Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intoed
U
پنجه برگشته
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
billhook
U
نوعی کارد بزرگ که دارای نوک برگشته است
square toed
U
دارای پنجه مربع
pigeon toed
U
دارای پنجه خمیده بداخل
pentadactylate
U
دارای پنج زائده شبیه پنجه
renegade
U
از دین برگشته برگشته
renegades
U
از دین برگشته برگشته
pentadactylate
U
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
retorted
U
برگشته
turn down
U
برگشته
revolute
U
لب برگشته
inverse
U
برگشته
reflexed
U
برگشته
recurvate
U
برگشته
retrousse
U
برگشته
retroflected
U
برگشته
inflexed
U
برگشته
apostates
U
از دین برگشته
extrorse
U
بیرون برگشته
runagate
U
از دین برگشته
revers
U
لبه برگشته
resupine
U
بعقب برگشته
retroverted
U
بعقب برگشته
recurve
U
برگشته کردن
recurvate
U
برگشته کردن
apostate
U
از دین برگشته
turn down
U
یقه برگشته
foxed
U
رنگ برگشته
the tide has turned
U
ورق برگشته است
chukka
U
پوتین نوک برگشته
hook bill
U
منقار نوک برگشته
calkin
U
نوک برگشته نعل
unlucky
U
بخت برگشته بدیمن
involuted
U
بحال نخست برگشته
backswept
U
برگشته بطور مایل واریب
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
the inquisition
U
دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
digitation
U
پنجه
downstream toe
U
پنجه سد
fives
U
پنجه
griff
U
پنجه
cross arm
U
پنجه
adactylous
U
بی پنجه
fistula
U
پنجه
talons
U
پنجه
talon
U
پنجه
digitigrade
U
پنجه رو
claws
U
پنجه
pawed
U
پنجه
paw
U
پنجه
forking
U
پنجه
clawing
U
پنجه
clawed
U
پنجه
claw
U
پنجه
toes
U
پنجه
toe
U
پنجه
fork
U
پنجه
pawing
U
پنجه
pitchfork
U
پنجه
pitchforks
U
پنجه
paws
U
پنجه
pawing
U
پنجه زدن
fissidactyl
U
پنجه شکافته
tiptoed
U
نوک پنجه
fissiped
U
پنجه شکافته
tiptoe
U
نوک پنجه
knuckle duster
U
پنجه بوکس
knuckle-duster
U
پنجه بوکس
knuckle-dusters
U
پنجه بوکس
brass knuckles
U
پنجه بوکس
lycopodium
U
پنجه گرگی
cyclamen
U
پنجه مریم
sowbread
U
پنجه مریم
swine bread
U
پنجه مریم
cat's paws
U
پنجه گربه
pawed
U
پنجه زدن
paw
U
پنجه زدن
cat's paw
U
پنجه گربه
tiptoes
U
نوک پنجه
cyclamens
U
پنجه مریم
tiptoeing
U
نوک پنجه
branch pipe
U
پنجه اگزوز
paws
U
پنجه زدن
heel and toe
با پنجه و پاشنه
hand post
U
پنجه راهنما
intoed
U
پنجه بتو
the mailed fist
U
زور سر پنجه
toe cap
U
پنجه کفش
toeless
U
بدون پنجه
lobster claw
U
پنجه خرچنگی
kick up
U
زدن پنجه
leptodactyl
U
باریک پنجه
wild bryony
U
پنجه کلاغ
palmate
U
شبیه پنجه
lycopod
U
پنجه گرگی
pentadactylous
U
پنجه دار
pentadactylic
U
پنجه دار
pedatifid
U
پنجه وار
toe
U
با پنجه پا راندن
hellweed
U
پنجه کلاغ
toe
U
با پنجه پا زدن
ball of toe
U
گوشت زیر پنجه پا
clevis
U
اتصال پنجه مفصلی
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
pedate
U
پنجه دار شبیه پا
toeplate
U
نعل پنجه کفش
lumbrical
U
ماهیچه انگشت یا پنجه
monkey fist
U
گره پنجه میمون
ground fir
U
پنجه گرگ سلاژین
pouncing
U
درحال حمله با پنجه
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
pounces
U
درحال حمله با پنجه
pounced
U
درحال حمله با پنجه
brass knuckles
U
پنجه مشت زنی
hunker
U
روی پنجه پاایستادن
pounce
U
درحال حمله با پنجه
digitation
U
انشعاب بشکل پنجه
devil's claw
U
خفت پنجه دیوی
crow foot zinc
U
پیل پنجه کلاغی
forepaw
U
پنجه پای جلو
hand-to-hand
U
دسته و پنجه نرم کردن
scoop
U
پنجه ماشین خاک برداری
syndactylism
U
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
scooped
U
پنجه ماشین خاک برداری
He has a delightful touch on the guitar .
U
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
toe off
U
جدا شدن پنجه پا از زمین
hand to hand
U
دسته و پنجه نرم کردن
scoops
U
پنجه ماشین خاک برداری
scooping
U
پنجه ماشین خاک برداری
fingering
U
پنجه گذاری انگشت کاری
base thickness of buttress
U
عرض پنجه پشت بند
heat muff
U
پوشش اطراف پنجه اگزوز
cross swords
U
دست و پنجه نرم کردن
Ravishingly beautiful.
U
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
Foxglove
U
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
palmipede
U
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
cats paw
U
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
tap dance
U
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
barburetor heater
U
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
jacana
U
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
bear's foot
نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
parmakli
U
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
musub duchi
U
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
bilabiate
U
دارای دو لب
three legged
U
دارای سه پا
trilinear
U
دارای سه خط
iodic
U
دارای ید
fraught with
U
دارای
glochidiate
U
دارای مو
three-legged
U
دارای سه پا
quartziferous
U
دارای در کوهی
unipod
U
دارای یک پایه
aquiline
U
دارای منقار کج
unifoliate
U
دارای یک برگ
unifilar
U
دارای یک سیم یا نخ
unidirectional
U
دارای یک جهت
unidirection
U
دارای یک جهت
patents
U
دارای حق انحصاری
reversioner
U
دارای حق رجوع
glary
U
دارای تشعشع
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
energetic
U
دارای انرژی
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
vagility
U
دارای تحرک
vagile
U
دارای تحرک
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com