English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalises U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising U در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
ligature U دو یاچند حرف متصل بهم
merger U یکی شدن دو یاچند شرکت
mergers U یکی شدن دو یاچند شرکت
block U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocked U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocks U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
syndactyl U دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
tacit U تعهد کنترل اسلحه بین دو یاچند کشور
blocs U جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
dogfights U جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
bloc U جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
dogfight U جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
holding company U شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
zeeman U پدیدهای که در ان هر یک ازطیفهای خطی با عبور ازمیدان مغناطیسی به دو یاچند جزء تجزیه میشوند
bulb angle U جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
condensation U ادغام
amalgametion U ادغام
affrication U ادغام
affricate ادغام
ellipses U ادغام
pooling U ادغام
ellipse U ادغام
crasis U ادغام
diphthongs U ادغام
diphthong U ادغام
elision U ادغام
integeration U ادغام
synal U ادغام
merger U ادغام
mergers U ادغام
umlaut U ادغام
merges U ادغام شدن
merges U ادغام شرکتها
merges U ادغام کردن
umlaut U ادغام کردن
mail merging U ادغام پستی
mail merge U ادغام پستی
horizontal integration U ادغام افقی
vertical integration U ادغام عمودی
diphthongization U ادغام اصوات
vertical merger U ادغام عمودی
consolidation U ادغام کردن
merge U ادغام کردن
eliding U ادغام کردن
merge U ادغام شدن
sectoral integation U ادغام بخشی
contractions U ادغام همکشیدن
consolidator U ادغام کننده
contraction U ادغام همکشیدن
merge U ادغام شرکتها
affricate ادغام صوتی
elide U ادغام کردن
elided U ادغام کردن
elides U ادغام کردن
sort merge U جور کردن و ادغام
syn U ادغام هجائی یاصدایی
amalgamation U ادغام یا اختلاط شرکتها
coalescing U ادغام دو یا چند فایل
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
diphthongize U ادغام کردن اصوات
merge sort U ادغام و جور کردن
coalesces U ادغام دو یا چند فایل
coalesced U ادغام دو یا چند فایل
coalesce U ادغام دو یا چند فایل
lohmannizing U غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
synaloepha U ادغام دو یا چندحرف صدا دار
merges U غرق شدن ادغام کردن
merge U غرق شدن ادغام کردن
ain't U صورت ادغام شدهء not areوnot is
contractile U ادغام شونده هم کشی پذیر
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
except U مکان دهی و ادغام شامل نیست
synalepha U ادغام دویاچند حرف صدا دار
corporations U موسسه
enterprises U موسسه
enterprise U موسسه
corporation U موسسه
institution U موسسه
stablishment U موسسه
institute U موسسه
establishments U موسسه
establishment U موسسه
instituted U موسسه
instituting U موسسه
institutes U موسسه
inst U موسسه
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
report generator U نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
entities U موسسه مستقل
entity U موسسه مستقل
business U موسسه بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
enterprises U موسسه اقتصادی
pawnshop U موسسه رهنی
foundation U موسسه خیریه
enterprise U موسسه اقتصادی
closed shop U موسسه کارشناسی
installation property U مایملک موسسه
installation U موسسه نظامی
translation agency U موسسه ترجمه
installations U موسسه نظامی
closed shops U موسسه کارشناسی
charity U موسسه خیریه
finance house U موسسه مالی
correctional institution U موسسه تادیبی
charitable institution U موسسه خیریه
economic unit U موسسه دولتی و ...
bindery U موسسه صحافی
foundress U موسسه بانیه
discount house U موسسه تنزیل
civilian enterprise U موسسه غیرنظامی
credit institution U موسسه اعتباری
charities U موسسه خیریه
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
nonprofit firm U موسسه غیر انتفاعی
shipping agent U موسسه حمل کالا
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
social welfare U موسسه رفاه اجتماعی
social service U موسسه تعاون اجتماعی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
carrier U موسسه حمل و نقل
charles babbage institute U موسسه چارلز بابیج
establishment U موسسه دسته کارکنان
carriers U موسسه حمل و نقل
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
establishments U موسسه دسته کارکنان
jobholder U عضو ثابت موسسه
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
joint enterprise U موسسه اقتصادی مشترک
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
wiring U موسسه سیم سازی
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
american national standards institute U موسسه ملی استانداردهای امریکا
firms U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firmest U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
firmer U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise U اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
principal U رئیس موسسه اثاثه ارثی
social audit U ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
firm U واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
principals U رئیس موسسه اثاثه ارثی
epicyclic transmission U یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
outsider U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
interoffice U مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
haute couturer U موسسه طراحی لباس ومد بانوان
corporation U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
outsiders U موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporations U شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
entrepreneurs U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth U ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
entrepreneur U مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
institute for U professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
optimal merge tree U نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
admin U تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
combination U توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
merge U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merges U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
place utility U استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
subactivity U یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
service bureau U دفتر خدماتی موسسه خدماتی
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com