Perdic | اثر روشنایی در جنبش گیاهان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	photodynamic U	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
	photodynamics U	اثر روشنایی در جنبش گیاهان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	planker U	گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
	photosynthesis U	ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
	photothropism U	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
	libration U	جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
	it is insensitive to light U	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
	iceblink U	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
	resistance force U	جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
	coordinated illumination U	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
	phytobentos U	گیاهان ته زی
	flora U	گیاهان
	rampant vegetation U	گیاهان انبوه
	luxuriant vegetation U	گیاهان فراوان
	rampant vegetation U	گیاهان فراوان
	cereals U	گیاهان گندمی
	dicotyledones U	گیاهان دولپه
	dicotyledon U	گیاهان دو لپه
	dicoty U	گیاهان دو لپه
	dicot U	گیاهان دو لپه
	phytology U	علم گیاهان
	phytoplankton U	گیاهان شناور
	phanerogamia U	گیاهان پیدازا
	potentilla U	گیاهان پنجهای
	herbaceous U	گیاهان علفی
	cereal U	گیاهان گندمی
	rugger U	گیاهان گل سرخ
	herbicidal U	کشنده گیاهان
	luxuriant vegetation U	گیاهان انبوه
	herbs U	گیاهان [در عطاری]
	halophytes U	گیاهان شورپسند
	saltbush U	خانواده گیاهان قازایاغی
	lobelia U	خانواده گیاهان لوبلیا
	canopies U	تاج پوشش گیاهان
	herborist U	فروشنده گیاهان طبی
	understory vegetation U	گیاهان زیر درختی
	chromogen U	رنگ پذیری گیاهان
	chromogen U	دانههای رنگی گیاهان
	trash U	خاکروبه زوائد گیاهان
	trashed U	خاکروبه زوائد گیاهان
	trashes U	خاکروبه زوائد گیاهان
	trashing U	خاکروبه زوائد گیاهان
	canopy U	تاج پوشش گیاهان
	magnolia U	ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
	antiplant agent U	عامل ضد رویش گیاهان
	greenery U	گیاهان سبز گلخانه
	magnolias U	ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
	loggerhead U	گیاهان جنس قنطوریون
	gypso halophytes U	گیاهان شوراگچی شوراگچیان
	herbalists U	فروشنده گیاهان طبی
	indigofera U	گیاهان نیل دارsnake
	nurseryman U	پرورنده گیاهان زارع
	mold U	قارچ انگلی گیاهان
	dead hedge U	پرچین گیاهان خشک
	herbs U	شاخ وبرگ گیاهان
	fleabane U	گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
	herb U	شاخ وبرگ گیاهان
	herbalist U	فروشنده گیاهان طبی
	herbist U	فروشنده گیاهان طبی
	halophytes U	گیاهان شوری پذیر
	feverweed U	دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
	aquariums U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	biota U	زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
	phytopathologic U	وابسته به اسیب شناسی گیاهان
	aquaria U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	aquarium U	نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
	pteridophyta U	گیاهان اوندی خانواده سرخس
	pteridophyte U	گیاهان اوندی خانواده سرخس
	guava U	گیاهان و بتههای جنس psidium
	guavas U	گیاهان و بتههای جنس psidium
	hock U	گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
	physic garden U	باغ گیاهان طبی یا دارویی
	grubbing U	ریشه کنی گیاهان در زمین
	defoliation U	از بین بردن برگ گیاهان
	vegetable kingdom U	جهان گیاهان مولود نباتی
	ratsbane U	گیاهان سمی قاتل موش
	hemp nettle U	گیاهان جنس کله گربه
	gerbera U	گیاهان سر بره وکلب جهنم
	heterophyte U	گیاه انگل گیاهان دیگر
	slash and burn U	بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
	cutin U	پوشش خارجی بعضی گیاهان
	styloipodium U	ته خامه گیاهان خانواده هویج
	phytoplankton U	زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
	Plants store up the sun's energy. U	گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
	oligophagous U	تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
	flora U	کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
	styloipodium U	گرده بالای میوه گیاهان چتری
	green roof U	[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
	herbarium U	مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
	thremmatology U	علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
	herbal U	مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
	lysimiter U	دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
	rushing U	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
	rush U	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
	rushed U	بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
	lodicule U	یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
	green thumb U	استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
	snowbush U	انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
	elodea U	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
	green thumbed U	کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
	Aborigines U	سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
	holophytic U	تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
	cankerworm U	نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
	hydroponics U	رشد ونمو گیاهان درابهای مغذی برای تقویت ان
	ergotism U	مرض قارچی برخی گیاهان دراثرسگاله مباحثه منطقی
	illuminations U	روشنایی
	electric lighting U	روشنایی
	night light U	روشنایی شب
	luminosity U	روشنایی
	luminouity U	روشنایی
	illumination U	روشنایی
	luminance U	روشنایی
	light U	روشنایی
	peeping U	روشنایی کم
	peep U	روشنایی کم
	rushlight U	روشنایی کم
	lightness U	روشنایی
	lightest U	روشنایی
	peeps U	روشنایی کم
	lighted U	روشنایی
	lighting U	روشنایی
	clearness U	روشنایی
	peeped U	روشنایی کم
	kinesthesis U	حس جنبش
	rock U	جنبش
	rocked U	جنبش
	rocks U	جنبش
	astir U	در جنبش
	immotile U	بی جنبش
	inanition U	جنبش
	libration U	جنبش
	kinesis U	جنبش
	leger or ledger U	بی جنبش
	kinesodic U	جنبش بر
	passively U	بی جنبش
	motioning U	جنبش
	locomotion U	جنبش
	motioned U	جنبش
	rising U	جنبش
	action U	جنبش
	awakening U	جنبش
	actions U	جنبش
	oscillation U	جنبش
	movement U	جنبش
	mobility U	جنبش
	swing U	جنبش
	swings U	جنبش
	vibrational U	جنبش
	vibratility U	جنبش
	the r. U	جنبش
	immobile U	بی جنبش
	motions U	جنبش
	stock still U	بی جنبش
	oscillations U	جنبش
	stirrings U	جنبش
	jiggle U	جنبش
	jiggled U	جنبش
	jiggles U	جنبش
	jiggling U	جنبش
	stir U	جنبش
	stirred U	جنبش
	stock-still U	بی جنبش
	stirs U	جنبش
	on the move U	در جنبش
	heartbeats U	جنبش
	heartbeat U	جنبش
	rocking U	جنبش
	inactive U	بی جنبش
	bustles U	جنبش
	bustled U	جنبش
	motion U	جنبش
	vibration U	جنبش
	bustle U	جنبش
	cutworm U	کرمی که گیاهان کوچک راهنگام رسیدن بکف زمین میخورد
	sere U	تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
	kinnikinnic U	برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
	illumination method U	روش روشنایی
	illuminating engineering U	مهندسی روشنایی
	illuminating system U	سیستم روشنایی
	illuminating engineering U	تکنیک روشنایی
	illuminating gas U	گاز روشنایی
	intensity of illumination U	شدت روشنایی
	illuminating fixture U	لوازم روشنایی
	light control U	کنترل روشنایی
	illumination change U	تعویض روشنایی
	illuminating beam U	پرتو روشنایی
	illuminance U	شدت روشنایی
	image brightness U	روشنایی تصویر
	illuminator U	وسیله روشنایی
	illumniation aperture U	روزنه روشنایی
	illuminating aperture U	روزنه روشنایی
	incandescent lamp U	لامپ روشنایی
	illuminator U	دستگاه روشنایی
	illumination method U	سبک روشنایی
	indirect lighting U	روشنایی غیرمستقیم
	intensity level U	سطح روشنایی
	luminous efficiency U	ضریب روشنایی
	illuminating device U	تجهیزات روشنایی
	luminous efficiency U	راندمان روشنایی
	ligting conditions U	نسبتهای روشنایی
	lighting unit U	واحد روشنایی
	photology U	دانش روشنایی