English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
He wears his socks into holes . U آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
livery servant U نوکری که جامه ویژه نوکربابی می پوشد
plain clothes man U کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
compacted U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
What she wears speaks volumes about her. U به سبکی که او [زن] لباس می پوشد خیلی واضح بیان می کند چه جور آدمی است.
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
as ... as <adv.> U آنقدر... که
sequential U داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
overlay U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlays U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlaying U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
traffic U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficked U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
trafficking U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffics U نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
I was so tired that … U آنقدر خسته بودم که ...
He did not live long enough to … U آنقدر عمر نکرد که ...
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
routines U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
routine U توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
He drank himself to death. U آنقدر مشروب خورد تامرد
She talked tI'll she was blue in the face . U آنقدر حرف زد که زبانش مودرآورد
I kept saying it tI'll I was blue in the face. U آنقدر گفتم با زبانم مودرآورد
She had the never to say. . . U آنقدر پررو بود که گفت ...
stacks U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stack U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacked U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
She wept herself to sleep . U آنقدر گریه کرد تا خوابش برد
The exam was too easy for words . U امتحان آنقدر آسان بود که چه بگویم
My tea isnt cool enough to drink. U چایی ام آنقدر خنک نشده که بخورم
to scare the living daylights out of somebody U کسی را آنقدر بترسانند که زهره اش بترکد
detects U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
detected U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
They I got confused . U آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
to be at a loss as to what to advise U آنقدر بهت زده بودن که نتوانند نصیحتی بدهند
He threatened to thrash the life out of me . U تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
to beat the egg-white until it is stiff U سفیده تخم مرغ را آنقدر بزنند که سفت شود
talk someone's ear off <idiom> U آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
saturated colour U که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
VDU U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs U ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native . U فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
I´m as hungry as a horse. U آنقدر گشنه هستم که روده بزرگ روده کوچک را بخورد.
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
swage block U قالب سوراخ سوراخ
hungry as a hunter <idiom> U آنقدر گشنه که روده بزرگ روده کوچک را بخورد
row U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
She procrastinated until it was too late . U آنقدر دفع وقت (وقت کشی ) کرد که دیگه کار از کار گذشت
androgen U می شوند
opening U سوراخ
pecker U سوراخ کن
openings U سوراخ
borehole U سوراخ
leaks U سوراخ
boring U سوراخ
leaked U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
leak U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
abroach U سوراخ
outage U سوراخ
boreholes U سوراخ
mure U سوراخ
taphole U سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
awl U سوراخ کن
broacher U سوراخ کن
pigenhole U سوراخ
piercer U سوراخ کن
pertusion U سوراخ
perforator U سوراخ کن
hole U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ
punch U سوراخ کن
punched U سوراخ کن
punches U سوراخ کن
slot U سوراخ
slots U سوراخ
slotting U سوراخ
outages U سوراخ
peep hole U سوراخ
loop U سوراخ
holing U سوراخ
looped U سوراخ
loops U سوراخ
waterhole U سوراخ
waterholes U سوراخ
eyelet U سوراخ
eyelets U سوراخ
overtures U سوراخ
tapping U سوراخ
tapped U سوراخ
holed U سوراخ
holes U سوراخ
spy hole U سوراخ
tap U سوراخ
overture U سوراخ
finger hole U سوراخ
lace U پر از سوراخ
laces U پر از سوراخ
fenestra U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
puncture U سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
foramen U سوراخ
broaches U سوراخ کن
orifice U سوراخ
drill hole U سوراخ
perforation U سوراخ
orifices U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
mesh U سوراخ
columbarium U سوراخ
puncturing U سوراخ
broaching U سوراخ کن
edge perforated U لب سوراخ
broach U سوراخ کن
punctures U سوراخ
broached U سوراخ کن
meshes U سوراخ
punctured U سوراخ
meshing U سوراخ
granfather file U نگهداری می شوند
bottom hole U سوراخ اصلی
foxhole U سوراخ روباه
nostril U سوراخ بینی
nostrils U سوراخ بینی
pores U ریزه سوراخ
pory U پر سوراخ پر منفذ
broaches U سوراخ کردن
pore U سوراخ ریز
loopholes U سوراخ دیدبانی
pore U ریزه سوراخ
pores U سوراخ ریز
perforative U سوراخ کننده
bunghole U سوراخ مقعد
loophole U سوراخ دیدبانی
broaching U سوراخ کردن
auger U زمین سوراخ کن
pore fungus U اغاریقون پر سوراخ
tape perforator U نوار سوراخ کن
slot U سوراخ طویل
spiracle U سوراخ تنفس
cross hole U سوراخ عرضی
spile U سوراخ گیری
deep hole boring U سوراخ عمیق
deep hole drilling U سوراخ عمیق
formed hole U سوراخ نیمرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com