English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
young saints Šold devils U جوانان دین دار گاهی چون پابسن گذارند بی دین می شوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has a crush on that young girl . He is stuck on that young girl . U گلویش پیش دخترک گیر کرده
saints U مقدس شمردن
devils U ابلیس
saints U مقدس
saints U " اولیاء "
saints U ادم پرهیزکار
saints U عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saints U نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
devils U دیو
devils U نویسنده مزدور
devils U با ماشین خردکردن
devils U تند و تیزکردن غذا
devils U روح پلید
devils U شیطان
patron saints U امام یا شخص مقدس حامی شخص
all saints day U روز کلیهء مقدسین مسیحی روز اول نوامبر
sold U اغواشده
sold U بفریفته
sold U فروخته شده بفروش رفته
it was sold at 0 year's p U بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
i sold it to one abdullah U به عبدالله نامی انرا فروختم
he sold the good ones U هرچه خوب داشت فروخت
he sold the good ones U خوبهای انرا فروخت
the thing sold U مبیع
New and used cars are sold here . U انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
i sold the book for rials 0 U کتاب را
tea is sold by the kilogramme U چایی را کیلویی می فروشند چایی به کیلو فروخته میشود
Ships from and sold by Amazon U فروش و ارسال توسط آمازون
i sold the book for rials 0 U کتاب رافروختم 05ریال
i sold the book for rials 0 U ریال فروختم
he sold the shirt off his back U پیراهن تنش راهم فروخت
young U برنا
young U نوباوه نورسته
young U نوین
with young U ابستن
young and old U پیر و جوان
with young U حامله
young U تازه
Young and old. U کوچک وبزرگ (همه و همگی )
young U جوان
young lady U دوستدختر
young man U دوستپسر
young turk U افسر جوان افراطی
to die young U جوان مردن
He is not young anymore. U او [مرد] دیگر جوان ن [یست] .
young's modulus U مدول یانگ
young's modulus U مدول الاستیسیته
young's modulus U ضریب یانگ
young ice U یخ تازه بسته
young ice U یخ نازک
young people U جوانان
the night is yet young U تازه سرشب است
young people U دخترها و پسرهایی که بسن ازدواج رسیده اند
young persons U جوان
young persons U نوجوان
young population U جمعیت جوان
young smith U اسمیت جوان
young smith U پسر مستراسمیت
young days U جوانی
Spare when you are young, and spend when you are old. <proverb> U در جوانى پس انداز کن تا در پیرى خرج کنى (براى دگر روز چیزى بنه).
young helmholtz theory U نظریه یانگ- هلمهولتس
The night is stI'll young. U تازه اول شب است
Your sister is very young for her age . U خواهرت ماشاالله خوب مانده
pope young round U مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
She doesnt like that young man. U از آن جوان خوشش نمی آید
have an old head on young shoulders <idiom> U جوان ولی عقل بزرگترها را داشتن
To sThe night is stI'll young . U تازه سرشب است
There is no fault in young men having desires. <proverb> U آرزو به جوانان عیب نیست .
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> U سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
The blow made me giddy young girl . U دختر گیج وسر بهوایی است
In the nature of things, young people often rebel against their parents. U طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com