English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
batteries U اتشبار صدای طبل
battery U اتشبار صدای طبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counter battery U ضد اتشبار
fiery U اتشبار
battery U اتشبار
batteries U اتشبار
spitfire U اتشبار
cross fire U اتشبار متقاطع
battery headquarters U ارکان اتشبار
hostile battery U اتشبار دشمن
firing battery U اتشبار تیر
counterbattery fire U تیر ضد اتشبار
headquarters battery U اتشبار ارکان
separate battery U اتشبار مستقل
counter battery criteria U خط مشی ضد اتشبار
counter battery U عملیات ضد اتشبار
battery executive U افسرتیر اتشبار
battery center U مرکز اتشبار
battery commander U فرمانده اتشبار
headquarters battery U اتشبار قرارگاه
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
safety card U کارت تامین اتشبار
battery defense U پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
battery executive U افسر اجرائیات اتشبار
suspect battery U اتشبار مشکوک دشمن
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
missile monitor U نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
saluting battery U توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
burbles U صدای قل قل
burbling U صدای قل قل
burbled U صدای قل قل
knock U صدای تغ تغ
fizz U صدای فش فش
fizzed U صدای فش فش
fizzes U صدای فش فش
fizzing U صدای فش فش
stepping U صدای پا
knocked U صدای تغ تغ
pad U صدای پا
knocks U صدای تغ تغ
whiz U صدای غژ
burble U صدای قل قل
rale U صدای خس خس
step U صدای پا
pinging U صدای غژ
hiss U صدای خش خش
tramp U صدای پا
tramped U صدای پا
hisses U صدای خش خش
tramps U صدای پا
ping U صدای غژ
knoit U صدای در
hissed U صدای خش خش
pads U صدای پا
hissing U صدای خش خش
pinged U صدای غژ
there is a knock at the door U صدای در
crepitation U صدای خش خش
grave accent صدای بم
pings U صدای غژ
poop U صدای قلپ
poop U صدای کوتاه
poops U صدای کوتاه
birdcall U صدای پرنده
trump U صدای شیپور
poops U صدای قلپ
birr U صدای چرخیدن
mooed U صدای گاو
trebled U صدای زیر
chirr U صدای زنجره
trebles U صدای زیر
mooed U صدای گاوکردن
moo U صدای گاو
moo U صدای گاوکردن
diphthong U صدای ترکیبی
diphthongs U صدای ترکیبی
trebling U صدای زیر
low U صدای گاو
mooing U صدای گاوکردن
trumps U صدای شیپور
mew U صدای گربه
falsettos U صدای تیز
flap U صدای چلپ
allophone U صدای دورگه
boom U صدای غرش
boomed U صدای غرش
booming U صدای غرش
flapped U صدای چلپ
swishing U صدای فش فش کردن
flaps U صدای چلپ
swishes U صدای فش فش کردن
swished U صدای فش فش کردن
booms U صدای غرش
mewed U صدای گربه
accompanying sound U صدای همراه
associated sound U صدای همراه
audible U صدای رسا
background noise U صدای پس زمینه
falsetto U صدای تیز
reports U صدای شلیک
reported U صدای شلیک
report U صدای شلیک
smacking U صدای ماچ
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
ambient noise U صدای اطراف
aduacent sound U صدای مجاور
mewing U صدای گربه
swish U صدای فش فش کردن
blast U صدای انفجار
whooshed U صدای صفیر
purl U صدای شرشر
quacks U صدای اردک
whooshes U صدای صفیر
quacking U صدای اردک
quacked U صدای اردک
whooshing U صدای صفیر
quack U صدای اردک
raps U صدای دق الباب
purled U صدای شرشر
purling U صدای شرشر
whoosh U صدای صفیر
screech U صدای بلند
screech U صدای گوشخراش
screeched U صدای بلند
screeched U صدای گوشخراش
screeches U صدای بلند
screeches U صدای گوشخراش
screeching U صدای بلند
screeching U صدای گوشخراش
purls U صدای شرشر
rap U صدای دق الباب
peals U صدای پیوسته
whack U صدای اصطکاک
whacks U صدای اصطکاک
bumbles U صدای زنبورکردن
bumbled U صدای زنبورکردن
bumble U صدای زنبورکردن
croaks U صدای کلاغ
wham U صدای تصادم
croaking U صدای کلاغ
croak U صدای کلاغ
dictating U با صدای بلندخواندن
dictates U با صدای بلندخواندن
dictated U با صدای بلندخواندن
pealing U صدای پیوسته
pealed U صدای پیوسته
peal U صدای پیوسته
hiss U صدای هیس
hissed U صدای هیس
hisses U صدای هیس
hissing U صدای هیس
rote U صدای موج
dictate U با صدای بلندخواندن
croaked U صدای کلاغ
mooing U صدای گاو
overtone U صدای فرعی
overtones U صدای فرعی
POWs U صدای ضربه
POWs U صدای انفجار
POW U صدای ضربه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com