English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
camouflage U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
camouflaged U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages U پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging U پنهان کردن وسایل جنگی
screened U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen U دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
concealment U پنهان کردن پوشاندن
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
fishnet U نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
war material U وسایل جنگی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
personnel U کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
warlike U وسایل جنگی مربوط به جنگ
garnishing U رنگ امیزی کردن برای استتار
equipment U تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
wraps U لفافه دار کردن پنهان کردن
wrap U لفافه دار کردن پنهان کردن
neutralizing U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralising U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizes U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralised U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize U بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
roll up U پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
augmentation U تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
fan U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fans U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanning U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanned U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
encryption U رمزدار کردن پنهان کردن
secreted U تراوش کردن پنهان کردن
secrete U تراوش کردن پنهان کردن
secretes U تراوش کردن پنهان کردن
to keep back U دفع کردن پنهان کردن
dissembled U تدلیس کردن پنهان کردن
dissembles U تدلیس کردن پنهان کردن
dissemble U تدلیس کردن پنهان کردن
secreting U تراوش کردن پنهان کردن
dissembling U تدلیس کردن پنهان کردن
enhance U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhances U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhancing U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhanced U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
hides U پنهان کردن
cloaked U پنهان کردن
dissimulated U پنهان کردن
cloak U پنهان کردن
dissimulates U پنهان کردن
cloaking U پنهان کردن
dissimulate U پنهان کردن
caches U پنهان کردن
cloaks U پنهان کردن
cover U پنهان کردن
cache U پنهان کردن
eloign U پنهان کردن
coverings U پنهان کردن
encrypt U پنهان کردن
covers U پنهان کردن
conceals U پنهان کردن
hide U پنهان کردن
secrete U پنهان کردن
conceal U پنهان کردن
dissimulating U پنهان کردن
secreted U پنهان کردن
sweep under the rug <idiom> U پنهان کردن
shadows U پنهان کردن
lay low <idiom> U پنهان کردن
secreting U پنهان کردن
mask U پنهان کردن
shadowing U پنهان کردن
secretes U پنهان کردن
shadow U پنهان کردن
closeting U پنهان کردن
closeted U پنهان کردن
shadowed U پنهان کردن
disguising U پنهان کردن
disguises U پنهان کردن
disguised U پنهان کردن
masks U پنهان کردن
disguise U پنهان کردن
closets U پنهان کردن
closet U پنهان کردن
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
directing U اداره کردن روانه کردن وسایل
inconcealable U غیرقابل پنهان کردن
pocket U درجیب پنهان کردن
veils U مستوریا پنهان کردن
veil U مستوریا پنهان کردن
occult U از نظر پنهان کردن
pockets U درجیب پنهان کردن
embeds U درزمین پنهان کردن
embed U درزمین پنهان کردن
software encryption U پنهان کردن نرم افزاری
becloud U زیر ابر پنهان کردن
masks U ماسک زدن پنهان کردن
mask U ماسک زدن پنهان کردن
to ballot for U بارای پنهان انتخاب کردن
hickok belt U مخفی شدن پنهان کردن
coatings U پوشاندن روکش کردن
coats U پوشاندن روکش کردن
sheath U غلافدار کردن پوشاندن
fan U پوشاندن پوشش کردن
fans U پوشاندن پوشش کردن
immerse U زیر اب کردن پوشاندن
immersed U زیر اب کردن پوشاندن
immerses U زیر اب کردن پوشاندن
fanning U پوشاندن پوشش کردن
fanned U پوشاندن پوشش کردن
sheaths U غلافدار کردن پوشاندن
coated U پوشاندن روکش کردن
camouflage U مخفی کردن پوشاندن
camouflaging U مخفی کردن پوشاندن
immersing U زیر اب کردن پوشاندن
sheathe U غلافدار کردن پوشاندن
sheathed U غلافدار کردن پوشاندن
sheathes U غلافدار کردن پوشاندن
camouflaged U مخفی کردن پوشاندن
suffuse U پوشاندن اشباع کردن
camouflages U مخفی کردن پوشاندن
coat U پوشاندن روکش کردن
suffused U پوشاندن اشباع کردن
suffuses U پوشاندن اشباع کردن
suffusing U پوشاندن اشباع کردن
to go underground U خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
to go into hiding U خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
gloss over <idiom> U پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
paper U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
abler U لباس پوشاندن قوی کردن
liquors U با روغن پوشاندن چرب کردن
liquor U با روغن پوشاندن چرب کردن
able U لباس پوشاندن قوی کردن
tinplate U با قلع پوشاندن حلبی کردن
papered U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
becloud U با ابر پوشاندن تاریک کردن
ablest U لباس پوشاندن قوی کردن
crowns U تاج گذاری کردن پوشاندن
crown U تاج گذاری کردن پوشاندن
papers U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
carbonize U باذغال پوشاندن یاترکیب کردن
papering U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
cache U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
caches U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
mats U بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
mat U بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
armor plate U زره دار کردن پوشاندن بازره
souse U بطور کامل پوشاندن حمله کردن
inundating U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundates U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundated U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundate U زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
mechanising U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize U با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
conceals U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceal U پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
color patches U نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
rig in U باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
overwatch U مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
cryptodevice U وسایل رمز کردن
mounting U سوار کردن وسایل
salvage U اوراق کردن وسایل
salvages U اوراق کردن وسایل
salvaging U اوراق کردن وسایل
salvaged U اوراق کردن وسایل
hoists U بلند کردن وسایل سنگین
cannibalize U محل اوراق کردن وسایل
hoisted U بلند کردن وسایل سنگین
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
cannibalising U محل اوراق کردن وسایل
cannibalised U محل اوراق کردن وسایل
hoist U بلند کردن وسایل سنگین
juryrig U سوار کردن موقت وسایل
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
cannibalizes U محل اوراق کردن وسایل
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
cannibalises U محل اوراق کردن وسایل
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
cannibalized U محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing U محل اوراق کردن وسایل
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U جمع اوری و منظم کردن وسایل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com