealising U دلخواه سازی
churning U کره سازی
disclosures U فاش سازی
floor U کف سازی کردن
floors U کف سازی کردن
retardment U کند سازی
idealises U دلخواه سازی
idealised U دلخواه سازی
renewal U تازه سازی
overturn U واژگون سازی
exclusion U محروم سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
rejuvenation U جوان سازی
depletion U تهی سازی
displacement U جانشین سازی
packing U فشرده سازی
wording U عبارت سازی
spoliation U تباه سازی
oscillations U نوسان سازی
oscillation U نوسان سازی
resolving U برطرف سازی
simulations U همانند سازی
assimilation U درون سازی
fading U محو سازی
enrichment U غنی سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
simplifcation U ساده سازی
sinter U کلوخه سازی
soapmaking U صابون سازی
soilure U الوده سازی
solidification U سفت سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
standardization U متعارف سازی
standardization U یکنواخت سازی
standardization U استاندارد سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
suboptimization U زیربهینه سازی
subtilization U نرم سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com