English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4308 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reveal U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
list U چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
counterintelligence survey U بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
little knowing that U غافل ازاینکه
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
recoveries U نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery U نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
texts U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
focused U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colour U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
that woman was in keeping U ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid U پنجاه تن بودند
we were U ایشان بودند ما بودیم
Burglars have broken in. U دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
he was meant for a soldier U او برای سربازی در نظرگرفته بودند
They were all alike. U همه آنها یکی بودند.
they attended the king U ایشان درخدمت پادشاه بودند
Those who attended the meeting. U کسانیکه در جلسه حاضر بودند
The jewels were laid out beautifully. U جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
the price was not reasonable U بهای گزافی بران گذاشته بودند
established U برقرار
indefeasible U برقرار
on U برقرار
confirmed U برقرار
information system U سیستم اطلاعاتی
intelligence summary U خلاصه اطلاعاتی
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
information bits U بیتهای اطلاعاتی
agent net U شبکه اطلاعاتی
information banks U بانکهای اطلاعاتی
information service U سرویس اطلاعاتی
information service U خدمت اطلاعاتی
information networks U شبکههای اطلاعاتی
information routing U مسیریابی اطلاعاتی
intelligence annex U پیوست اطلاعاتی
bulletins U نشریه اطلاعاتی
knowledge work U کار اطلاعاتی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
agents U عامل اطلاعاتی
agent U عامل اطلاعاتی
data bank U بانک اطلاعاتی
data banks U بانک اطلاعاتی
bulletin U نشریه اطلاعاتی
She did not show any interest in my problems, let alone help me. U مشکلاتم برای او [زن] بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
There they were in all their finery. U آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
induct U برقرار کردن
inducting U برقرار کردن
set up U برقرار کردن
inducts U برقرار کردن
inducted U برقرار کردن
to set in U برقرار شدن
enactor U برقرار کننده
screenful U فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
monitored U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
images U ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
monitors U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
graphic U صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
intermezzo U حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
page U حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
pages U حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menu U مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
paged U حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menus U مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
the boxes were nested U جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
The soldier had been blinded in the war . U چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
therianthropic U وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
the room was seated for 00 U جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
in on <idiom> U اطلاعاتی داشتن درمورد
double agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
periodic intelligence report U گزارش نوبهای اطلاعاتی
on line information service U سرویس اطلاعاتی مستقیم
help desk U میز کمک [اطلاعاتی]
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
cumpuserve U سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
helpdesk U میز کمک [اطلاعاتی]
texts U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
dress rehearsals U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
animations U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation U ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
text U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
pop down menu U منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
roll scroll U متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
marching display U وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
dress rehearsal U اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
screening, screenings U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screened U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
preview U نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
screens U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
previews U نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
window U فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edit U فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited U فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
animation U این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
animations U این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
resolution U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
ansi U که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
resolutions U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
dot U آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
formats U تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
non destructive cursor U نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
format U تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
dotting U آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
wetzel U عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
area U ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas U ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
composition and make up terminal U صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
mats U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mat U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
high resolution bit mapped display U تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
splash screen U صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
enhances U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
graphics U تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
enhanced U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
to make a connection U رابطه ای برقرار کردن
communicate ارتباط برقرار کردن
reintegrate U مجددا برقرار کردن
reinstall U دوباره برقرار کردن
reinstating U دوباره برقرار کردن
reinstates U دوباره برقرار کردن
reinstated U دوباره برقرار کردن
reinstate U دوباره برقرار کردن
safety U برقرار کردن تامین
maintains U نگهداشتن برقرار داشتن
maintain U نگهداشتن برقرار داشتن
to induct into a seat U در جایی برقرار کردن
to install oneself in a place U در جایی برقرار شدن
maintained U نگهداشتن برقرار داشتن
The people wondered how the contraption worked. U مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
to be too poor to afford a telephone line بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
shannon U اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
officers call U نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
aisp U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
screened U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowed U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snow U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screen U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screening, screenings U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screens U وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowing U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snows U واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
resolution U تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
resolutions U تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
alphanumeric U وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد
instate U برقرار کردن منصوب نمودن
To establish( make) contact. U تماس دایر ( برقرار ) کردن
To bring about a reconciliation. U آشتی دادن ( برقرار کردن )
minuteman U داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
self- U حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
have something on someone <idiom> U اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
inside information U اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. U خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. U زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
blasts U آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blast U آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
establishment U محل کار برقرار کردن قرارگاه
telecommuting U ارتباط برقرار کردن راه دور
touch U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
establishments U محل کار برقرار کردن قرارگاه
touches U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1he is reaching out to you
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2معنی اسم تیتان چیست؟
0نام کلیسای اسکاتلند در جزیره ی اورکنی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com