Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
check point
U
نقطه مقابله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
check-points
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint restart
U
اغازگر مجدد نقطه مقابله
Other Matches
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
checks
U
مقابله کردن مقابله
check
U
مقابله کردن مقابله
checked
U
مقابله کردن مقابله
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
bucking
U
مقابله
controlment
U
مقابله
opposition
U
مقابله
counterview
U
مقابله
confrontations
U
مقابله
checking
U
مقابله
checks
U
مقابله
checked
U
مقابله
check
U
مقابله
contrasts
U
مقابله
echo check
U
مقابله
collation
U
مقابله
collations
U
مقابله
confrontation
U
مقابله
contrast
U
مقابله
contrasted
U
مقابله
contrasting
U
مقابله
transfer check
U
مقابله
collates
U
مقابله کردن
collated
U
مقابله کردن
collating
U
مقابله کردن
collate
U
مقابله کردن
automatic check
U
مقابله خودکار
twin check
U
مقابله توام
countering
U
مقابله کردن
visual check
U
مقابله دیداری
spot check
U
مقابله موضعی
spot checks
U
مقابله موضعی
retaliation
U
مقابله به مثل
reciprocity
U
مقابله به مثل
validity check
U
مقابله اعتبار
beard
U
مقابله کردن
arithmetic check
U
مقابله حسابی
repelling
U
مقابله کردن
repels
U
مقابله کردن
system check
U
مقابله سیستم
sum check
U
مقابله جمعی
visual check
U
مقابله بصری
spell checker
U
مقابله گر املائی
repelled
U
مقابله کردن
cross-examinations
U
پرسش و مقابله
repel
U
مقابله کردن
counter
U
مقابله کردن
countered
U
مقابله کردن
beards
U
مقابله کردن
selection check
U
مقابله گزینش
sequence check
U
مقابله ترتیب
sequence checking
U
مقابله ترتیبی
algebra
U
جبر و مقابله
acounter
U
مقابله کردن
sight check
U
مقابله چشمی
sight check
U
مقابله نظری
cross-examination
U
پرسش و مقابله
parity check
U
مقابله ایستایی
checks and balance
U
کنترل و مقابله
parity checking
U
مقابله توازن
check indicator
U
نماینده مقابله
casting out nines
U
مقابله نه نهی
checklist
U
سیاهه مقابله
dynamic check
U
مقابله پویا
check boxes
U
جعبههای مقابله
parity check
U
مقابله توازن
check list
U
سیاهه مقابله
overflow check
U
مقابله سرریز
data check
U
مقابله داده ها
diagnostic check
U
مقابله تشخیصی
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
opposability
U
مقابله پذیری
crossecheck
U
مقابله مجدد
limit check
U
مقابله حدود
loop checking
U
مقابله حلقه
bucking coil
U
پیچک مقابله
cyclic check
U
مقابله چرخهای
built in check
U
مقابله توکار
marginal check
U
مقابله مرزی
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
checks
U
مقابله کردن بررسی
counter military
U
مقابله باعملیات نظامی
parity check
U
مقابله کردن توازن
syntax checker
U
مقابله نحوه گری
dump check
U
مقابله حین روبرداری
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
checking program
U
برنامه مقابله کننده
checked
U
مقابله کردن بررسی
machine check interrupt
U
وقفه مقابله ماشین
check
U
مقابله کردن بررسی
reciprocate
U
مقابله به مثل نمودن
reciprocated
U
مقابله به مثل نمودن
reciprocates
U
مقابله به مثل نمودن
tick off
U
نشان رسیدگی و مقابله
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
collate
U
مقابله وتطبیق کردن
collating
U
مقابله وتطبیق کردن
collates
U
مقابله وتطبیق کردن
check indicator
U
مشخص کننده مقابله
vertical parity check
U
مقابله توان عمدی
longitudinal redundancy check
U
مقابله افزونگی طولی
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
collated
U
مقابله وتطبیق کردن
i raked all algebra
U
جبر و مقابله را زیر و روکردم
disaster control
U
روش مقابله با سوانح و بلایا
Touché!
U
خوب مقابله کردی!
[در بحثی]
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
rencounter
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
lrc
U
Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
rencontre
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
desk checking
U
فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
recaption
U
مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
retaliation
U
تلافی کردن مقابله کردن به مثل
resists
U
مقابله با چیزی یا نپذیرفتن چیزی
countering
U
مقابله کردن تلافی کردن
resisted
U
مقابله با چیزی یا نپذیرفتن چیزی
resist
U
مقابله با چیزی یا نپذیرفتن چیزی
reluctate
U
مقابله کردن بی میلی کردن
countered
U
مقابله کردن تلافی کردن
counter
U
مقابله کردن تلافی کردن
resisting
U
مقابله با چیزی یا نپذیرفتن چیزی
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
ice point
U
نقطه یخ
dot
U
نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
punctation
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
punchation
U
نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
dotting
U
نقطه
neel point
U
نقطه نل
point to point
U
نقطه به نقطه
speckle
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
punctum
U
نقطه
point
U
نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
specks
U
نقطه
speck
U
نقطه
tittle
U
نقطه
pricks
U
نقطه
pricking
U
نقطه
pricked
U
نقطه
prick
U
نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
full stops
U
نقطه
jotted
U
نقطه
full stop
U
نقطه
jot
U
نقطه
periods
U
نقطه
spots
U
نقطه
spot
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
period
U
نقطه
jots
U
نقطه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com