English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
toe off U جدا شدن پنجه پا از زمین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
bear's foot نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
dragster U نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
jupiter U نوعی موشک زمین به هواست
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
bull pup U نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
rockets U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocket U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketed U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketing U راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
the types are inked over U در چاپخانه حروف را مرکب می زنند
The bell goes at 9 . U ساعت 9 زنگ می خورد ( می زنند )
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
To see her [The sight of her] gives me a pang in my heart. U وقتی که او [زن] را میبینم مانند اینکه نیش به قلبم می زنند.
aftershave U [مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
threesomes U مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
threesome U مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
chasse U نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
talon U پنجه
talons U پنجه
paw U پنجه
downstream toe U پنجه سد
griff U پنجه
adactylous U بی پنجه
forking U پنجه
fistula U پنجه
cross arm U پنجه
fives U پنجه
claw U پنجه
pawed U پنجه
digitigrade U پنجه رو
paws U پنجه
pitchforks U پنجه
digitation U پنجه
toes U پنجه
pitchfork U پنجه
toe U پنجه
claws U پنجه
clawing U پنجه
pawing U پنجه
clawed U پنجه
fork U پنجه
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
hand post U پنجه راهنما
branch pipe U پنجه اگزوز
lobster claw U پنجه خرچنگی
the mailed fist U زور سر پنجه
leptodactyl U باریک پنجه
pentadactylous U پنجه دار
palmate U شبیه پنجه
kick up U زدن پنجه
lycopodium U پنجه گرگی
lycopod U پنجه گرگی
toeless U بدون پنجه
hellweed U پنجه کلاغ
toe cap U پنجه کفش
knuckle duster U پنجه بوکس
heel and toe با پنجه و پاشنه
toe U با پنجه پا راندن
toe U با پنجه پا زدن
pedatifid U پنجه وار
intoed U پنجه برگشته
intoed U پنجه بتو
knuckle-duster U پنجه بوکس
knuckle-dusters U پنجه بوکس
brass knuckles U پنجه بوکس
pentadactylic U پنجه دار
tiptoe U نوک پنجه
paws U پنجه زدن
wild bryony U پنجه کلاغ
cyclamen U پنجه مریم
fissidactyl U پنجه شکافته
fissiped U پنجه شکافته
swine bread U پنجه مریم
sowbread U پنجه مریم
cyclamens U پنجه مریم
tiptoed U نوک پنجه
tiptoeing U نوک پنجه
tiptoes U نوک پنجه
paw U پنجه زدن
cat's paw U پنجه گربه
pawed U پنجه زدن
cat's paws U پنجه گربه
pawing U پنجه زدن
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
pedate U پنجه دار شبیه پا
ball of toe U گوشت زیر پنجه پا
digitation U انشعاب بشکل پنجه
pounced U درحال حمله با پنجه
forepaw U پنجه دست حیوانات
forepaw U پنجه پای جلو
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
hunker U روی پنجه پاایستادن
winnowwing fan U جام پنجه شانه
brass knuckles U پنجه مشت زنی
pounces U درحال حمله با پنجه
pouncing U درحال حمله با پنجه
crow foot zinc U پیل پنجه کلاغی
pounce U درحال حمله با پنجه
pigeon toed U دارای پنجه برگشته
square toed U دارای پنجه مربع
monkey fist U گره پنجه میمون
toeplate U نعل پنجه کفش
ground fir U پنجه گرگ سلاژین
clevis U اتصال پنجه مفصلی
devil's claw U خفت پنجه دیوی
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
hand-to-hand U دسته و پنجه نرم کردن
scoop U پنجه ماشین خاک برداری
syndactylism U پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
scoops U پنجه ماشین خاک برداری
hand to hand U دسته و پنجه نرم کردن
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
cross swords U دست و پنجه نرم کردن
scooped U پنجه ماشین خاک برداری
pigeon toed U دارای پنجه خمیده بداخل
He has a delightful touch on the guitar . U گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
scooping U پنجه ماشین خاک برداری
base thickness of buttress U عرض پنجه پشت بند
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com