English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dissonance U اختلاط اصوات و اهنگهای ناموزون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disharmonize U ناموزون کردن ناموزون شدن
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
jam session U اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
verism U رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
discordant U ناموزون
inharmonic U ناموزون
inharmonious U ناموزون
toneless U ناموزون
tonelessly U ناموزون
out of a U ناموزون
scattered <adj.> U ناموزون
atonal U ناموزون
interjection U اصوات
interjections U اصوات
h'm U از اصوات
inharmoniously U بطور ناموزون
dissonant U ناموزون ناهنجار
tuneless U نارسا ناموزون
acoustics U علم اصوات
background noise U اصوات مزاحم
diphthongization U ادغام اصوات
inconsonantly U بطور ناجور یا ناموزون
diphthongize U ادغام کردن اصوات
acoustician U کارشناس علم اصوات
multi tone horn U بوق با اصوات مختلف
labialization U ادای اصوات بصورت شفوی
gutturalize U ادای اصوات بصورت گلویی
phonetic U صدا دار مربوط به ترکیب اصوات
commixture U اختلاط
colligation U اختلاط
mergers U اختلاط
glomeration U اختلاط
macedoine U اختلاط
intermixture U اختلاط
liquation U اختلاط
melange U اختلاط
mixedness U اختلاط
mix U اختلاط
brews U اختلاط
merger U اختلاط
brewed U اختلاط
mixtures U اختلاط
alloy U اختلاط
alloys U اختلاط
mixture U اختلاط
conglomerates U اختلاط
conglomerate U اختلاط
welter U اختلاط
medley U اختلاط
alloyage U اختلاط
brew U اختلاط
mixes U اختلاط
medleys U اختلاط
consolidation U اختلاط
plant mixing U اختلاط در کارخانه
mixture temperature U دمای اختلاط
mixing valve U دریچه اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
conglomeration U اختلاط شرکتها
mixing in place U اختلاط غر سر کار
mix design U طرح اختلاط
mixing coefficient U ضریب اختلاط
synthesis U هم گذاری اختلاط
conglomerations U اختلاط شرکتها
etherization U اختلاط با اتر
consolute U اختلاط پذیری
immiscibility U غیرقابلیت اختلاط
immixture U اختلاط و امتزاج
insalivation U اختلاط با بزاق
instruction mix U اختلاط دستورالعمل
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
mix design U تعیین نسبتهای اختلاط
alligation U قائده اختلاط و امتزاج
amalgamation U ادغام یا اختلاط شرکتها
central mixing plant U مرکز اختلاط بتن
miscible U قابل اختلاط حل پذیر
glomerate U اختلاط کلوخه شده
non uniformal surfacee U سطح نایکنواخت [ذرتی بودن سطح فرش در اثر پرداخت ناموزون اولیه و یا پاخوردگی با گذشت زمان.]
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
integrating U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrates U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrate U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
roadmix U اختلاط در سر راه امیختن در راه
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com