Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
added value
U
ارزش افزوده
value added
U
ارزش افزوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vat
U
مالیات بر ارزش افزوده
vats
U
مالیات بر ارزش افزوده
value added tax
U
مالیات بر ارزش افزوده
value added tax
U
مالیات ارزش افزوده
value-added tax
U
مالیات بر ارزش افزوده
value-added tax
U
مالیات ارزش افزوده
noisy mode
U
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
value added concept
U
مفهوم ارزش افزوده
value added taxation
U
مالیات بر ارزش افزوده
Other Matches
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem
U
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological
U
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value
U
بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation
U
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
accessional
U
افزوده
addend
U
افزوده
gains
U
افزوده
gained
U
افزوده
gain
U
افزوده
annexed
U
افزوده
increment
U
افزوده
increments
U
افزوده
adjunct
U
افزوده
added
U
افزوده
given in
U
افزوده
additional
U
افزوده
adjuncts
U
افزوده
accrue
U
افزوده شدن
accruing
U
افزوده شدن
an interpolated verse
U
شعر افزوده
paragogic
U
افزوده الحاقی
assigned
<adj.>
<past-p.>
U
افزوده شده
voice-overs
U
سخنان افزوده
voice-over
U
سخنان افزوده
accrues
U
افزوده شدن
paragoge
U
حرف افزوده
additive
U
افزاینده افزوده
gain score
U
نمره افزوده
intercalary
U
اضافی افزوده
attached
<adj.>
<past-p.>
U
افزوده شده
allotted
<adj.>
<past-p.>
U
افزوده شده
allocated
<adj.>
<past-p.>
U
افزوده شده
boosted b voltage
U
ولتاژ افزوده ب
add on
U
افزوده شده
additives
U
افزاینده افزوده
excess length
U
طول افزوده شده
ohm additive
افزوده های روغنی
he has none the wiser
U
چیزی براطلاعتش افزوده نشد
her courage did accrue
U
برجراتش افزوده گشت جراتش زیادشد
feeding storm
U
طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
epexegesis
U
کلمات افزوده شده برای توضیح
shirt-tail
U
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
top
U
جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
shirt-tails
U
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
progressive rebate
U
تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
parity
U
بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
margin cost
U
مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
padding
U
حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
pad character
U
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
metal deactivator
U
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
self-
U
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
desk accessory
U
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
register
U
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registers
U
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering
U
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
expansion card
U
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
hash
U
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
valuing
U
ارزش
values
U
ارزش
trivalency
U
سه ارزش
market value
U
ارزش
brummagem
U
کم ارزش
worthless
U
بی ارزش
picayune
U
بی ارزش
brummagem
U
بی ارزش
picayubnish
U
بی ارزش
big ticket
U
با ارزش
low level
U
کم ارزش
low grade
U
کم ارزش
fustian
U
بی ارزش
naught
U
بی ارزش
good for nothing
U
بی ارزش
junky
U
بی ارزش
no par
U
بی ارزش
raffish
U
بی ارزش
cost
U
ارزش
worth
U
با ارزش
price
U
ارزش
worth
U
ارزش
trivalence
U
سه ارزش
rewarding
U
پر ارزش
unvalued
U
بی ارزش
treasure
U
با ارزش
rubbish
U
بی ارزش
worthiness
U
ارزش
small change
U
کم ارزش
worm eaten
U
بی ارزش
regardant
U
با ارزش
prices
U
ارزش
punks
U
بی ارزش
valueless
U
بی ارزش
value
U
ارزش
punk
U
بی ارزش
shotten
U
بی ارزش
avail
U
ارزش
user
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
logical value
U
ارزش منطقی
manufacture cost
U
ارزش ساخت
man friday
U
کمک با ارزش
loss of value
U
افت ارزش
maintenance cost
U
ارزش نگهداری
market value
U
ارزش بازاری
net price
U
ارزش خالص
net net worth
U
ارزش خالص
net value
U
ارزش خالص
monetary value
U
ارزش پولی
present value
U
ارزش فعلی
meed
U
پاداش ارزش
kitsch
U
هنر بی ارزش
loan value
U
ارزش استقراض
final value
U
ارزش نهایی
face value
U
ارزش صوری
face value
U
ارزش اسمی
expected value
U
ارزش منتظره
exchange value
U
ارزش مبادلهای
exchange value
U
ارزش مبادله
equity capital
U
ارزش ویژه
limiting value
U
ارزش نهایی
it is of little worth
U
کم ارزش است
intrinsic value
U
ارزش ذاتی
influence value
U
ارزش تاثیر
increase in value
U
افزایش ارزش
heating value
U
ارزش گرمایی
heat value
U
ارزش گرمایی
heat of combustion
U
ارزش گرمایی
gross value
U
ارزش ناخالص
loan value
U
ارزش وام
real value
U
ارزش واقعی
tinker's damn
U
چیزبی ارزش
truth value
U
ارزش درستی
production cost
U
ارزش ساخت
undervaluation
U
کم ارزش گذاری
use by value
U
استفاده با ارزش
use value
U
ارزش استفاده
use value
U
ارزش استعمال
valorization
U
تعیین ارزش
valuably
U
بطور با ارزش
value analysis
U
تحلیل ارزش
prime cost
U
ارزش اولیه
quantitative value
U
ارزش کمی
threshold value
U
ارزش استانهای
value theory
U
نظریه ارزش
rental value
U
ارزش اجارهای
salavage value
U
ارزش اسقاطی
quantitative value
U
ارزش مقداری
scrap value
U
ارزش اسقاطی
salvage value
U
ارزش بازیافتنی
scale value
U
ارزش مقیاسی
store of value
U
منبع ارزش
subjective value
U
ارزش ذهنی
surplus value
U
ارزش اضافی
surrender value
U
ارزش بازخرید
survival value
U
ارزش بقا
theory of value
U
نظریه ارزش
present worth
U
ارزش فعلی
value as security
U
ارزش تضمین
value date
U
تاریخ ارزش
par value
U
ارزش اسمی
heritage asset
U
میراث با ارزش
objective value
U
ارزش واقعی
objective value
U
ارزش عینی
value in use
U
ارزش استفاده
numerical value
U
ارزش عددی
nominal value
U
ارزش اسمی
wear thin
<idiom>
U
بی ارزش شدن
paradox of value
U
تناقض ارزش
indexation
U
ارزش ترازی
waff
U
نظر بی ارزش
present worth
U
ارزش حال
present value
U
ارزش فعلی
present value
U
ارزش حال
place value
U
ارزش مکانی
value for money
U
ارزش پول
value in exchange
U
ارزش مبادله
value in use
U
ارزش استعمال
value of assets
U
ارزش دارائی ها
penny worth
U
ارزش یک پنی
value of money
U
ارزش پول
net worth
U
ارزش خالص
end value
U
ارزش انتهایی
haw
U
چیز بی ارزش
esteem
U
رعایت ارزش
capital value
U
ارزش سرمایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com