English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sweeny U از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sweeney U ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
Other Matches
dystaxia U رعشه عضلات
flabby U دارای عضلات شل
catalepsy U جمود عضلات
relaxation U شل کردن عضلات
contralateral muscles U عضلات مقابل
contralateral muscles U عضلات مخالف
antigravity muscles U عضلات ضد گرانش
skeletal muscles U عضلات مخطط
tetany U کزاز عضلات
charley horse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
guiding U عضلات کمکی مجاور
Firm muscles ( flesh ) . U عضلات (گوشت ) محکم
ligamentary U مربوط به رباط عضلات
vaginismus U گرفتگی عضلات مهبل
systremma [leg cramps] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginism U گرفتگی عضلات مهبل
kymograph U انقباض عضلات و غیره
cramp in the leg U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] U گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
hamstring U عضلات عقب ران زردپی
catalepsy U تصلب وسخت شدن عضلات
hamstrings U عضلات عقب ران زردپی
abasia U عدم همکاری عضلات محرکه
hamstrung U عضلات عقب ران زردپی
tic U انقباض غیر عادی عضلات
pleurodynia U درد پهلوو عضلات سینه
tics U انقباض غیر عادی عضلات
pleuralgia U درد پهلوو عضلات سینه
hamstringing U عضلات عقب ران زردپی
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
neuromuscular U وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
muscle bound U دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
knee flexion and extension machine U دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
arrearage U پس افتادگی
enthralment U افتادگی
languor U از پا افتادگی
humility U افتادگی
retardation U پس افتادگی
self effacement U افتادگی
lag U پس افتادگی
lagged U پس افتادگی
lags U پس افتادگی
ommission U از قلم افتادگی
breakdown U از کار افتادگی
breakdowns U از کار افتادگی
defeat U از شکل افتادگی
defeated U از شکل افتادگی
defeating U از شکل افتادگی
impaction U گیر افتادگی
lap seam U رویهم افتادگی
disfavour U از نظر افتادگی
social lag U پس افتادگی اجتماعی
retard time U عقب افتادگی
prosiness U پیش پا افتادگی
to humble oneself U افتادگی نمودن
prolapsus U بیرون افتادگی
prolapsus U پایین افتادگی
prolapse U پایین افتادگی
pretermission U از قلم افتادگی
disfavor U از نظر افتادگی
forwardness U پیش افتادگی
defeats U از شکل افتادگی
paralysis U ازکار افتادگی
commonplaceness U پیش پا افتادگی
overlapping U روی هم افتادگی
banality U پیش پا افتادگی
cultural lag U پس افتادگی فرهنگی
backwardness U عقب افتادگی
disfigurement U از شکل افتادگی
drop out U از قلم افتادگی
disfigurements U از شکل افتادگی
humbly U از روی افتادگی
omissions U از قلم افتادگی
falling of the womb U پائین افتادگی
forward slip U پیش افتادگی
modestly U با افتادگی با تواضع
obsolescence U ازرواج افتادگی
disfiguration U ازشکل افتادگی
omission U از قلم افتادگی
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bronchial asthma U تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
lap U زیرکار رویهم افتادگی
retard time U زمان عقب افتادگی
deflection U پایین افتادگی واخمش
deflections U پایین افتادگی واخمش
meekly U از روی فروتنی یا افتادگی
down time U مدت از کار افتادگی
downtime U مدت از کار افتادگی
angle of lead U زاویه پیش افتادگی
lapped U زیرکار رویهم افتادگی
prosaicness U پیش پا افتادگی سادگی
missing parts test U ازمون افتادگی وار
lead of phase U پیش افتادگی فاز
lead angle U زاویه پیش افتادگی
overlap of distillat curves U رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
leeway U عقب افتادگی راه گریز
falling of the womb U سقوط کردن پائین افتادگی
achalasia U عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
one upmanship U سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
one-upmanship U سبقت یا جلو افتادگی از حریق یا رقیب
forward slip U جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
cataleptic U مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
advances U پیش افتادن پیش افتادگی
advance U پیش افتادن پیش افتادگی
advancing U پیش افتادن پیش افتادگی
synthetic dyes U رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com