Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ostensorium
U
فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monstrance
U
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
ostensory
U
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
hallmark
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmarks
U
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
music stands
U
میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
anchor block
U
بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
NDR
U
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
pantechnicon
U
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicons
U
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
non destructive cursor
U
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
pages
U
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
paged
U
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
page
U
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
hidden
U
خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
presentationism
U
عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
the blossed sacrament
U
عشاربانی
the holy sacrament
U
عشاربانی
the lord's supper
U
عشاربانی
Eucharists
U
عشاربانی
Eucharist
U
عشاربانی
eye cup
U
فرفی که چشم رادران نگاه داشته
the blossed sacrament
U
نان عشاربانی
the holy sacrament
U
نان عشاربانی
love feast
U
جشن عشاربانی
silvery
U
سیمین
kench
U
تغاری که ماهی یاپوست رادران نمک میزنند
kheda
U
کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
silvery rays
U
پرتو سیمین
silver vessels
U
فروف سیمین
lich gate
U
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
piastre or ter
U
سکه سیمین اسپانیولی
guilders
U
نام سکه سیمین هلندی
silvern
U
دارای صدای نقره سیمین
half dollar
U
سکه سیمین نیم دلاری
guilder
U
نام سکه سیمین هلندی
invination
U
امیختگی خون عیسی در بادهای که در عشاربانی مینوشند
halfcrown
U
سکه سیمین برابربا2 شیلینگ و6 پنس
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
texts
U
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text
U
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
analog
U
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
twelvepence
U
سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
focussing
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussed
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses
U
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colours
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
to transubstantiate
U
تغییر دادن ماده
[نان و شراب مربوط به عشاربانی]
به بدن و خون عیسی مسیح
[دین]
gig mill
U
ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
incurved
U
تو گذاشته
new-laid
U
تازه گذاشته
of ripe years
U
پابسن گذاشته
new laid
U
تازه گذاشته
included
U
تو گذاشته تو مانده
in pawn
U
گرو گذاشته
stay behind
U
نیروی جا گذاشته شده
quartus
U
چهارمی شخص گذاشته وبارقم
I have pledged ( staked ) my reputation on it .
U
شهرتم را درگروی اینکار گذاشته ام
He is through ( done ) with politics .
U
سیاست را بوسیده وکنار گذاشته
I am wearing my hat at an angle .
U
کلاهم را کج ( یکوری ) سرم گذاشته ام
on sale
U
در معرض فروش گذاشته شده
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
unashamed
U
افرادیکهکارهایعجیبانجام میدهند
When will be supper?
U
کی شام میدهند؟
specific devise
U
زمین مشخصی که به ارث گذاشته شود
the price was not reasonable
U
بهای گزافی بران گذاشته بودند
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
spot shot
U
ضربه به گویی که در نقطه معین گذاشته شده
He had a cigar between his lips .
U
یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
handbills
U
اعلانی که بدست مردم میدهند
boarding house
U
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
they give it a good scrub
U
خوب انرا مالش میدهند
foy
U
سوری که بخاطر مسافرت میدهند
pig's wash
U
گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
pigwash
U
گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
spadework
U
کاری که با بیل انجام میدهند
handbill
U
اعلانی که بدست مردم میدهند
boarding houses
U
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
stay behind
U
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
plate mark
U
طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
haematogen
U
دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
goffer
U
اهنی که باان توری راچین میدهند
sea pass
U
پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
console table
U
میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
loving cup
U
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
chip off the old block
<idiom>
U
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
Any reform of the insurance law must be left to the future.
U
هر اصلاح قانون بیمه باید به آینده باقی گذاشته شود.
fly speck
U
گه یاکثافت مگس که بشکل خال یانقطهای درجایی گذاشته شود
Any reform of the pension law must be left to the future.
U
هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
dog cart
U
یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
succeeding spot
U
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
planch
U
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
communicant
U
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicants
U
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
fascicule
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle
U
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
tine
U
دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
fasciculus
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
impo
U
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
scans
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan
U
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
images
U
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
monitors
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
image
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
monitor
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
screenful
U
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
monitored
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
graphic
U
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
pages
U
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menu
U
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
menus
U
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
intermezzo
U
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
paged
U
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
page
U
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
name part
U
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
pop down menu
U
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
window
U
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
screening, screenings
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screens
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
dress rehearsals
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
marching display
U
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
animation
U
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
previews
U
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
roll scroll
U
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
screen
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
text
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
preview
U
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
edit
U
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
texts
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
screened
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
animations
U
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
edited
U
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
slush funds
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
corody
U
لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
wedding cake
U
کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
animations
U
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
wetzel
U
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
non destructive cursor
U
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
animation
U
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
format
U
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
dotting
U
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
formats
U
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
resolution
U
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
dot
U
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
resolutions
U
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
ansi
U
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
area
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
areas
U
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
splash screen
U
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
mat
U
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mats
U
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
enhance
U
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing
U
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances
U
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
composition and make up terminal
U
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
enhanced
U
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
graphics
U
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
exchange control
U
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
snow
U
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screen
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowing
U
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snows
U
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screened
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snowed
U
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screens
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screening, screenings
U
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
alphanumeric
U
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد
resolution
U
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
resolutions
U
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
coffee-table books
U
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
long pull
U
اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
bread-board
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
coffee-table book
U
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
mezereum
U
پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
trading stamp
U
تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
resolutions
U
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
bread-boards
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
resolution
U
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
liquidity perference
U
جدولی که میزان پولهایی را که مردم جهت استفاده از ربح انهاراکد گذاشته اند نشان میدهد
persiennes
U
یکجور پشت پنجرهای که تیکههای چوب یا اهن نازک راترک ترک ... کار گذاشته اند
grillage
U
شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com