Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
artistry
U
استعداد هنرپیشگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
virtuosity
U
ذوق هنرپیشگی
show business
U
حرفهی هنرپیشگی و نمایش
stage-struck
U
عاشق هنرپیشگی و صحنهی نمایش
average strength
U
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
talent
U
استعداد
talented
U
استعداد
capacity
U
استعداد
capacities
U
استعداد
ungifted
U
بی استعداد
geniuses
U
استعداد
genius
U
استعداد
unintelligent
U
بی استعداد
talents
U
استعداد
liability to disease
U
استعداد
cabiler
U
استعداد
predispostion
U
استعداد
aptness
U
استعداد
amplitude
U
استعداد
potentiality
U
استعداد
potentialities
U
استعداد
simpleminded
U
کم استعداد
susceptivity
U
استعداد
talentless
U
بی استعداد
brilliance
U
استعداد
verve
U
استعداد
gormless
U
کم استعداد
endowments
U
استعداد
endowment
U
استعداد
capability
U
استعداد
susceptibility
U
استعداد
ingenuity
U
استعداد
aptitudes
U
استعداد
aptitude
U
استعداد
parted
U
با استعداد
gifted
U
با استعداد
turns
U
استعداد
turn
U
استعداد
property
U
استعداد
inapt
U
بی استعداد
indisposedness
U
عدم استعداد
resistibility
U
استعداد مقاومت
risible faculty
U
استعداد خنده
scholastic aptitude
U
استعداد تحصیلی
academic aptitude
U
استعداد تحصیلی
sconce
U
جمجمه استعداد
shift
U
نوبتی استعداد
shifted
U
نوبتی استعداد
shifts
U
نوبتی استعداد
imitativeness
U
استعداد تقلید
capable
U
با استعداد صلاحیتدار
mechanical aptitude
U
استعداد فنی
command strength
U
استعداد یکان
division slice
U
استعداد لشگری
frost susceptibility
U
استعداد یخزدگی
authorized strength
U
استعداد مجاز
reproductivity
U
استعداد تولید
end strength
U
استعداد نهایی
reproductivity
U
استعداد هم اوری
artistic aptitude
U
استعداد هنری
palooka
U
بوکسور بی استعداد
occupational aptitude
U
استعداد شغلی
caliber
U
گنجایش استعداد
capacity
U
گنجایش استعداد
tendencies
U
توجه استعداد
tendency
U
توجه استعداد
strengths
U
استعداد رزمی
child prodigy
U
بچهبا استعداد
clever
U
باهوش با استعداد
cleverer
U
باهوش با استعداد
strength
U
استعداد رزمی
cleverest
U
باهوش با استعداد
arts
U
استعداد استادی
capacity
U
استعداد مقام
capacities
U
گنجایش استعداد
aptitude test
U
ازمون استعداد
aptitude tests
U
ازمون استعداد
capability
U
استعداد پیشرفت
indispositions
U
عدم استعداد
indisposition
U
عدم استعداد
cleverness
U
هوشیاری استعداد
liability
U
بدهکاری استعداد
capacities
U
استعداد مقام
liabilities
U
بدهکاری استعداد
war strenght
U
استعداد جنگی
flair
U
استعداد خصیصه
art
U
استعداد استادی
manpower cieling
U
سطح استعداد پرسنل
peak strenght
U
حداکثر استعداد مجاز
the talnet of the country
U
مردم با استعداد کشور
scholastic aptitude test
U
ازمون استعداد تحصیلی
vocational aptitude test
U
ازمون استعداد شغلی
reduced strenght
U
حداقل استعداد جنگی
talent for musics
U
استعداد یا ذوق موسیقی
potentialize
U
دارای استعداد کردن
physical aptitude test
U
ازمون استعداد جسمانی
level of strength
U
میزان استعداد رزمی
level of strength
U
سطح استعداد رزمی
knack
U
صدای شلاق استعداد
allotropy
U
استعداد تغییر و تبدیل
accountable strength
استعداد قابل توجه
accountable strength
U
استعداد قابل محاسبه
natural
U
مسلم استعداد ذاتی
potentially
U
با داشتن استعداد نهانی
naturals
U
مسلم استعداد ذاتی
gifts
U
دارای استعداد کردن
gifts
U
استعداد پیشکش کردن
gift
U
دارای استعداد کردن
gift
U
استعداد پیشکش کردن
versatile
U
دارای استعداد و ذوق
able
با استعداد صلاحیت دار
gifted
U
موید شخص با استعداد
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
habiliment
U
جامه استعداد فکری
flatlander
U
موج سوار کم استعداد
differential aptitude tests
U
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
effective strength
U
استعداد رزمی موثر
fabllibility
U
استعداد خطا کردن
Iranians have a gift of tongues.
U
ایرانیها استعداد زبان دارند
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
personnel ceiling
U
سقف استعداد مجاز پرسنلی
strength
U
قدرت رزمی استعداد نفری
strengths
U
قدرت رزمی استعداد نفری
means end capacity
U
استعداد درک وسیله- هدف
potentialities
U
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
peace time complement
U
استعداد مجاز زمان صلح
battle bill
U
فهرست استعداد رزمی ناو
potentiality
U
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potential
U
دارای استعداد نهانی پتانسیل
rhymester
U
شاعربی استعداد وکم مایه
edacity
U
استعداد خوردن شکم پرستی
self rating
U
تعیین میزان استعداد خود
peace time establishment
U
جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
minnesota clerical aptitude test
U
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
green thumb
U
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
authorized strength of theater
U
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
one's light s
U
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
rimester
U
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
it is insusceptible of change
U
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
telegenic
U
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complement
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
U
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient
U
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
insusceptibility
U
عدم استعداد عدم تاثر
combat power
U
نیروی رزمی استعداد رزمی
attached strength
U
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...