Perdic | آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	Can I pay by credit card? U	آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	electronic U	سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
	cards U	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
	card U	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
	credit cards U	کارت اعتباری
	credit card U	کارت اعتباری
	I have a credit card.	من کارت اعتباری دارم.
	PCMCIA U	مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
	card U	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
	cards U	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
	calibration card U	کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
	post card U	کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
	leading edge U	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
	i can go U	میتوانم بروم
	cards U	کارت تبریک کارت عضویت
	name tag U	کارت معرفی کارت اسم
	card U	کارت تبریک کارت عضویت
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
	May I see the room? U	آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
	so far as i can guess U	انچه من میتوانم حدس بزنم
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
	Can I rent a holiday cottage? U	آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
	Can I rent a flat? U	آیا میتوانم یک آپارتمان اجاره کنم؟
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
	Can I get there on foot? U	آیا میتوانم تا آنجا پیاده بروم؟
	Where can I get a taxi? U	کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
	Where can I get butane gas? U	کجا میتوانم گاز بوتان بگیرم؟
	Where can I get my car washed?	کجا میتوانم اتومبیلم را بدهم بشویند؟
	Where can I hire a car? U	کجا میتوانم اتومبیل اجاره کنم؟
	How do I get to city center? U	چطور میتوانم به مرکز شهر بروم؟
	Where can I park my car? U	کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
	How can I make such pilot U	چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
	progress payment U	پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
	matt U	فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
	matte U	فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
	Can I rent a bungalow? U	آیا میتوانم یک خانه ویلایی اجاره کنم؟
	Where can I get butane gas? U	کجا میتوانم گاز بوتان تهیه کنم؟
	interim financing U	پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
	Can I make an appointment for friday? U	آیا میتوانم برای روز جمعه وقت قبلی بگیرم؟
	adapter U	کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
	nominal U	اعتباری
	discrediting U	بی اعتباری
	discredit U	بی اعتباری
	discredits U	بی اعتباری
	discredited U	بی اعتباری
	nullity U	بی اعتباری
	relative U	اعتباری
	unreliability U	بی اعتباری
	usance U	مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
	qualification card U	کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
	pepper corn rent U	اجاره اعتباری
	f.currency U	پول اعتباری
	credit account	حساب اعتباری
	fiduciary currency U	پول اعتباری
	fiduciary issue U	اسکناسهای اعتباری
	credit institution U	موسسه اعتباری
	disparagement U	توهین بی اعتباری
	credit system U	نظام اعتباری
	reputed owner U	مالک اعتباری
	contructive larcency U	سرقت اعتباری
	credit instrument U	اسناد اعتباری
	credit instrument U	ابزار اعتباری
	credit system U	فروش اعتباری
	promissory notes U	اسناد اعتباری
	credit tightness U	کمبود اعتباری
	constructive fraud U	کلاهبرداری اعتباری
	credit tightness U	انقباض اعتباری
	promissory note U	اسناد اعتباری
	credit facilities U	تسهیلات اعتباری
	disfavor U	بی اعتباری مغضوبیت
	discreditable U	شایسته بی اعتباری
	prestige suggestion U	تلقین اعتباری
	credit market U	بازار اعتباری
	disfavour U	بی اعتباری مغضوبیت
	credit money U	پول اعتباری
	sets of bill U	نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
	credit notes U	صورت وضعیت اعتباری
	credit note U	صورت وضعیت اعتباری
	A cash ( credit ) transaction . U	معامله نقدی ( اعتباری )
	credit U	خرید وفروش اعتباری
	crediting U	خرید وفروش اعتباری
	fiat money U	پول رایج اعتباری
	grant a credit U	اعتباری را اعطا کردن
	credit rationing U	جیره بندی اعتباری
	credits U	خرید وفروش اعتباری
	credited U	خرید وفروش اعتباری
	credit rating U	رتبه بندی اعتباری مشتریان
	stop order U	دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
	fate U	پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
	fates U	پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
	droppage U	کسری پرداخت کسر پرداخت
	emergency medical tag U	کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
	tax evasion U	عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
	due bill U	در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
	ransom U	وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
	ransoms U	وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
	carnet U	اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
	claim for indemnification U	ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
	ability to pay principle of taxation U	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
	subscribe U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	subscribing U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	subscribes U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	subscribed U	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
	reputed owner U	در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
	cards U	کارت
	card U	کارت
	stub card U	ته کارت
	card code U	کد کارت
	paste board U	کارت
	magnetic card U	کارت مغناطیسی
	magnacard U	کارت مغناطیسی
	logic card U	کارت منطقی
	account card U	کارت حساب
	ibm card U	کارت 08 ستونی
	paper card U	کارت کاغذی
	punch card U	کارت منگنه
	postcard U	کارت پستال
	punched card U	کارت منگنه
	post card U	کارت پستال
	range card U	کارت برد
	red card U	کارت قرمز
	picture postcard U	کارت پستال
	postcards U	کارت پستال
	ledger card U	کارت معین
	visiting card U	کارت ویزیت
	visting card U	کارت ویزیت
	hollerith card U	کارت هالریت
	carte blanche U	کارت سفید
	yello card U	کارت زرد
	get a long with you U	بروپی کارت
	green card U	کارت سبز
	green cards U	کارت سبز
	I want to have a word with you . I want you . U	کارت دارم
	identification card U	کارت شناسایی
	input card U	کارت ورودی
	interface card U	کارت رابط
	smart card U	کارت هوشمند
	debit card U	کارت بدهی
	tape to card U	از نوار به کارت
	job card U	کارت برنامه
	job card U	کارت کار
	summary card U	کارت خلاصه
	card verifier U	بازبین کارت
	ID card U	کارت شناسایی
	badge U	کارت شناسایی
	card deck U	دستینه کارت
	card row U	سطر کارت
	card deck U	دسته کارت
	card face U	رویه کارت
	card feed U	خورد کارت
	cartle blanche U	کارت بلانش
	card reader U	کارت خوان
	card verification U	بازبینی کارت
	cards U	یک کارت پانچ
	card cage U	محفظه کارت
	calling card U	کارت ویزیت
	card code U	رمز کارت
	identification document U	کارت شناسایی
	card column U	ستون کارت
	carte U	کارت ویزیت
	card field U	میدان کارت
	circuit card U	کارت مدار
	card field U	فیلد کارت
	card format U	قالب کارت
	card guide U	راهنمای کارت
	card U	یک کارت پانچ
	card image U	تصویر کارت
	card stacker U	کارت پشته کن
	card loader U	کارت بارکن
	card punch U	کارت منگنه کن
	coulmn card U	کارت 69 ستونه
	card stacker U	مخزن کارت
	comment card U	کارت توضیحی
	continuation card U	کارت ادامه
	card rack U	جای کارت
	control card U	کارت کنترل
	card hopper U	ناودان کارت
	binary card U	کارت دودویی
	card rack U	طاقچه کارت
	dividend warrant U	چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
	card sorter U	دستگاه کارت جورکن
	billet slip U	کارت محلهای افراد
	card reproducer U	تولیدکننده دوباره کارت
	trailer card U	کارت پشت بند
	visiting card U	کارت اسم درفرانسه
	network interface card U	کارت میانجی شبکه
	punched card control U	کنترل کارت پانچ
	punched card U	کارت پانچ شده
	punched card U	کارت منگنه شده
	punch card machine U	ماشین کارت منگنه
	card hopper U	قسمت جهنده کارت
	card jam U	گیر کردن کارت
	card loader U	بار کننده کارت
	card U	کارت ویزیت بلیط
	magnetic strip card U	کارت نوار مغناطیسی
	card aligner U	هم تراز کننده کارت
	cards U	کارت ویزیت بلیط
	key card U	کارت کلید کامپیوتر
	safety card U	کارت تامین اتشبار
	row binary card U	کارت دودویی سطری
	object deck U	دسته کارت مقصود