English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
doweled joint U اتصال میخ چوبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
timber assembling U اتصال چوبی
Other Matches
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
ninepins U یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
noggins U سطل چوبی لیوان چوبی
noggin U سطل چوبی لیوان چوبی
naggin U سطل چوبی لیوان چوبی
trenail U میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail U میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
block-house U دژ چوبی
timber dam U سد چوبی
coach built U چوبی
wooden U چوبی
stockades U سد چوبی
xyloid U چوبی
arboreous U چوبی
ligneous U چوبی
stockade U سد چوبی
spar U تیر چوبی
fid U پاروی چوبی
mauls U چکش چوبی
thumbpiece U مانع چوبی
thumbpiece U گیر چوبی
mauling U چکش چوبی
mauling U پتک چوبی
sparred U تیر چوبی
mauls U پتک چوبی
timbering U پوشش چوبی
stud U پایه چوبی
spars U تیر چوبی
tubs U تغار چوبی
timber framing U استخوانبندی چوبی
timber pile U پایه چوبی
stake U میله چوبی
tub U تغار چوبی
lollypop U اب نبات چوبی
corduroy U راه چوبی
stockades U سنگر چوبی
mantel board U طاقچه چوبی
page U گوه چوبی
play club U نوک چوبی
patten U کفش چوبی
pallet U ماله چوبی
pallets U ماله چوبی
parquet floor U فرش چوبی
spile U میخ چوبی
splicing fid U پازور چوبی
square dance U رقص چوبی
board drop hammer U چکش چوبی
dowel U میخ چوبی
peg U میخ چوبی
quarter staff U نیزه چوبی
paged U گوه چوبی
reglet U اشبون چوبی
pegs U میخ چوبی
pages U گوه چوبی
roller fender U دفرای چوبی
round dance U رقص چوبی
rubbing strake U دفرای چوبی
xylophone U سنتور چوبی
stander U تیرک چوبی
firkin U بشکه چوبی
staked U میخ چوبی
staked U میله چوبی
stakes U میخ چوبی
stakes U میله چوبی
stake U میخ چوبی
timber U تیر چوبی
mannequins U مجسمه چوبی
neutral atmosphere U چوبی اثر
xylophones U سنتور چوبی
mallet U پتک چوبی
barrack U کلبه چوبی
barracked U کلبه چوبی
barracking U کلبه چوبی
maul or mall U چکش چوبی
mannequin U مجسمه چوبی
stockade U سنگر چوبی
handspike U اهرم چوبی
common block U قرقره چوبی
barrels U خمره چوبی
barrel خمره چوبی
knurr U گوی چوبی
hobbyhorse U اسب چوبی
brows U پله چوبی
brow U پله چوبی
cleat U تسمه چوبی
maul U چکش چوبی
maul U پتک چوبی
peg-leg U پای چوبی
mauled U چکش چوبی
pickets U میخ چوبی
lollipop U اب نبات چوبی
lollipops U اب نبات چوبی
cross-rail U اسکلت چوبی
casks U خمره چوبی
centering U اسکلت چوبی
cask U خمره چوبی
boiserie U روکوب چوبی
wood U جنگل چوبی
cock horse U اسب چوبی
jumping ladder U پله چوبی
kevel U میخ چوبی
half-timbered U نیمه چوبی
peg-legs U پای چوبی
shore U شمع چوبی
wooden beam U تیر چوبی
woodcut U باسمه چوبی
woodcraft U صنایع چوبی
wood separator U میانگیر چوبی
wooden pole U تیر چوبی
wooden pole U دکل چوبی
picketed U میخ چوبی
xylem U بافت چوبی
mauled U پتک چوبی
lignify U چوبی شدن
wood veneer U روکش چوبی
woodiness U خاصیت چوبی
shores U شمع چوبی
picket U میخ چوبی
mine timber U تیر چوبی معدن
clogged U کفش تخت چوبی
clogs U کفش تخت چوبی
shore U تیر چوبی حایل
puncheon U تیر چوبی کوتاه
shores U تیر چوبی حایل
bridgheboard U نرده پلکان چوبی
quaker gun U تفنگ چوبی بچگانه
carrel U کابین یا اطاقک چوبی
nogg U میخ بزرگ چوبی
peg U میخ چوبی چنگک
clog U کفش تخت چوبی
rocking horse U اسب چوبی گهوارهای
batten fence U حصار با میله چوبی
rocking horses U اسب چوبی گهوارهای
doweled joint U درز میخ چوبی
saddletree U بدنه چوبی زین
templates U قالب چوبی یا فلزی
stalling U دکه چوبی کوچک
spile U با میخ چوبی مسدودکردن
peels U خلال نرده چوبی
woodwork U قسمت چوبی خانه
bridgeboard U نرده پلکان چوبی
stall U دکه چوبی کوچک
pegs U میخ چوبی چنگک
peel U خلال نرده چوبی
woody U چوبی پوشیده از چوب
template U قالب چوبی یا فلزی
hip-roll U تیر چوبی نبش
wood ray U شعاع اوندی چوبی
pikestaff U دسته چوبی نیزه
stockade U جان پناه چوبی
chalet U کلبه یاالونک چوبی
To shave a piece of wood. U قطعه چوبی راتراشیدن
wooden lattice work U شبکه کاری چوبی
sentry boxes U سایبان چوبی نگهبان
crates U صندوق بزرگ چوبی
stockades U جان پناه چوبی
sentry box U سایبان چوبی نگهبان
crate U صندوق بزرگ چوبی
woodiness U بافت چوبی وفوردرخت
kiching piece U میخ چوبی بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com