English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
take off distributor U اب پخشکن مقسم برداشت اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
take off divisor U مقسم برداشت اب
take off divider U اب پخشکن
demultiplexor U مقسم
demultiplexer U مقسم
divider U مقسم
water distribution basin U مقسم
distribution frame U مقسم
main distribution U مقسم اصلی
dividing attachment U دستگاه مقسم
cable distribution head U مقسم سر کابل
bleeder U مقسم ولتاژ
bleeders U مقسم ولتاژ
line divider U مقسم فرکانس
intermediate distribution frame U مقسم میانی
frequency divider U مقسم فرکانس
current divider U مقسم جریان
potentiometer U مقسم ولتاژ
spreading machine U مقسم بتن
voltage divider U مقسم ولتاژ
voltage divider U مقسم ولت
frequency divider stage U طبقه مقسم فرکانس
frequency dividing network U اتصال مقسم فرکانس
grid voltage divider U مقسم ولتاژ شبکه
high tension distributor U مقسم فشار قوی
ignition distributer U دلکو مقسم جرقه
inductive potential divider U مقسم ولتاژ القائی
take off divider U مقسم انشعاب دهنده
divider U بخش کننده مقسم
potentiometer U پتانسیل سنج مقسم ولتاژ
draw off U برداشت
acceptance U برداشت
land surveying U برداشت
offtake U برداشت
impression U برداشت
acceptances U برداشت
takings U برداشت
impressions U برداشت
removal U برداشت
metal removal U برداشت براده
stripping U برداشت لایه رو
approached U برداشت روش
make a copy of U سواد برداشت
overdrafts U اضافه برداشت
removing U برداشت کردن
removes U برداشت کردن
removal of chips U برداشت براده
removal of cinder U برداشت تفاله
removal of phosphorus U برداشت فسفر
removal of slag U برداشت سرباره
approaches U برداشت روش
special drawing right U حق برداشت مخصوص
remove U برداشت کردن
special drawing rights U حق برداشت ویژه
under ground survey U برداشت زیرزمینی
approach U برداشت روش
withdrawal warrant U مجوز برداشت
draw off U بده برداشت
overdraft U اضافه برداشت
special drawing right U حق برداشت ویژه
dual impression U برداشت دوگانه
first impression U برداشت نخستین
withdraws U برداشت از حساب
withdraw U برداشت از حساب
impressionist U برداشت گرای
impressionists U برداشت گرای
impressionistic U برداشت گذار
impressionistic U برداشت گرایانه
the timber warped U تیر تاب برداشت
handpick U برداشت محصول با دست
target U نقطه برداشت یا قرائت
targetted U نقطه برداشت یا قرائت
targetting U نقطه برداشت یا قرائت
targets U نقطه برداشت یا قرائت
targeting U نقطه برداشت یا قرائت
targeted U نقطه برداشت یا قرائت
nett U برداشت خالص کردن
cropper U برداشت کننده محصول
safe yield U بده قابل برداشت
nets U برداشت خالص کردن
net U برداشت خالص کردن
overdraw U اضافه برداشت کردن
forbore U دست برداشت امتناع کرد
site survey U برداشت نقشه تکهای از زمین
. She dropped her demands (claim). U دست از تقاضاهای خود برداشت
paper gold U منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdrafts U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdraft U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters. <proverb> U با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
overdrafts U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
agronomy U علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
harvester-thresher [rare] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
overdrawn account U حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com