Total search result: 204 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
clear U |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
 |
 |
clearer U |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
 |
 |
clearest U |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
 |
 |
clears U |
آنچه به سادگی فهمیده میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
manageable U |
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد |
 |
 |
naturals U |
زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود |
 |
 |
natural U |
زبانی که توسط بشر استفاده و فهمیده میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
machined U |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
 |
 |
machine U |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
 |
 |
machines U |
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود |
 |
 |
desktop U |
آنچه روی میز انجام میشود |
 |
 |
successive U |
آنچه یکی پس از دیگری فاهر میشود |
 |
 |
payment on account |
آنچه علی الحساب پرداخت میشود |
 |
 |
visuals U |
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است |
 |
 |
visually U |
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است |
 |
 |
visual U |
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است |
 |
 |
male connector U |
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند |
 |
 |
defect U |
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود |
 |
 |
defects U |
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود |
 |
 |
defecting U |
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود |
 |
 |
defected U |
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود |
 |
 |
batch U |
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود |
 |
 |
postscript U |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
 |
 |
postscripts U |
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد |
 |
 |
batches U |
این دستورات اجرا می شوند و آنچه کاربر در آنها تغییر میدهد نیز ضبط میشود |
 |
 |
TrueType U |
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود |
 |
 |
ansi U |
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است |
 |
 |
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
 |
 |
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U |
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى . |
 |
 |
understanding U |
فهمیده |
 |
 |
discerning U |
فهمیده |
 |
 |
understandings U |
فهمیده |
 |
 |
knowing U |
فهمیده |
 |
 |
large minded U |
ادم فهمیده |
 |
 |
suave U |
فهمیده وبا ادب |
 |
 |
suavity U |
فهمیده ومودب بودن |
 |
 |
it purports that U |
انچه از این فهمیده میشوداین که ..... |
 |
 |
He seems to be a level – headed ( rational and knowledgeale ) boss . U |
رئیس فهمیده ای بنظر می رسد ( می آید ) |
 |
 |
Whatsoever U |
هرچه [هر آنچه] [آنچه ] |
 |
 |
rusticity U |
سادگی |
 |
 |
plainess U |
سادگی |
 |
 |
simplicity U |
سادگی |
 |
 |
sappiness U |
سادگی |
 |
 |
simplism U |
سادگی |
 |
 |
nakedness U |
سادگی |
 |
 |
unreserve U |
سادگی |
 |
 |
naturalness U |
سادگی |
 |
 |
bareness U |
سادگی |
 |
 |
artlessness U |
سادگی |
 |
 |
naivety U |
سادگی |
 |
 |
candidness U |
سادگی |
 |
 |
ingenuousness U |
سادگی |
 |
 |
gracility U |
سادگی |
 |
 |
naivete U |
سادگی |
 |
 |
bluffness U |
سادگی |
 |
 |
bluet U |
سادگی |
 |
 |
pudicity U |
سادگی |
 |
 |
blankness U |
سادگی |
 |
 |
plainness U |
سادگی |
 |
 |
naively U |
از روی سادگی |
 |
 |
tenuity U |
سادگی لطافت |
 |
 |
spartanism U |
بی تکلفی سادگی |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
prosaicness U |
پیش پا افتادگی سادگی |
 |
 |
austerity U |
ریاضت سادگی زیاده از حد |
 |
 |
to ease to a victory U |
به سادگی برنده شدن [ورزش] |
 |
 |
ingenuously U |
ازروی سادگی بارک گویی |
 |
 |
facility U |
قادر به انجام کاری به سادگی بودن |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
ergonomics U |
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین |
 |
 |
fastest U |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
 |
 |
fasts U |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
 |
 |
fast U |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
 |
 |
fasted U |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
 |
 |
problem U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد |
 |
 |
problems U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد |
 |
 |
puritan U |
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند |
 |
 |
logo U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند |
 |
 |
puritans U |
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند |
 |
 |
connector U |
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند |
 |
 |
echoes U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoed U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoing U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echo U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
perfoliate U |
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود |
 |
 |
form U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
formed U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
forms U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
average U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaged U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaging U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
traces U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
trace U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
averages U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
traced U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
load U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
loads U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
soft U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
softest U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
softer U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
town fog U |
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود |
 |
 |
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
masters U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
mastered U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
second U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
seconded U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
seconding U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
seconds U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
master U |
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود. |
 |
 |
faxes U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
fax U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxing U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
faxed U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
 |
 |
workgroup U |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
 |
 |
horned scully U |
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود |
 |
 |
standard U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
autos U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
auto U |
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود |
 |
 |
standards U |
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
 |
 |
transfers U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
transfer U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
config.sys U |
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود |
 |
 |
transferring U |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
 |
 |
asynchronous U |
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند |
 |
 |
the long and the short of it <idiom> |
آنچه گفتنی است |
 |
 |
circular U |
آنچه در یک دایره می چرخد |
 |
 |
biased U |
آنچه اریب دارد |
 |
 |
lightweight U |
آنچه سنگین نیست |
 |
 |
constants U |
آنچه تغییر نمیکند |
 |
 |
constant U |
آنچه تغییر نمیکند |
 |
 |
exclusive U |
آنچه شامل نمیشود |
 |
 |
contiguous U |
آنچه اثر می گذارد |
 |
 |
used U |
آنچه جدید نیست |
 |
 |
lightweights U |
آنچه سنگین نیست |
 |
 |
incoming U |
آنچه از خارج می آید |
 |
 |
unwanted U |
آنچه لازم نیست |
 |
 |
circulating U |
آنچه به راحتی می چرخد |
 |
 |
producing U |
آنچه تولید میکند |
 |
 |
circulars U |
آنچه در یک دایره می چرخد |
 |
 |
authentic U |
آنچه درست است |
 |
 |
protective U |
آنچه حافظت میکند |
 |
 |
previous U |
آنچه زودتر رخ میدهد |
 |
 |
auxiliary U |
آنچه کمک میکند |
 |
 |
knowledge U |
آنچه دانسته است |
 |
 |
auxiliaries U |
آنچه کمک میکند |
 |
 |
the above was a summary |
آنچه دربالا گفته شد |
 |
 |
palmtop U |
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود |
 |
 |
additions U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
addition U |
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود |
 |
 |
residents U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
modes U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
resident U |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
 |
 |
mode U |
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد |
 |
 |
commoners U |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
 |
 |
common U |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
 |
 |
malfunctioning U |
آنچه خوب کار نکند |
 |
 |
third U |
آنچه بعد از دومین می آید |
 |
 |
What must be must be . <proverb> U |
آنچه باید بشود خواهد شد . |
 |
 |
thirds U |
آنچه بعد از دومین می آید |
 |
 |
extensible U |
آنچه قابل گسترش است |
 |
 |
exchangeable U |
آنچه قابل تغییر است |
 |
 |
expandable U |
آنچه قابل گسترش باشد |
 |
 |
distant U |
آنچه در محلی قرار دارد |
 |
 |
unedited U |
آنچه ویرایش نشده است |
 |
 |
differential U |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
 |
 |
transportable U |
آنچه قابل حمل است |
 |
 |
differentials U |
آنچه اختلاف را نشان میدهد |
 |
 |
comparable U |
آنچه قابل مقایسه نیست |
 |
 |
relevant U |
آنچه ارتباط مهمی دارد |
 |
 |
flexible U |
آنچه قابل تغییر است |
 |
 |
maskable U |
آنچه نادیده گرفتنی است |
 |
 |
residual U |
آنچه در پشت سر باقی می ماند |
 |
 |
continual U |
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد |
 |
 |
electric U |
آنچه با الکتریسیته کار میکند |
 |
 |
significantly U |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
 |
 |
variable U |
آنچه قابل تغییر است |
 |
 |
multifunction U |
آنچه تابعهای متعددی دارد |
 |
 |
significant U |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
 |
 |
ambiguous U |
آنچه دو معنای ممکن دارد |
 |
 |
commonest U |
آنچه اغلب اتفاق میافتد |
 |
 |
variables U |
آنچه قابل تغییر است |
 |
 |
availability U |
آنچه به آسانی بدست آید |
 |
 |
durable U |
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد |
 |
 |
requirements U |
آنچه مورد نیاز است |
 |
 |
characteristic U |
آنچه مخصوص یا ویژه است |
 |
 |
characteristically U |
آنچه مخصوص یا ویژه است |
 |
 |
selectable U |
آنچه قابل انتخاب باشد |
 |
 |
alterable U |
آنچه قابل تغییر است |
 |
 |
malfunction U |
آنچه کامل کار نکند |
 |
 |
relative U |
آنچه با دیگری مقایسه شود |
 |
 |
malfunction U |
آنچه درست کار نکند |
 |
 |
malfunctioned U |
آنچه کامل کار نکند |
 |
 |
malfunctioned U |
آنچه درست کار نکند |
 |
 |
convertibles U |
آنچه قابل تبدیل است |
 |
 |
convertible U |
آنچه قابل تبدیل است |
 |
 |
recognizably U |
آنچه قابل تشخیص است |
 |
 |
immediate U |
آنچه یکباره اتفاق افتد |
 |