Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I wI'll sign for (on behalf of)my brother.
U
از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jurat
U
گواهی امضاء وهویت امضاء کننده
My brother has gone abroad.
برادرم رفته خارجه
[خارج از کشور]
ratification
U
امضاء
cosignatory
U
هم امضاء
signature
U
امضاء
sigil
U
امضاء
He signed with the letter
U
امضاء با حرف او
signatures
U
امضاء
john hancock
U
امضاء اصیل
signatory
U
امضاء کننده
signatories
U
امضاء کننده
signer
U
امضاء کننده
specimen signature
U
نمونه امضاء
undersign
U
امضاء کردن
john henry
U
امضاء اصیل
signed
U
امضاء شده
attestation
U
تصدیق امضاء
blank signed cheque
U
چک سفید امضاء
blank signed document
U
سفید امضاء
initials
U
اولین امضاء
initialling
U
اولین امضاء
initialled
U
اولین امضاء
monographs
U
امضاء با یک حرف
unsigned
U
بدون امضاء
undersigned
U
دارای امضاء
monograph
U
امضاء با یک حرف
subscribers
U
امضاء کننده
subscriber
U
امضاء کننده
signatures
U
امضاء کردن
initialed
U
اولین امضاء
initial
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین امضاء
signature
U
امضاء کردن
forgeries
U
امضاء سازی سند
john henry
U
امضاء خود سخص
i had it signed
U
انرا به امضاء رساندم
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
john hancock
U
امضاء خود سخص
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
blank check
U
چک سفید امضاء شده
blank check
U
چک امضاء شده وسفید
subscript
U
زیر نویس امضاء
single name paper
U
سفته دارای یک امضاء
attests
U
تصدیق امضاء کردن
signatories
U
صاحب امضاء امضایی
attesting
U
تصدیق امضاء کردن
attested
U
تصدیق امضاء کردن
signatory
U
صاحب امضاء امضایی
attest
U
تصدیق امضاء کردن
undersigned
U
امضاء کننده زیر
weŠthe undersigned
U
ما امضاء کنندگان زیر
forgery
U
امضاء سازی سند
To authenticate a signature.
U
تصدیق امضاکردن ( گواهی امضاء )
poison pen
U
نامه بی امضاء وتوهین امیز
ideograph
U
امضاء یا علامت مخصوص شخص
badge
U
امضاء و علامت برجسته و مشخص
badges
U
امضاء و علامت برجسته و مشخص
blank check
U
چک امضاء شده بدون مبلغ
abusing a blank signed document
U
سوء استفاده از سفید امضاء
endorsement in blank
U
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
Just sign here and leave at that .
U
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
On my way home. . .
U
اگر سرم راببرند امضاء نخواهم کرد
endorsement
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
endorsements
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
to beg your pardon
U
پوزش می خواهم
i will go
U
خواهم رفت
to beg your pardon
U
معذرت می خواهم
excuse me
U
پوزش می خواهم
i shall be
U
خواهم بود
i shall go
U
خواهم رفت
I'd like to reserve ...
می خواهم یک ... رزرو کنم؟
I want to take a couple of days off .
U
یک ردوروز مرخصی می خواهم
I'd like to see Mr. ...
U
من می خواهم آقای ... را ببینم.
Please excuse me .
U
عذرمی خواهم ( ببخشید )
I am thinking of your own good.
U
من خو بی شما رامی خواهم
he said
U
گفت خواهم امد
he said
U
گفت که خواهم امد
i will see sbout it
U
من به ان رسیدگی خواهم کرد
wills
U
فعل کمکی "خواهم "
willed
U
فعل کمکی "خواهم "
will
U
فعل کمکی "خواهم "
he said he shoued go
U
اوگفت خواهم رفت
he said i will come
U
اوگفت خواهم امد
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
U
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
i will return his kindness
U
مهربانی او را تلافی خواهم کرد
i beg your pardon
U
پوزش میخواهم معذرت می خواهم
No offence!
U
نمی خواهم توهین کنم!
I'll be at home today .
U
امروز منزل خواهم بود
No harm meant!
U
نمی خواهم توهین کنم!
I'll look into the matter.
U
من موضوع را دنبال خواهم کرد.
I'd like to see Mr. ...
U
من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
I'd like a train timetable.
من برنامه حرکت قطارها را می خواهم.
I'd like to cancel my flight.
می خواهم پروازم را لغو کنم.
i wish you happiness
U
خوشی یا سعادت شما را می خواهم
I ll pay him back in his own coin .
U
حقش را کف دستش خواهم گذارد
I would like to have something to drink .
U
می خواهم گلویی تازه کنم
I dont know and I dont want to know .
U
نه می دانم ونه می خواهم بدانم
He owes me some money.
U
از او پول می خواهم (طلب دارم )
I want my steak well done.
U
می خواهم استیکم خوب پخته با شد
I wI'll sign for him .
U
من بجای اوامضاء خواهم کرد
I'd like to confirm my flight.
می خواهم پروازم را اوکی کنم.
I'd like to confirm my flight.
می خواهم پروازم را تائید کنم.
I'd like to cancel my flight.
می خواهم پروازم را کنسل کنم.
i will send him my book
U
کتاب خود را برای او خواهم فرستاد
i wish you a happy new year
U
سال نوسعیدی را برای شما می خواهم
I wI'll achieve my purpose (goals) quietly.
U
بی سروصدا منظورم راعملی خواهم کرد
I'd like to book a flight to london.
یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
i will speak to him about it
U
در این خصوص با او صحبت خواهم کرد
I'd like to have a place of my own
[to call my own]
.
U
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
I'd like to leave my luggage, please.
من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
with you
U
بی پرده با شما سخن خواهم گفت
Don't let me keep you.
U
نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
I'll do that.
U
من این کار را انجام خواهم داد.
I'll think it over.
U
در این خصوص فکر خواهم کرد.
I will be instigating
[initiating]
legal proceedings.
U
من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
I would like to
[ undress]
take off my clothes.
U
من می خواهم
[لخت بشوم]
لباسهایم را در بیاورم.
I wI'll do that all by myself.
U
من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
I want to look at old coins.
U
من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
I don't want to say anything about that.
U
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
I would like tovisit ( see, meet ) you more often .
U
می خواهم باز هم بیشتر پیش شما بیایم
This is just what I want . This is the very thing I want .
U
این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
Talking of Europe ,please allow me …
U
حالا که صحبت از اروپ؟ است اجازه می خواهم ...
I'll speak at length on this subject.
U
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
I wI'll do it on my own responsibility .
U
به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
I want to get off at St. Paul's.
من می خواهم ایستگاه سانت پالس پیاده شوم.
You have to listen to me.
U
شما باید به من گوش بکنید
[ببینید چی می خواهم بگویم]
.
tomorow morning . I wI'll leavew for london.
U
فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
It makes me sick just thinking about it!
U
وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
I want to depart tomorrow morning
[noon, afternoon]
at ... o'clock.
U
من می خواهم فردا صبح
[ظهر شب]
ساعت ... حرکت کنم.
I'll get you all fixed up.
U
همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
I wI'll go flat out to do it.
U
بهر جان کندنی باشد اینکا رراانجام خواهم داد
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.
U
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
One day I want to have a horse of my very own.
U
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
I wI'll gradually get used to it .
U
یواش یواش عادت خواهم کرد
endorsing
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorsed
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorses
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorse
U
فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com