English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
your vocabulary is limited U وسعت لغت
your vocabulary is limited U شما محدود است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal. U مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
Other Matches
vocabulary U واژگان
vocabulary U فهرست لغات
vocabulary U فرهنگ لغات
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
vocabulary U لغت
recognition vocabulary U واژگان بازشناختی
passive vocabulary U واژگان نافعال
vocabulary test U ازمون واژگان
active vocabulary U واژگان فعال
sight vocabulary U واژگان دیداری
peabody picture vocabulary test U ازمون واژگان مصور پی بادی
pc limited U IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
limited U مقید
limited U مشروط
limited U منحصر
limited U محدود
limited war U جنگ محدود وموضعی
sex limited U محدود به جنس
limited edition U چاپ محدود
limited edition U کالای محدود
limited edition U فرآوردهی محدود
limited editions U چاپ محدود
limited editions U کالای محدود
limited editions U فرآوردهی محدود
limited train U قطارمحدود
limited train U قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
limited power U اختیارات محدود
limited access U دراری محدودیت مدارک محدود
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited divorce U طلاق محدود
limited divorce U طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
input limited U ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited integrator U انتگرال محدود
limited access U محدود
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited objective U هدف نزدیک به جبهه دشمن
limited objective U هدف محدود
limited monarchy U مشروطه
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
limited distance modem U وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
limited denied war U جنگ محدود
limited denied war U جنگ ناخواسته محدود
maximum limited stress U تنش حداکثر
limited liability company U شرکت با مسئوولیت محدود
limited access road U راه با ورودی محدود
run length limited encoding U روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
run length limited recording U ثبت محدود طول اجرا
space charge limited current state U رژیم بار پیرامونی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com