English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
advanced work U استحکامات اصلی ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sally port U درب اصلی قلعه یا استحکامات
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
main building U ساختمان اصلی
primary structure U ساختمان اصلی
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
corps de logis U [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
wing box U ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
field work U استحکامات صحرایی استحکامات
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
outbuildings U ساختمان دور افتاده و دور ازساختمان اصلی
outbuilding U ساختمان دور افتاده و دور ازساختمان اصلی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
fortification U استحکامات
fortifications U استحکامات
fieldwork U استحکامات
casemate U استحکامات
rampart U استحکامات
worked U استحکامات
work U استحکامات
forts U استحکامات
pioneered U مهندس استحکامات
ensconced U استحکامات ساختن
ensconcing U استحکامات ساختن
pioneer U مهندس استحکامات
counter approach U استحکامات متقابله
fortresses U استحکامات نظامی
ensconces U استحکامات ساختن
pioneers U مهندس استحکامات
fortified U دارای استحکامات
fiedl fortifications U استحکامات صحرایی
jetty U استحکامات جنگی
bastions U سنگر و استحکامات
bastion U سنگر و استحکامات
ensconce U استحکامات ساختن
jetties U استحکامات جنگی
fortress U استحکامات نظامی
rampire U استحکامات خاکریز
vallation U استحکامات خندق
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
defense U دفاع کردن استحکامات
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
defence U دفاع کردن استحکامات
defenses U دفاع کردن استحکامات
horn-work U [استحکامات بیرونی با دو سنگر]
castellate U دارای استحکامات کردن
vallum U دارای استحکامات کردن
rampart U دارای استحکامات کردن
dug in U استحکامات سنگر اماده
defilade U جان پناه استحکامات تدافعی
fortified U سنگربندی شده دارای استحکامات
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
fortified church U [کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
vallum U بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
contravallation U استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
redan U استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
flanker U عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
fortify U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifies U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
type U ساختمان
typed U ساختمان
types U ساختمان
structure U ساختمان
foundation U پی ساختمان
stances U ساختمان
stance U ساختمان
mechanisms U ساختمان
mechanism U ساختمان
construction U ساختمان
structuring U ساختمان
structures U ساختمان
building line U بر ساختمان
structure of an animal U ساختمان
structureless U بی ساختمان
built-up U پر از ساختمان
erections U ساختمان
erection U ساختمان
carbody U ساختمان
building U ساختمان
making U ساختمان
substructure U پی ساختمان
constructions U ساختمان
substructures U پی ساختمان
frame U ساختمان
built up U پر از ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
high-rise U ساختمان بلند
propylaeum U در بزرگ ساختمان
soil structure U ساختمان خاک
building component U اجزای ساختمان
inhouse work U توکار ساختمان
fronting U نمای ساختمان
building connection U انشعاب ساختمان
City Hall U ساختمان شهرداری
hydraulic construction U ساختمان ابی
front door [of house] U در جلویی [ساختمان]
material U مصالح ساختمان
materials U مصالح ساختمان
entrance U در جلویی [ساختمان]
building costs U هزینههای ساختمان
zonation U ساختمان غشایی
dentition U ساختمان دندانها
blindage U صافکاری ساختمان
block U یک دستگاه ساختمان
industrial building U ساختمان صنعتی
overall width U عرض ساختمان
architectonic U تکنولوژی ساختمان
apartment building U ساختمان اپارتمانی
entry door U در جلویی [ساختمان]
shells U بدنه ساختمان
sandwitch construction U ساختمان لایهای
shelling U بدنه ساختمان
formation U ساختمان تشکیلات
steeples U ساختمان بلند
imperfect structural U ساختمان ناتمام
apartment house U ساختمان آپارتمانی
blocked U یک دستگاه ساختمان
blocks U یک دستگاه ساختمان
pygidium U ساختمان دم و کفل
situation of a building U موقعیت ساختمان
local building inspector U پلیس ساختمان
shell U بدنه ساختمان
low loss construction U ساختمان کم تلفات
site engineering U مدیر ساختمان
banded structure U ساختمان نواری
steeple U ساختمان بلند
front U نمای ساختمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com