Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
biased
U
آنچه اریب دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
distant
U
آنچه در محلی قرار دارد
multifunction
U
آنچه تابعهای متعددی دارد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
relevant
U
آنچه ارتباط مهمی دارد
desktop
U
آنچه در بالا میز قرار دارد
centralized
U
آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
What costs little is little esteemed .
<proverb>
U
آنچه کم بهاست ارج کمترى دارد .
transients
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient
U
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
best fit
U
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
classing
U
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes
U
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classed
U
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class
U
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
sidle
U
اریب
sidled
U
اریب
sidles
U
اریب
skewed
U
اریب
skews
U
اریب
diagonal
U
اریب
transverse
U
اریب
skew
U
اریب
slant
U
کج اریب
biased
U
اریب
oblique
U
اریب
betwixt edge
U
یخ اریب
slanted
U
کج اریب
biases
U
اریب
slants
U
کج اریب
bias
U
اریب
skewing
U
اریب
loxodrome
U
خط اریب
bevel
U
اریب
wryly
U
اریب شدن
skew
U
اریب دار
wry
U
اریب شدن
to an overthwart
U
بطور اریب
slopewise
U
اریب وار
plaiting
U
اریب بافی
skew ailcron
U
شهپر اریب
slap pass
U
پاس اریب
slantingly
U
از راه اریب
skew throat
U
گلوی اریب
sidelong
U
بطور اریب
skew weir
U
سرریز اریب
crosscut
U
اریب بریدن
at an overthwart
U
بطور اریب
tent stitch
U
کوک اریب
bevel
U
سطح اریب
to out bias
U
اریب بریدن
out of plumb
U
اریب ناراست
off plmb
U
اریب ناراست
bevel
U
:اریب کردن
betwixt edge
U
اریب کردن
thwartwise
U
بطور اریب
kitty corner
U
مورب اریب
cant
U
رویه اریب
askew
U
چپ چپ اریب وار
skew
U
اریب گذاردن
skews
U
اریب گذاردن
skews
U
اریب دار
skewing
U
اریب دار
oblique section
U
برش اریب
oblique section
U
مقطع اریب
slanting
U
اریب سرازیر
skewing
U
اریب گذاردن
scissor junction
U
چهارراه کج همبر اریب
oblique cone
U
مخروط اریب
[ریاضی]
thwartwise
U
بطور متقاطع اریب
cornerways
U
بطور اریب مورب
cornerwise
U
بطور اریب مورب
drop-point slating
U
سنگ شیروانی اریب
cross-springer
U
[دنده اریب در طاق]
biteuro chagi
U
ضربه پا بطرف اریب
inclined barrel arch
U
[طاق گهواره ای اریب]
slant
U
سطح اریب شیب
broadsides
U
لیزخوردن اریب در سر پیچ
deskew
U
اریب زدایی کردن
slanted
U
سطح اریب شیب
clock skew
U
اریب زمان سنجی
bevel sawing
U
اره کاری اریب
slants
U
سطح اریب شیب
broadside
U
لیزخوردن اریب در سر پیچ
croddhatching
U
بطور اریب سایه زدن
bevel
U
اریب وار بریدن یاتراشیدن
hagioscope
U
[گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
obliquely
U
بشکل اریب بطور مورب
crosshatch
U
بطور اریب سایه زدن
edge
U
اریب وار پیش رفتن
edges
U
اریب وار پیش رفتن
base circle
U
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
have an angle
U
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
crossbar
U
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
crossbars
U
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
oblique section
U
مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
a corduroy road
U
جاده باتلاقی
[که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
boasted
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boast
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boasts
U
ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
unwanted
U
آنچه لازم نیست
knowledge
U
آنچه دانسته است
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
authentic
U
آنچه درست است
protective
U
آنچه حافظت میکند
producing
U
آنچه تولید میکند
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
used
U
آنچه جدید نیست
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
incoming
U
آنچه از خارج می آید
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
finished
U
آنچه کامل شده است
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
durable
U
آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
common
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
transportable
U
آنچه قابل حمل است
commoners
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
visible
U
آنچه قابل دیدن است
dependent
U
آنچه به دلیلی متغیر است
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
What soes not endure does not merit attachment .
<proverb>
U
آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
unedited
U
آنچه ویرایش نشده است
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
commonest
U
آنچه اغلب اتفاق میافتد
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
prior
U
آنچه قبلاگ رخ داده است
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
variables
U
آنچه قابل تغییر است
Seldom seen soon forgotten .
<proverb>
U
از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
residual
U
آنچه در پشت سر باقی می ماند
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
thirds
U
آنچه بعد از دومین می آید
third
U
آنچه بعد از دومین می آید
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
continual
U
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
clear
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearest
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears
U
آنچه به سادگی فهمیده میشود
availability
U
آنچه به آسانی بدست آید
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
relative
U
آنچه با دیگری مقایسه شود
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
round
U
آنچه در دایره حرکت میکند
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
roundest
U
آنچه در دایره حرکت میکند
maskable
U
آنچه نادیده گرفتنی است
malfunction
U
آنچه درست کار نکند
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
immediate
U
آنچه یکباره اتفاق افتد
simple
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest
U
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
requirements
U
آنچه مورد نیاز است
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
identities
U
آنچه کسی یا چیزی است
identity
U
آنچه کسی یا چیزی است
approximating
U
آنچه تقریبا درست است
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
movable
U
آنچه قابل حرکت است
preformatted
U
آنچه فرمت شده باشد
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com