| Total search result: 201 (17 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید | 
		
			|  |  |  |  | 
		
			| Menu 
  | English | Persian | Menu 
  | 
		|  | meiosis U | تحقیر نمایش مصغر چیزی |  | 
		|  | 
	
		| معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری. | 
				
				
					| Other Matches | 
				
					|  | 
		|  | screening, screenings U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | screens U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | screened U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | screen U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | dimmers U | مصغر |  | 
		|  | minus cule U | مصغر |  | 
		|  | diminutive U | مصغر |  | 
		|  | to portray somebody [something] U | نمایش دادن کسی یا چیزی [رل کسی یا چیزی را بازی کردن] [کسی یا چیزی را مجسم کردن] |  | 
		|  | to depict somebody or something [as something] U | کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن] |  | 
		|  | orthographical projection U | نمایش چیزی با خط هاوگوشههای راست |  | 
		|  | raee show U | نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد |  | 
		|  | profiling U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | profile U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | profiles U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | profiled U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | text U | حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |  | 
		|  | analog U | صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |  | 
		|  | texts U | حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |  | 
		|  | label U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | labelled U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | labels U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | labeling U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | view U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | viewed U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | viewing U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | views U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | focus U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focussed U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focusses U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focussing U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focuses U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focused U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | colours U | شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |  | 
		|  | colour U | شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |  | 
		|  | NDR U | سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |  | 
		|  | nicknamed U | اسم رمز یا اسم مصغر |  | 
		|  | nickname U | اسم رمز یا اسم مصغر |  | 
		|  | nicknaming U | اسم رمز یا اسم مصغر |  | 
		|  | nicknames U | اسم رمز یا اسم مصغر |  | 
		|  | scanned U | درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |  | 
		|  | scan U | درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |  | 
		|  | scans U | درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |  | 
		|  | screenful U | فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | images U   | ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |  | 
		|  | image   | [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |  | 
		|  | monitors U | واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |  | 
		|  | monitored U | واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |  | 
		|  | monitor U | واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |  | 
		|  | pages U | حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | intermezzo U | حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |  | 
		|  | paged U | حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | page U | حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | menus U | مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |  | 
		|  | menu U | مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |  | 
		|  | graphic U | صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |  | 
		|  | name part U | بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |  | 
		|  | dress rehearsals U | اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |  | 
		|  | window U | فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |  | 
		|  | dress rehearsal U | اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |  | 
		|  | edited U | فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |  | 
		|  | preview U | نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |  | 
		|  | edit U | فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |  | 
		|  | previews U | نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |  | 
		|  | marching display U | وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |  | 
		|  | texts U | فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |  | 
		|  | pop down menu U | منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |  | 
		|  | roll scroll U | متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |  | 
		|  | animations U | ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |  | 
		|  | animation U | ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |  | 
		|  | text U | فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |  | 
		|  | animation U | این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |  | 
		|  | wetzel U | عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |  | 
		|  | format U   | تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |  | 
		|  | formats U | تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |  | 
		|  | resolutions U | تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |  | 
		|  | animations U | این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |  | 
		|  | dot U | آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |  | 
		|  | resolution U | تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |  | 
		|  | ansi U | که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |  | 
		|  | dotting U | آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |  | 
		|  | non destructive cursor U | نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |  | 
		|  | areas U | ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |  | 
		|  | area U | ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |  | 
		|  | high resolution bit mapped display U | تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |  | 
		|  | enhance U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhanced U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhances U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | graphics U | تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |  | 
		|  | splash screen U | صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |  | 
		|  | mat U   | مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |  | 
		|  | mats U | مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |  | 
		|  | composition and make up terminal U | صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |  | 
		|  | enhancing U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | screens U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | screen U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | snowing U | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | snows U | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | screening, screenings U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | snow U   | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | snowed U | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | screened U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | alphanumeric U | وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |  | 
		|  | resolution U | تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |  | 
		|  | resolutions U | تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |  | 
		|  | data scope U | یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |  | 
		|  | scroll U | حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |  | 
		|  | scrolls U | حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |  | 
		|  | enhances U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhanced U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhancing U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhance U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | divertissement U | بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |  | 
		|  | to put on the stage U | بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |  | 
		|  | scorned U | تحقیر |  | 
		|  | scorning U | تحقیر |  | 
		|  | scorns U | تحقیر |  | 
		|  | degradation U | تحقیر |  | 
		|  | disdain U | تحقیر |  | 
		|  | disdains U | تحقیر |  | 
		|  | disdained U | تحقیر |  | 
		|  | disdaining U | تحقیر |  | 
		|  | scorn U | تحقیر |  | 
		|  | belittlement U | تحقیر |  | 
		|  | abjection U | تحقیر |  | 
		|  | abasement U | تحقیر |  | 
		|  | letdown U | تحقیر |  | 
		|  | contempt U | تحقیر |  | 
		|  | letdowns U | تحقیر |  | 
		|  | humiliation U | تحقیر |  | 
		|  | slighting U | تحقیر |  | 
		|  | contemptibility U | تحقیر |  | 
		|  | slightest U | تحقیر |  | 
		|  | slighter U | تحقیر |  | 
		|  | slighted U | تحقیر |  | 
		|  | slight U | تحقیر |  | 
		|  | slights U | تحقیر |  | 
		|  | humility U | تحقیر |  | 
		|  | dbasement U | تحقیر |  | 
		|  | contemptuous U | قابل تحقیر |  | 
		|  | run down U   | تحقیر کردن |  | 
		|  | contemptuous U | تحقیر امیز |  | 
		|  | self contempt U | تحقیر نفس |  | 
		|  | diminution U   | کم شدگی تحقیر |  | 
		|  | humiliatingly U | تحقیر امیز |  | 
		|  | pejorative U | تحقیر امیز |  | 
		|  | humiliating U | تحقیر امیز |  | 
		|  | contemptible U | قابل تحقیر |  | 
		|  | infavoidance U | تحقیر گریزی |  | 
		|  | formats U | استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |  | 
		|  | format U   | استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |  | 
		|  | antialiasing U | تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |  | 
		|  | to peg out [British E] U | مردن [تحقیر آمیز ] |  | 
		|  | to belittle oneself U | خود را تحقیر کردن |  | 
		|  | to snuff it [British E] U | مردن [تحقیر آمیز ] |  | 
		|  | to croak U | مردن [تحقیر آمیز ] |  | 
		|  | to die a miserable death U | مردن [تحقیر آمیز ] |  | 
		|  | menu U | لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |  | 
		|  | menus U | لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |  | 
		|  | graphics U | شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |  | 
		|  | despise U | حقیر شمردن تحقیر کردن |  | 
		|  | twerps U | آدم دون و قابل تحقیر |  | 
		|  | twerp U | آدم دون و قابل تحقیر |  | 
		|  | snooty U | دارای قیافه تحقیر امیز |  | 
		|  | cheapened U | ارزان شدن تحقیر کردن |  | 
		|  | to conk out U | مردن [تحقیر آمیز] [اصطلاح] |  | 
		|  | blighter U | آدم پست و قابل تحقیر |  | 
		|  | cheapens U | ارزان شدن تحقیر کردن |  | 
		|  | cheapening U | ارزان شدن تحقیر کردن |  | 
		|  | pig [American E] U | پاسبان [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | pig [American E] U | پلیس [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | blighters U | آدم پست و قابل تحقیر |  | 
		|  | despised U | حقیر شمردن تحقیر کردن |  | 
		|  | despises U | حقیر شمردن تحقیر کردن |  | 
		|  | cheapen U | ارزان شدن تحقیر کردن |  | 
		|  | despising U | حقیر شمردن تحقیر کردن |  | 
		|  | persistence U | مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |  | 
		|  | pincushion distortion U | خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |  | 
		|  | graphics U | پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد |  | 
		|  | black U | 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |  | 
		|  | sizes U | 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |  | 
		|  | blacked U | 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |  | 
		|  | blackest U | 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |  | 
		|  | blacker U | 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |  | 
		|  | size U | 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ |  | 
		|  | phosphor U | صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |  | 
		|  | blacks U | 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد |  | 
		|  | real time U | با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد |  | 
		|  | ruler U | میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |  | 
		|  | rulers U | میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود |  | 
		|  | hay bag U | زن پیر و چروکیده [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | bah U | علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر |  | 
		|  | old biddy U | زن پیر و چروکیده [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | prune U | زن پیر و چروکیده [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | old trout U | زن پیر و چروکیده [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | contemptibly U | چنانکه سزاوارخواری باشد بطورقابل تحقیر |  | 
		|  | old bag U | زن پیر و چروکیده [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | old frump U | زن پیر و چروکیده [اصطلاح تحقیر آمیز] |  | 
		|  | self abasement U | پست سازی یا تحقیر خود فروتنی |  | 
		|  | To belittle oneself . To make oneself cheap.  U | خود را سبک کردن ( تحقیر نمودن ) |  | 
		|  | analogue U | صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |  |