English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
undetected U آنچه تشخیص داده نشده است
ignoring U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignores U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignored U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignore U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
movable U آنچه قابل حرکت است
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
alterable U آنچه قابل تغییر است
variables U آنچه قابل تغییر است
transportable U آنچه قابل حمل است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
chargeable U آنچه قابل شارژ است
audible U آنچه قابل شنیدن است
extensible U آنچه قابل گسترش است
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
flexible U آنچه قابل تغییر است
computable U آنچه قابل محاسبه است
removable U آنچه قابل جابجایی است
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
variable U آنچه قابل تغییر است
controllable U آنچه قابل کنترل است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
visible U آنچه قابل دیدن است
hand-held U آنچه قابل نگهداری در دست است
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
available U آنچه قابل دستیابی یا خرید است
downloadable U آنچه قابل بار کردن است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
addressable U آنچه قابل آدرس دهی است
users U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
visually U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
manageable U آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
selectable U آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
user U آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
visuals U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
audio U مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
alternatives U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
visual U آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
alternative U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
distinct U قابل تشخیص
discernible U قابل تشخیص
recognizably U قابل تشخیص
recognizable U قابل تشخیص
computer readable U آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
indiscernible able U غیر قابل تشخیص
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
differentiable U قابل تشخیص فرق گذاشتنی
indistinguishable U غیر قابل تشخیص تمیز ندادنی
subclinical U غیر قابل تشخیص در معاینات بالینی
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
relocatable U آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
preclinical U وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
optical U قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
punch U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punches U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
punched U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
aiming symbol U ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
conscious error U خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
aiming field U نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
reader U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
readers U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
micr U سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
ocr U فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
identification U تشخیص تشخیص دادن
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
constants U آنچه تغییر نمیکند
constant U آنچه تغییر نمیکند
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
exclusive U آنچه شامل نمیشود
knowledge U آنچه دانسته است
biased U آنچه اریب دارد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
protective U آنچه حافظت میکند
incoming U آنچه از خارج می آید
authentic U آنچه درست است
auxiliary U آنچه کمک میکند
producing U آنچه تولید میکند
auxiliaries U آنچه کمک میکند
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
used U آنچه جدید نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous U آنچه اثر می گذارد
lightweights U آنچه سنگین نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
distant U آنچه در محلی قرار دارد
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
approximating U آنچه تقریبا درست است
efficient U آنچه که خوب کار میکند
third U آنچه بعد از دومین می آید
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
round U آنچه در دایره حرکت میکند
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
requirements U آنچه مورد نیاز است
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
availability U آنچه به آسانی بدست آید
unedited U آنچه ویرایش نشده است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
identities U آنچه کسی یا چیزی است
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
malfunctions U آنچه درست کار نکند
finished U آنچه کامل شده است
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
malfunction U آنچه کامل کار نکند
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
malfunction U آنچه درست کار نکند
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
predefined U آنچه قبلا معرفی شده است
selectively U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selective U آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
damaged U آنچه آسیب یا رنج دیده است
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
additional U آنچه جمع شده یا اضافه است
adjacent U آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
inactive U آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
alternates U آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
synchronous U آنچه همان با دیگری اجرا شود.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com