English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shield U , بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
shields U , بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
chains U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
shields U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
posted U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
posts U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
buffering U دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
damage feasant U درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
duct U لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times U آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
blind gate U دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
list U لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
hidden U فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
delamination U لایه لایه شدن
lamination U لایه لایه سازی
delamination U لایه لایه شدگی
interlayer U لایه بین دو لایه
delamination U لایه لایه کردن
argillite U خاک رس لایه لایه
delaminate U لایه لایه شدن
background U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
powers U نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
powering U نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
power U نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
powered U نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
misdeeds U خلاف
misdemeanor U خلاف
misdeed U خلاف
misdoing U خلاف
perverse U خلاف بد
offenses U خلاف
petty offence U خلاف
offence U خلاف
offense,etc U خلاف
minor offence U خلاف
misconduct U خلاف
contrary to U بر خلاف
trespassing U خلاف
trespasses U خلاف
trespassed U خلاف
delict U خلاف
trespass U خلاف
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
reverses U خلاف جهت
reversing U خلاف جهت
contrary to nature U بر خلاف طبیعت
contrary U مقابل خلاف
impolicy U خلاف مصلحت
contra flow U خلاف جهت
anomalies U خلاف قاعده
anomaly U خلاف قاعده
unlawful U خلاف شرع
reversed U خلاف جهت
reverse U خلاف جهت
foul U خلاف طوفانی
guilty of a minor offence U خلاف کار
unconventional U خلاف عرف
court of minor offence U محکمه خلاف
police court U دادگاه خلاف
police court U محکمه خلاف
irregular U خلاف قاعده
trumped up U خلاف واقع
trumped-up U خلاف واقع
court of petty offences U محکمه خلاف
untruthful U خلاف حقیقت
fouled U خلاف طوفانی
misprision U خلاف کاری
missatement U خلاف گویی
offenders U خلاف کار
malversation U اختلاس خلاف
anticlimactic U خلاف انتظاری
offender U خلاف کار
anomalous U خلاف قاعده
misconduct U خلاف کاری
untrue U خلاف واقع
inadvisability U خلاف مصلحت
commit a minor offence U خلاف کردن
contradiction U خلاف گویی
fouler U خلاف طوفانی
opposit U در خلاف جهت
immoral U خلاف اخلاق
unconscionable U خلاف وجدان
foulest U خلاف طوفانی
fouls U خلاف طوفانی
illogic U خلاف منطق
immorally U بر خلاف اخلاق
contradictions U خلاف گویی
abnonmally U بر خلاف قاعده
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
upwind U خلاف جهت باد
offended U مرتکب خلاف شدن
counterclockwise U در خلاف جهت ساعت
unreason U عمل خلاف عقل
inequities U خلاف موازین انصاف
untruth U خلاف حقیقت کذب
untruths U خلاف حقیقت کذب
unnaturally U بر خلاف اصول طبیعت
unnatural U بر خلاف اصول طبیعت
to offend against any one U به کسی خلاف کردن
offend U مرتکب خلاف شدن
counterclockwise U در خلاف عقربههای ساعت
heterotaxis U ترتیب خلاف قاعده
hackers U شخص خلاف کار
illegality U کار خلاف قانون
hacker U شخص خلاف کار
to rise up against someone [something] U شورش کردن بر خلاف
malfeasance U کار خلاف قانون
heterotaxy U ترتیب خلاف قاعده
unscientific U خلاف موازین علمی
inequity U خلاف موازین انصاف
inequitable U خلاف موازین انصاف
irregular act U عمل خلاف رویه
offends U مرتکب خلاف شدن
counterclockwise rotation U حرکت در خلاف عقربههای ساعت
This is against our agreement. [This is contrary to our agreement] U این بر خلاف قرارداد ما است.
To swim against the current. U بر خلاف جریان آب شنا کردن
condition contrary to the requirement U شرط خلاف مقتضای عقد
condition contrary to the requirment U شرط خلاف مقتضای عهد
retrograde U دوران در خلاف جهت معمول
malfeasance U شرارت کار خلاف قانون
condition contrary to the requirment of U شرط خلاف مقتضای عهد
crossest U خلاف میل کسی رفتار کردن
crosser U خلاف میل کسی رفتار کردن
crosses U خلاف میل کسی رفتار کردن
cross U خلاف میل کسی رفتار کردن
impoliticly U از روی خلاف مصلحت بطور غیرمقتضی
unconstitutional U بر خلاف قانون اساسی برخلاف مشروطیت
unmilitary U بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
to buck the trend <idiom> U بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
to swim against the tide <idiom> U بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
Unless otherwise stated . U مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
to strive against the stream <idiom> U بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
corpus delicti U عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
adverse yaw U شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
neap tide U دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
cabling U کابل
cable کابل
cable assembly U کابل
own ship's course bus U کابل او اس سی
Kabul U کابل
cable head U سر کابل
cable clip U پل کابل
cabled U کابل
junction cable U کابل اتصال
coaxes U کابل هم محور
duplex wire U کابل دو سیمه
light weight cable U کابل سبک
coaxing U کابل هم محور
tag line U کابل اتصالی
subscriber's cable U کابل اتصال
tape cable U کابل نواری
extension U کابل خرطومی
duplex cable U کابل دو سیمه
extensions U کابل خرطومی
suspension cable U کابل اویزان
long distance cable U کابل ارتباطی
suspension cable U کابل معلق
telecommunication cable U کابل ارتباطی
low capacitance cable U کابل با فرفیت کم
low loss cable U کابل با تلفات کم
supply cable U کابل تغذیه
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
coaxed U کابل هم محور
greenfield conductor U کابل گرینفیلد
flexible cable U کابل خم پذیر
flat cable U کابل پهن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com