English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
admission U اجازهء ورود
admissions U اجازهء ورود
entree U اجازهء ورود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exeat U اجازهء خروج
admitance U اجازهء دخول
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
ingression U ورود
ingress U ورود
infare U ورود
inning U ورود
introgression U ورود
introit U ورود
right of entry U حق ورود
entry U ورود
arr U ورود
re entry U ورود
entree U ورود
re-entry U ورود
importing U ورود
imported U ورود
import U ورود
admitance U ورود
inductions U ورود
induction U ورود
appulse U ورود
entrancing U ورود
entrances U ورود
entranced U ورود
entrance U ورود
arrivals U ورود
importation U ورود
accession U ورود
entrance fee U حق ورود
entrance fees U حق ورود
air inclusion U ورود هوا
arrival U ورود
arrival rate U نرخ ورود
first in first out U به ترتیب ورود
data import U ورود داده
cost to entry U هزینه ورود
data insertion U ورود داده ها
capital inflow U ورود سرمایه
approach ramp U فرازای ورود
inlets U ورود دخول
input of current U ورود جریان
landfall U ورود بخشکی
landfalls U ورود بخشکی
house warming U جشن ورود
house-warmings U جشن ورود
acetylation U ورود ریشهء
house-warming U جشن ورود
inlet U ورود دخول
on arrival U هنگام ورود
intervance of third party U ورود ثالث
intrant U ورود رسمی
landding U ورود بخشکی
arrival hall U سالن ورود
landfall n U ورود بخشکی
log in sequrity U ایمنی ورود
port of entry U بندرمحل ورود
receipt statement U اعلامیه ورود
reebtry U ورود مجدد
inlet time U زمان ورود
initation U ورود بعضویت
due in U در شرف ورود
ease of entry U سهولت ورود
energy intake U ورود انرژی
entering angle U زاویه ورود
entry point U نقطه ورود
entry side U جهت ورود
fifo U به ترتیب ورود
first in first out U بترتیب ورود
forcible entry U ورود عدوانی
free entrance U ورود مجانی
when entering U هنگام ورود
arrival hall U سالن ورود
landings U ورود به خشکی
imported U مفهوم ورود
tokens U بلیط ورود
advent ظهور و ورود
homecomings U ورود بخانه
importing U مفهوم ورود
homecoming U ورود بخانه
influx U ورود هجوم
entry U ورود راهرو
tokens U اجازه ورود
token U بلیط ورود
token U اجازه ورود
landings U ورود بخشکی
tardiness U تاخیر ورود
admittance U ورود دخول
influxes U ورود هجوم
import U مفهوم ورود
landing U ورود به خشکی
landing U ورود بخشکی
infare U مهمانی بمناسبت ورود
inflow of foreign funds U ورود وجوه خارجی
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
gold import point U نقطه ورود طلا
law of prior entry U قانون تقدم ورود
hail U اعلام ورود کردن
entranced U ورودیه اجازه ورود
entrance U حق ورود دروازهء دخول
entrance U ورودیه اجازه ورود
raids U ورود ناگهانی پلیس
raiding U ورود ناگهانی پلیس
entry plan U طرح ورود به بندر
raided U ورود ناگهانی پلیس
raid U ورود ناگهانی پلیس
estimated time of arrival U زمان تقریبی ورود
hails U اعلام ورود کردن
hailing U اعلام ورود کردن
fifo U خروج به ترتیب ورود
hailed U اعلام ورود کردن
inflow of labor U جریان ورود کارگر
ingress U حق دخول اجازه ورود
search warrants U حکم بازرسی و ورود
let someone through U اجازه ورود دادن
police raid U ورود ناگهانی پلیس
round-up U ورود ناگهانی پلیس
bust [colloquial] U ورود ناگهانی پلیس
gate U وسایل ورود ورودیه
subroutine reentry U ورود جمله به زیرروال
search warrant U حکم بازرسی و ورود
last in first out U بترتیب عکس ورود
last in first out U به ترتیب عکس ورود
lifo U به ترتیب عکس ورود
nonjoinder U عدم ورود در دعوا
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
exhaust gas admission اگزوز ورود گاز
coast in point U نقطه ورود به ساحل
visas U اجازه ورود به کشوربیگانه
visa U اجازه ورود به کشوربیگانه
gates U وسایل ورود ورودیه
clearance inwards U مجوز ورود کشتی
barrier to entry U منع ورود به صنعت
entrancing U حق ورود دروازهء دخول
gangplanks U تخته ورود به ناو
entrancing U ورودیه اجازه ورود
entrances U حق ورود دروازهء دخول
entranced U حق ورود دروازهء دخول
gangplank U تخته ورود به ناو
entrances U ورودیه اجازه ورود
time table U جدول زمانی ورود و عزیمت
to announce one's arrival U ورود خود را اعلام کردن
street inlet U دریچه ورود فاضلاب سطحی
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
sign-on U ورود به سیستم [رایانه شناسی]
we watched for his arrival U منتظر ورود او شدیم یا بودیم
house-warming U جشن ورود بخانه تازه
house-warmings U جشن ورود بخانه تازه
customs entry U افهار یا اعلام ورود به گمرک
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
gangways U محل ورود و خروج از ناو
gangway U محل ورود و خروج از ناو
free entry U ورود ازاد بنگاهها به صنعت
docl pass U گواهی ورود به لنگرگاه یاخروج از ان
house warming U جشن ورود بخانه تازه
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
Open to the publice. U ورود برای عموم آزاد است
snug down U امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
demur U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
burglary U ورود بخانهای درشب بقصدارتکاب جرم
prep school U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
Upon his arrival , he delinered a speech . U به محض ورود نطقی ایراد کرد
velocity stacks U لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
demurs U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurred U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
single sign-on U ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
demurring U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
to refuse somebody entry [admission] U اجازه ندادن ورود کسی [به کشوری]
dead on arrival U مرحوم هنگام ورود [بیماری در آمبولانس]
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-ins U نام نویسی کردن مراسم ورود
entry U شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
burglaries U ورود بخانهای درشب بقصدارتکاب جرم
pound breach U هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
immediate U روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
scenarios U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
postulancy U تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
scenario U دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
inputted U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
open general license U اجازه ورود کالاهایی که دارای محدودیتی نمیباشند
picketed U اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
admission is free to all ورود برای همه یا همگان آزاد است
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
picket U اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
pickets U اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
pratique U اجازه مقامات بندری جهت ورود کشتی
eta U arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
accession number U شماره رکورد که ترتیب ورود رکوردها را نشان میدهد
burglary U ورود به عنف یا به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم در شب
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
burglaries U ورود به عنف یا به ملک دیگری به قصد ارتکاب جرم در شب
mileage on departure [arrival] U اندازه مسافت طی شده در زمان حرکت [ورود] خودرو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com