Perdic | از پدرم کاغذ داشتم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	I had a letter from my father . U	از پدرم کاغذ داشتم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sprocket feed U	محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
	I had a terrible (hard) time of it. U	پدرم درآمد
	He helped me for my fathers sake. U	بخاطر پدرم به من کمک کنید
	tractor feed U	روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
	I had a hell of a time to fix the engine. U	پدرم درآمد موتور رادرست کردم
	friction feed U	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
	skip U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	skipped U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	sheet U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	sheets U	سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
	skips U	حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
	plotter U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	plotters U	وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
	sprocket holes U	مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
	i had him sing U	وا داشتم بخوانم
	i had a lettr from him U	نامهای از او داشتم
	NCR paper U	کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
	i was in an awkword p U	وضع بدی داشتم
	i had twowins and onedefc U	من دو برد داشتم و یک باخت
	i was busy at the moment U	در ان وقت کار داشتم
	I was saying to myself that. . . U	داشتم تو دلم می گفتم که ...
	i had a great wish to see him U	داشتم که اورا به بینم
	i had barely time to get out U	همینقدروقت داشتم که بیرون بروم
	i kind of liked it U	من تا اندازهای انرا دوست داشتم
	i kind of liked it U	میشود گفت دوست داشتم
	it is like that .i had before U	مانند ان است که پیشتر داشتم
	As for me , I was going crazy ( mad ) . U	مرا می گویی داشتم دیوانه می شدم
	my latehusband U	شوهری که اخیر داشتم مرحوم شوهرم
	I spoke my mind. U	آنچه دردل داشتم بزبان آوردم
	I'd like to ask her out. U	من دوست داشتم او [زن] را به بیرون دعوت کنم.
	i had many books he had none U	من کتابهای بسیار داشتم اوهیچ نداشت
	i lent him what money i had U	هرچه پول داشتم به او وام دادم
	flows U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flowed U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	flow U	درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
	My jaw dropped to the floor! <idiom> U	از تعجب داشتم شاخ در می آوردم! [اصطلاح روزمره]
	I'd U	مخفف should I و Iwouldبمعنی من میبایستی و Ihadبمعنی من باید و من داشتم
	Could I have a word with you ? U	عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
	I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking. U	من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
	pages U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	paged U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	scratch paper U	کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
	I foud myself in opposition to my friends on this question . U	در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
	I wonder what lies in store for me in the future. U	من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
	toner U	که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
	feeds U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	feed U	روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
	sidelay U	تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
	paper U	کاغذ
	paper-knife U	کاغذ بر
	paper-knives U	کاغذ بر
	papers U	کاغذ
	wastepaper U	سر کاغذ یا ته کاغذ
	two part U	کاغذ
	papering U	کاغذ
	chart U	کاغذ
	papered U	کاغذ
	letter head U	سر کاغذ
	charts U	کاغذ
	charted U	کاغذ
	charting U	کاغذ
	toilet paper U	کاغذ
	sticker U	کاغذ خودچسب
	send a letter U	کاغذ بدهید
	leetter writing U	کاغذ نویسی
	gelatine paper U	کاغذ ژلاتینی
	portfolio U	کیف کاغذ
	portfolios U	کیف کاغذ
	tracing paper U	کاغذ رسم
	letter writer U	کاغذ نویس
	glass paper U	کاغذ گلاسه
	letter paper U	کاغذ نویسی
	seal up U	کاغذ گرفتن
	lable paper U	کاغذ برچسب
	swamped with letters U	کاغذ پیچ
	paper base laminate U	کاغذ ضخیم
	filter paper U	کاغذ صافی
	blotting paper U	کاغذ خشک کن
	two reams of paper U	دو بند کاغذ
	tons of paper U	خروارها کاغذ
	paper weight U	کاغذ نگهدار
	carbon paper U	کاغذ کاربن
	papers U	ورق کاغذ
	i wrote letter a letter U	هی کاغذ نوشتم
	kraft paper U	کاغذ ضخیم
	form feed U	تغذیه کاغذ
	stickers U	کاغذ خودچسب
	manila paper U	کاغذ مانیل
	scratch paper U	کاغذ یادداشت
	papier mache U	کاغذ مچاله
	papier mache U	خمیر کاغذ
	paperless office U	اداره بی کاغذ
	litmus paper U	کاغذ تورنسل
	paperhanging U	کاغذ چسبانی
	oiled paper U	کاغذ روغنی
	paperboard U	کاغذ مقوایی
	paged U	ورق کاغذ
	paper stainer U	کاغذ رنگ کن
	paper hangings U	کاغذ دیواری
	page U	ورق کاغذ
	paper feer U	تغذیه کاغذ
	rice paper U	کاغذ برنج
	papillote U	کاغذ موپیچ
	paraffined paper U	کاغذ پارافینی
	parchment paper U	کاغذ پوستی
	manila paper U	کاغذ مانیلا
	mica paper U	کاغذ میکا
	milimetre paper U	کاغذ میلیمتری
	note paper U	کاغذ نویسی
	paperwork U	کاغذ بازی
	sand paper U	کاغذ سنباده
	roll paper U	کاغذ لولهای
	note paper U	کاغذ رقعهای
	plain paper U	کاغذ بی نقش
	plain paper U	کاغذ ساده
	oil paper U	کاغذ روغنی
	pages U	ورق کاغذ
	oil paper U	کاغذ مومی
	pasteboard U	کاغذ مقوایی
	rice paper U	کاغذ نازک
	ward U	دسته کاغذ
	continuous paper U	کاغذ پیوسته
	paperweights U	وزنهی کاغذ
	overlays U	کاغذ کالک
	carton-pierre U	خمیر کاغذ
	abrasive paper U	کاغذ سمباده
	abrasive paper U	کاغذ سنباده
	absorbent paper U	کاغذ خشک کن
	aluminium foil U	کاغذ الومینیوم
	copy holder U	گیره کاغذ
	coordinate paper U	کاغذ مختصاتی
	overlaying U	کاغذ کالک
	chartaceous U	شبیه کاغذ
	slips U	تکه کاغذ
	slipped U	تکه کاغذ
	slip U	تکه کاغذ
	plying U	لایه کاغذ
	ply U	لایه کاغذ
	plies U	لایه کاغذ
	overlay U	کاغذ کالک
	Chad U	خرده کاغذ
	chadless U	بی خرده کاغذ
	plied U	لایه کاغذ
	wall paper U	کاغذ دیواری
	wastepaper U	کاغذ باطله
	paper U	ورق کاغذ
	parchment U	کاغذ پوست
	letters U	کاغذ ادبیات
	wax paper U	کاغذ مومی
	letter U	کاغذ ادبیات
	ff U	تغذیه کاغذ
	emery cloth U	کاغذ سمباده
	cigarette paper U	کاغذ سیگار
	cartridge paper U	کاغذ مخصوصنقاشی
	sandpaper U	کاغذ سنباده
	f.currency U	پول کاغذ
	papered U	ورق کاغذ
	emery paper U	کاغذ سمباده
	whatman U	کاغذ رسم
	paper clip U	گیرهی کاغذ
	waxed paper U	کاغذ مومی
	paperweight U	وزنهی کاغذ
	hangings U	کاغذ دیواری
	useless paper U	کاغذ بیمصرف
	notepaper U	کاغذ یادداشت
	spilled U	تیکه کاغذ
	spilling U	تیکه کاغذ
	spills U	تیکه کاغذ
	graph paper U	کاغذ میلیمتری
	carte blanche U	کاغذ سفید
	some toiletpaper U	کاغذ توالت
	papering U	ورق کاغذ
	graph paper U	کاغذ شطرنجی
	graph paper U	کاغذ گراف
	wallpapers U	کاغذ دیواری
	fanfold paper U	کاغذ تاشو
	wallpaper U	کاغذ دیواری
	To indulge in tendentious correwpondence. U	کاغذ پراکنی
	spill U	تیکه کاغذ
	wastebasket U	سبد کاغذ باطله
	fools cap U	کاغذ با قطع وزیری
	fanfole paper U	کاغذ با تای بادبزنی
	underlays U	کاغذ زیر تاوه
	chadless tape U	نوار بی خرده کاغذ
	fool's cap U	کاغذ برگ بزرگ
	foreign letter paper U	کاغذ چاپاری نازک
	accordion fold U	روش تا کردن کاغذ
	deckle edge U	لبه صاف کاغذ
	granite paper U	کاغذ رگه دار
	dogs ear U	تای گوشه کاغذ
	go down U	روی کاغذ امدن
	catch em alive U	کاغذ مگس گیر
	concertina fold U	شیوه تا کردن کاغذ
	electrosensitive paper U	کاغذ حساس الکترونیکی
	wastebaskets U	سبد کاغذ باطله
	garnet paper U	کاغذ سنباده لعل
	fourragere U	کاغذ حکم مدال
	chadless punch U	منگنه بی خرده کاغذ
	absorbency of paper U	جذب پذیری کاغذ