| Total search result: 204 (5 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید | 
		
			|  |  |  |  | 
		
			| Menu 
  | English | Persian | Menu 
  | 
		|  | profile U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | profiled U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | profiles U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | profiling U | برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی |  | 
		|  | 
	
		| معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری. | 
				
				
					| Other Matches | 
				
					|  | 
		|  | curving U | منحنی نمودار بالیستیکی |  | 
		|  | curves U | منحنی نمودار بالیستیکی |  | 
		|  | curve U | منحنی نمودار بالیستیکی |  | 
		|  | data scope U | یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |  | 
		|  | turtleback U | لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی |  | 
		|  | Braille U | خط برجسته مخصوص کوران الفباء نابینایان |  | 
		|  | dais U | سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته |  | 
		|  | living picture U | نمایش یاتصویر برجسته |  | 
		|  | aerocartograph U | دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه |  | 
		|  | vectograph U | عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی |  | 
		|  | flight arrow U | تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل |  | 
		|  | logistic curve U | منحنی نمایش عملی که بیشتربشکل S است |  | 
		|  | screening, screenings U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | screen U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | screened U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | screens U | محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |  | 
		|  | learning curve U | منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد |  | 
		|  | symbol U | نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار |  | 
		|  | decay curves U | منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین |  | 
		|  | graphs U | نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط |  | 
		|  | graph U | نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط |  | 
		|  | wire frame model U | نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد |  | 
		|  | flowcharting symbol U | علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود |  | 
		|  | helped U | کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |  | 
		|  | region U | فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش |  | 
		|  | help U | کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |  | 
		|  | helps U | کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2- |  | 
		|  | regions U | فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش |  | 
		|  | at the rear of the stage <adj.> <adv.> U | پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن] |  | 
		|  | desktop U | نمایش و چاپ متن با استفاده ازنرم افزار مخصوص |  | 
		|  | jaggies U | لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود |  | 
		|  | isolead curve U | خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت |  | 
		|  | coprocessor U | آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است |  | 
		|  | aliasing U | لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است |  | 
		|  | scoop U | اسباب مخصوص دراوردن چیزی |  | 
		|  | scoops U | اسباب مخصوص دراوردن چیزی |  | 
		|  | scooped U | اسباب مخصوص دراوردن چیزی |  | 
		|  | houseline U | رسن سه لا مخصوص کشیدن چیزی |  | 
		|  | scooping U | اسباب مخصوص دراوردن چیزی |  | 
		|  | to portray somebody [something] U | نمایش دادن کسی یا چیزی [رل کسی یا چیزی را بازی کردن] [کسی یا چیزی را مجسم کردن] |  | 
		|  | towropes U | طناب مخصوص یدک کشیدن چیزی |  | 
		|  | towrope U | طناب مخصوص یدک کشیدن چیزی |  | 
		|  | alto-rilievo U   | [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.] |  | 
		|  | to depict somebody or something [as something] U | کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن [وصف کردن] [شرح دادن ] [نمایش دادن] |  | 
		|  | embossing U   | طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش] |  | 
		|  | perspective spatial model U | مدل برجسته زمین زیر برجسته بین |  | 
		|  | meiosis U | تحقیر نمایش مصغر چیزی |  | 
		|  | orthographical projection U | نمایش چیزی با خط هاوگوشههای راست |  | 
		|  | isohaline U | خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا |  | 
		|  | raee show U | نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد |  | 
		|  | graphics U | ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی |  | 
		|  | teletext U | روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است |  | 
		|  | curvilineal U | دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی |  | 
		|  | ip U | واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی |  | 
		|  | block diagram U | نمودار بلوکی نمودار کلی |  | 
		|  | electrosensitive U | کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد |  | 
		|  | display board U | تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر |  | 
		|  | bas relif U   | حجاری ونقوش برجسته برجسته |  | 
		|  | saliency U | نکته برجسته موضوع برجسته |  | 
		|  | salience U | نکته برجسته موضوع برجسته |  | 
		|  | embossment U | نقوش برجسته برجسته کاری |  | 
		|  | supereminent U | برجسته فوق العاده برجسته |  | 
		|  | phillips curve U | منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی |  | 
		|  | texts U | حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |  | 
		|  | text U | حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |  | 
		|  | analog U | صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |  | 
		|  | stereoscope U | جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته |  | 
		|  | labelled U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | viewed U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | labeling U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | label U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | viewing U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | views U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | labels U | قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس |  | 
		|  | view U | جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است |  | 
		|  | prints U | کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |  | 
		|  | print U | کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |  | 
		|  | printed U | کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |  | 
		|  | evolute U | بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته |  | 
		|  | focus U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focusses U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focussed U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focuses U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focussing U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | focused U | تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |  | 
		|  | colours U | شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |  | 
		|  | colour U | شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |  | 
		|  | stereograph U | نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن |  | 
		|  | lead curve U | خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ |  | 
		|  | repousse U | برجسته نمایاحکاکی برجسته |  | 
		|  | NDR U | سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |  | 
		|  | curves U | خط منحنی منحنی مسیر |  | 
		|  | curve U | خط منحنی منحنی مسیر |  | 
		|  | curving U | خط منحنی منحنی مسیر |  | 
		|  | lutes U | گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |  | 
		|  | lute U | گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |  | 
		|  | writes U | وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |  | 
		|  | write U | وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |  | 
		|  | fog oil U | روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |  | 
		|  | shift of a demand curve U | انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا |  | 
		|  | iso product curve U | منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان |  | 
		|  | typeface U | مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |  | 
		|  | typefaces U | مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |  | 
		|  | HTML U | مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد |  | 
		|  | graphics U | کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |  | 
		|  | anaglyph U | عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی |  | 
		|  | outsides U | اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی |  | 
		|  | outside U | اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی |  | 
		|  | beach diagram U | طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی |  | 
		|  | scan U | درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |  | 
		|  | scanned U | درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |  | 
		|  | scans U | درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |  | 
		|  | image   | [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |  | 
		|  | monitors U | واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |  | 
		|  | monitored U | واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |  | 
		|  | monitor U | واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |  | 
		|  | screenful U | فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | images U   | ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |  | 
		|  | name part U | بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |  | 
		|  | pages U | حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | menus U | مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |  | 
		|  | intermezzo U | حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |  | 
		|  | menu U | مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |  | 
		|  | paged U | حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | page U | حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |  | 
		|  | graphic U | صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |  | 
		|  | animations U | ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |  | 
		|  | preview U | نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |  | 
		|  | previews U | نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |  | 
		|  | window U | فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |  | 
		|  | pop down menu U | منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |  | 
		|  | animation U | ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |  | 
		|  | text U | فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |  | 
		|  | texts U | فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |  | 
		|  | dress rehearsals U | اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |  | 
		|  | edit U | فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |  | 
		|  | edited U | فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |  | 
		|  | marching display U | وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |  | 
		|  | dress rehearsal U | اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |  | 
		|  | roll scroll U | متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |  | 
		|  | ansi U | که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |  | 
		|  | non destructive cursor U | نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |  | 
		|  | dotting U | آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |  | 
		|  | animation U | این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |  | 
		|  | resolution U | تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |  | 
		|  | resolutions U | تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |  | 
		|  | wetzel U | عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |  | 
		|  | animations U | این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |  | 
		|  | formats U | تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |  | 
		|  | format U   | تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |  | 
		|  | dot U | آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |  | 
		|  | areas U | ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |  | 
		|  | area U | ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |  | 
		|  | auxiliary contours U | خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی |  | 
		|  | register U | که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |  | 
		|  | registers U | که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |  | 
		|  | registering U | که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |  | 
		|  | composition and make up terminal U | صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |  | 
		|  | graphics U | تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |  | 
		|  | splash screen U | صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |  | 
		|  | high resolution bit mapped display U | تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |  | 
		|  | mats U | مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |  | 
		|  | enhancing U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhanced U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | mat U   | مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |  | 
		|  | enhance U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhances U | صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | snows U | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | screening, screenings U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | snowing U | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | snowed U | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | screens U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | screened U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | snow U   | واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |  | 
		|  | screen U | وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |  | 
		|  | alphanumeric U | وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |  | 
		|  | resolution U | تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |  | 
		|  | resolutions U | تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |  | 
		|  | scroll U | حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |  | 
		|  | scrolls U | حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |  | 
		|  | enhancing U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhances U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhance U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | enhanced U | در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |  | 
		|  | divertissement U | بالت یا نمایش بین پردههای نمایش |  | 
		|  | to put on the stage U | بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن |  | 
		|  | delete U | کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |  | 
		|  | deleted U | کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |  | 
		|  | deletes U | کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |  | 
		|  | deleting U | کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |  | 
		|  | format U   | استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |  | 
		|  | formats U | استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند |  | 
		|  | antialiasing U | تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود |  | 
		|  | embedded code U | کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |  | 
		|  | menu U | لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |  | 
		|  | graphics U | شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود |  | 
		|  | menus U | لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند |  | 
		|  | depth contour U | خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب |  | 
		|  | pincushion distortion U | خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند |  | 
		|  | persistence U | مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش |  |