English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prescribe to U استناد به مرور زمان دراثبات ادعا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
lapse of time U مرور زمان
prescription U مرور زمان
prescriptions U مرور زمان
statute of limitation U مرور زمان
time lapse U مرور زمان
extinctive prescription U مرور زمان اسقاط حق
limitation of actions U مرور زمان دعاوی
limitation period U مدت مرور زمان
negative prescription U مرور زمان مسقط
negative prescription U مرور زمان اسقاط حق
limitation act U قانون مرور زمان
acquisitive prescription U مرور زمان مملک
ecquisitive prescription U مرور زمان مملک
creative prescription U مرور زمان ایجاد حق
positive prescription U مرور زمان مملک
lapse U استفاده از مرور زمان
statute of limitations U قانون مرور زمان
statutory limitation U قانون مرور زمان
lapsing U استفاده از مرور زمان
time barred U مشمول مرور زمان
lapses U استفاده از مرور زمان
barred by statute U مشمول مرور زمان
positive prescription U مرور زمان ایجاد حق
period of prescription U مدت مرور زمان
wear thin <idiom> U به مرور زمان لاغر شدن
curfew U زمان قطع عبور و مرور قرق
lapsing U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapse U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
elapsation U ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
curfews U زمان قطع عبور و مرور قرق
lapses U از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
to scrape up [money] U چیزی را به مرور زمان کم کم جمع کردن [پول]
tolled U حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
prescription U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
patina U [جرم، کبره و کثیف شدن الیاف پشم در اثر مرور زمان]
prescriptions U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
limitation of actions U در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است
pragmatism U تعصب دراثبات عقیده خود
relying on U به استناد
on the strengh of U به استناد
referring U استناد
supporting oneself U استناد
reliance U استناد
invokes U استناد کردن به .....
invoking U استناد کردن به .....
invoked U استناد کردن به .....
unpredictable U غیرقابل استناد
invoke U استناد کردن به .....
rely on U استناد کردن به .....
scale U فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
referring to a document U استناد به مدرک خاصی
reliance on a document U استناد به مدرک خاصی
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
plea U ادعا
assertion U ادعا
unassuming U بی ادعا
postulated U ادعا
postulating U ادعا
pleas U ادعا
postulate U ادعا
postulates U ادعا
posit U ادعا
cl U ادعا
claim U ادعا
protestations U ادعا
pretensions U ادعا
claiming U ادعا
claims U ادعا
pretension U ادعا
averment U ادعا
asseveration U ادعا
allegations U ادعا
protestation U ادعا
allegation U ادعا
claimed U ادعا
assertive U ادعا کننده
professed U ادعا شده
acclaim U ادعا کردن
reclaimable U ادعا پذیر
assertor U ادعا کننده
pretenses U بهانه ادعا
pretences U بهانه ادعا
pretence U بهانه ادعا
asserted U ادعا کردن
lay claim to U ادعا کردن
estopel U مانع ادعا
pretense U بهانه ادعا
contended U ادعا کردن
contends U ادعا کردن
assert U ادعا کردن
purporst U مفاد ادعا
asserts U ادعا کردن
bill of indicment U ادعا نامه
professes U ادعا کردن
profess U ادعا کردن
professing U ادعا کردن
to put in for U ادعا کردن
contend U ادعا کردن
acclaimed U ادعا کردن
acclaiming U ادعا کردن
claimable U قابل ادعا
acclaims U ادعا کردن
asserting U ادعا کردن
call someone's bluff <idiom> U ثابت کردن ادعا
pretend to U دعوی یا ادعا کردن
profess U ادعا یا افهار کردن
have it <idiom> U گفتن ،ادعا کردن
professes U ادعا یا افهار کردن
professed love U محبت ادعا شده
re claim U مجددا ادعا کردن
assertion U تایید ادعا افهارنامه
burden of proof U مسئوولیت اثبات ادعا
professing U ادعا یا افهار کردن
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
review U مرور
overview U مرور
overviews U مرور
once-over U مرور
once over U مرور
reviewal U مرور
revisal U مرور
reviews U مرور
reviewed U مرور
tracts U مرور
tract U مرور
reviewing U مرور
perusal U مرور
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presents U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
i do not pretend to sing well U من ادعا نمیکنم که خوب میخوانم
claiming U دادخواست ادعانامه ادعا کردن
disclaimers U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
claiming U مدعی به مطالبات ادعا کردن
bluser out U با لاف گزاف ادعا کردن
claims U دادخواست ادعانامه ادعا کردن
claims U مدعی به مطالبات ادعا کردن
right of begin U حق مدعی در اغازبیان ادعا در محکمه
claimed U مدعی به مطالبات ادعا کردن
disclaimer U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
claim U دادخواست ادعانامه ادعا کردن
waiver U صرف نظر کردن از ادعا
claim U مدعی به مطالبات ادعا کردن
claimed U دادخواست ادعانامه ادعا کردن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
lapse U انصراف مرور
lapsing U انصراف مرور
lapses U انصراف مرور
turn over U مرور کردن
glances U نظراجمالی مرور
glanced U نظراجمالی مرور
go through U مرور کردن
glance U نظراجمالی مرور
rub up U مرور کردن
go over U مرور کردن
rehearsals U مرور ذهنی
scrolls U مرور کردن
scroll U مرور کردن
rehearsal U مرور ذهنی
trafficked U عبور و مرور
trafficking U عبور و مرور
traffics U عبور و مرور
traffic U عبور و مرور
run over U مرور کردن
the burden of proof rests with U اثبات ادعا بر عهده مدعی است
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
traffic peak U حداکثر عبور و مرور
traffic sign U علامت عبور و مرور
scanned U اجمالا مرور کردن
traffic lane U مسیر عبور و مرور
traffic intensity U شدت عبور و مرور
traffic density U شدت عبور و مرور
traffic density U تراکم عبور و مرور
traffic density U تکاشف عبور و مرور
airfield traffic U عبورو مرور در فرودگاه
airfield traffic U عبور و مرور فرودگاه
scans U اجمالا مرور کردن
scan U اجمالا مرور کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com