English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
posteriori U ازراه استقرار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prepositions U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
preposition U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
pervertible U ازراه در رو
interposingly U ازراه مداخله
encouragingly U ازراه تشویق
intuitively U ازراه برهانی
intuitively U ازراه انتقال
inferentially U ازراه استنباط
interrogatively U ازراه پرسش
introspectively U ازراه خودنگری
conjugally U ازراه زناشویی
heretically U ازراه رفض
gymnastically U ازراه ورزش
catechist U ازراه پرسش
controversially U ازراه مباحثه
by sea U ازراه دریا
by indirection U ازراه تقلب
by courtesy U ازراه التفات
demonstratively U ازراه اثبات
diagnostically U ازراه تشخیص
exegetically U ازراه تفسیر
foully U ازراه خیانت
algebraically U ازراه جبر
paraphrastically U ازراه تفسیر
offensively U ازراه تهاجم
inquiringly U ازراه بازجویی
by ear U ازراه گوش
intuitively U ازراه کشف
inquiringly U ازراه استفسار
pitch U استقرار
pitches U استقرار
sessility U استقرار
solidification U استقرار
colony U استقرار
downloading U استقرار
installations U استقرار
settlement U استقرار
localization U استقرار
mounting U استقرار
stability U استقرار
establishment U استقرار
establishments U استقرار
installation U استقرار
settlements U استقرار
basophobia U هراس ازراه رفتن
catechization U ازراه سئوال وجواب
inferentially U ازراه نتیجه گیری
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
hieroglyphically U ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
philosophically U ازراه حکمت دوستی
glozingly U ازراه عیب پوشی
foully U ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
professionally U ازراه پیشه یاکسب
lodgment area U منطقه استقرار
permanent emplacement U استقرار دایمی
positioning band U حلقه استقرار
crimping groove U شیار استقرار
tent striking U فرمان ضد استقرار
reintegration U استقرار مجدد
stanchion U سکوی استقرار
delocalization U عدم استقرار
angle of repose U زاویه استقرار
seat U سکوی استقرار
confirmation U تثبیت استقرار
station U استقرار یافتن
seats U سکوی استقرار
stationed U استقرار یافتن
seated U سکوی استقرار
stations U استقرار یافتن
centralisation U استقرار درمرکز
centralization U استقرار درمرکز
restoration U استقرار مجدد
yoke U دوشاخه استقرار
yoke U پایه استقرار
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
long distance U ازراه دور تلفن کردن
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
polemically U ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
gnosticize U ازراه عرفان تشریح کردن
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
concretionary U تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
setting ring U حلقه استقرار یا ثبات
network topology U چگونگی استقرار شبکه
lodgment U منزل گیری استقرار
automatic font downloading U استقرار خودکار فونت
equatorial mounting U استقرار معدل النهاری
set up U اماده بکار استقرار
seating U محل استقرار نشیمن
angle of repose U حداکثر شیب استقرار
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
lodgement U منزل گیری استقرار
alt azimuth mounting U استقرار سمت- ارتفاعی
intriguingly U با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
refutation U اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
demonstratively U با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
gamogenesis U زاد و ولد ازراه جفت گیری
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
location of industry U تعیین محل استقرار صنعت
downloadable font U فونت قابل استقرار در حافظه
settling rounds U تیر استقرار قنداق توپ
anchor line cable U کابل استقرار چتردر هواپیما
make up <idiom> U استقرار وسایل تزئین وآرایش
metacenter U نقطه استقرار وثبات یاتوازن
bob U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bobs U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parasyntheton U واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
settle U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
gun post U سوراخ محل استقرار لوله توپ
cannelure U شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
settles U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
steric U وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
break the bank <idiom> U بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
base piece U پایه پایه استقرار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com