Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wild oriental a tree
U
ارژن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oriental
U
اسیایی خاوری
oriental
U
مشرقی
oriental
U
شرقی
Oriental rug
U
فرش شرقی
[از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
oriental sore
U
لیشمانیوز پوستی
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
oriental sore
U
سالک
[پزشکی]
[نوعی بیماری پوستی]
Oriental couching stitch
U
کوکهایمشبکی
tree bench
[bench encircling a tree trunk]
U
نیمکت
[دور تنه ]
درخت
wild about
U
شیفته
wild
U
وحشی
wild a
U
گورخر خردشتی
wild
U
جنگلی
wild
U
خود رو شیفته و دیوانه
wild
U
ریسکی
wild about
U
دیوانه
wild
U
ماجراجویانه
wild rice
U
برنج وحشی
wild rape
U
اهوری تخم خردل
wild pigeon
U
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wild parsmip
U
شقاقل مصری
wild parsley
U
انواع هویج وحشی
wild bryony
U
پنجه کلاغ
wild rocket
U
کک کوج
wild rue
U
سداب کوهی اسپند
wild rye
U
الیم
wild shot
U
تیر پراکنده
Wild West
U
ایالتهای غربی
Wild West
U
غرب وحشی
wild animals
U
حیواناتوحشی
run wild
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
wild and woolly
U
ژولیده پشمالو
to drive wild
U
دیوانه کردن
wild mustard
U
خردل بری ایهقان
wild pansy
U
بنفشه فرنگی
wild ass
U
گورخر
wild basil
U
ضمیران
wild beast
U
دد وحش
wild fowl
U
مرغان وحشی پرندگان وحشی
wild flax
U
کتان
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
wild eyed
U
دارای چشمان وحشی وخیره
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
wild cat
U
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
wild goat
U
بزکوهی تکه
wild land
U
زمین بایر و لم یزرع
wild land
U
صحرا بیابان
wild pansy
U
بنفشه سه رنگ
wild and woolly
U
کثیف
wild or bohemian
U
زیتون بری
wild oat
U
جوپیغمبری اصل
wild oat
U
جو دو سر
wild and woolly
U
درهم ریخته
run wild
U
بی بند و بار بودن
run wild
U
خودروبودن
wild marjoram
U
اویشن شیرازی گلپر
wild boar
U
گرازوحشی
wild garlic
U
سیرخرس
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
wild garlic
U
والک کوهی
wild shot
U
تیر بی هدف
wild garlic
U
پیاز خرسی
to sow one's wild oats
U
جولان خودرادادن
to have the wild stag's foot
<idiom>
U
در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
gum of wild almond
U
زدو
wild rocket oil
U
روغن منداب
wild thymeŠmother of thyme
U
سیسنبر
wild goose chase
U
تلاش بیهوده
wild-goose chase
U
تلاش بیهوده
to sow one's wild oats
U
چل چلی خودرا کردن
wild goose chase
<idiom>
U
ناامیدانه جستجو کردن
wild card character
U
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
gum of wild almond
U
زد
wild-goose chases
U
تلاش بیهوده
gum of wild almond
U
ازدو
to goon a wild goose chase
U
درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
tree
U
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
tree
U
فرمان TREE
before the tree
U
جلو درخت
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
tree
U
سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
tree
U
بدرخت پناه بردن
tree
U
بشکل درخت شدن
tree
U
درتنگنا قرا ردادن
tree
U
شاخسار
tree
U
مین میکند
tree
U
مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
tree
U
درخت
tree
U
شجر
tree
U
قالب کفش چوبه دار
tree
U
شجره النسب درخت کاشتن
the f. of a tree
U
برگهای درخت
tree planting
U
درختکاری
tree sort
U
مرتب کردن درختی
tree structure
U
ساخت درختی
tree structure
U
ساختاردرختی
unordered tree
U
درخت نامرتب
tree surgeon
U
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
tree surgery
U
تشریح علمی درخت
tree structure
U
ساختار درخت
tree traversal
U
تقاطع درختی
peach tree
U
درخت هلو
tree of heaven
U
درخت عرعر
to prune a tree
U
درختی را آراستن
tree trunk
U
ساقهاصلیدرخت
tree-lined
U
درختکارینشده
The tree wI'll die .
U
درخت خشک خواهد شد
He uprooted the tree .
U
درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
A tree is known by its fruit .
<proverb>
U
درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
A tree is known by its fruit.
<proverb>
U
درخت از میوه اش شناخته مى شود.
date tree
U
درخت خرما
lemon tree
U
درخت لیمو
Coniferous tree
U
درخت جوزدار
[ از فامیل کاج ]
Deciduous tree
U
درخت برگریز
oak tree
U
درخت بلوط
tree pruner
U
درختآرا
tree frog
U
قورباغهدرختی
to lop a tree
U
درختی را آراستن
to prune a tree
U
سرشاخه درختی را زدن
to lop a tree
U
سرشاخه درختی را زدن
pulm tree
U
درخت نارگیل
cross-tree
U
[رابط عرضی دکلها]
walnut tree
U
درخت گردو
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
the foot of the tree
U
پای درخت
apple tree
U
درخت سیب
gum tree
U
درخت صمغ
ornamental tree
U
درختتزئینی
tree network
U
شبکه درختی
locus tree
U
درخت اقاقیا
gender tree
U
سلسه دودمان نسب نامه
gender tree
U
شجره نامه
gallows tree
U
چوبه دار
flame tree
U
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
fir tree
U
درخت صنوبر
dragon tree
U
درخت خون سیاووشان
decision tree
U
درخت تصمیم
decision tree
U
اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision tree
U
مسیر تصمیم گیری
ebony tree
U
خرماندو
crown tree
U
شمع
genealogical tree
U
شجره نامه
genealogical tree
U
نسب نامه
judas tree
U
درخت ارغوان
joshua tree
U
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
in the green tree
U
بخت سبز
in the green tree
U
خوشبخت
in the green tree
U
سرسبز
i saw one climbing the tree
U
یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
fig tree
U
درخت انجیر
huffman tree
U
درختی با کمترین مقادیر
he is up a gum tree
U
کاردبه استخوانش رسیده است
hat tree
U
کلاه اویز
grass tree
U
نوعی زنبق استرالیایی
cross tree
U
رابط عرضی دکلها
cornel tree
U
درخت زغال اخته
coffee tree
U
درخت قهوه
balsam tree
U
درخت بلسان
china tree
U
زیتون تلخ
china tree
U
شالسنجان
axle tree
U
میله میان دو چرخ
almond tree
U
درخت بادام
agriot tree
U
چوب چپق
abel tree
U
درخت سپیدار که نام لاتین ان alba populus است
Christmas tree
U
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
family tree
U
شجره نامه
family tree
U
نسب نامه
family tree
U
شجره
barren tree
U
درخت بی میوه
bean tree
U
درخت خرنوب
clothes tree
U
چنگک لباس
clothes tree
U
چوب لباسی
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
chocolate tree
U
درخت کاکائو
cherry tree
U
درخت گیلاس
chaste tree
U
فلفل بری
chaste tree
U
دل اشوب
box tree
U
درخت شمشاد
boot tree
U
قالب چکمه یا پوتین
binary tree
U
درخت دودوئی
binary tree
U
درخت دودویی
plane tree
U
درخت چنار
tree farm
U
خزانه درخت
spindle tree
U
اونموس
spanning tree
U
زیرگرافی از یک گراف
spanning tree
U
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
spanning tree
U
درخت پوشا
sorrel tree
U
درخت ترشک
sorrel tree
U
ترشک درختی
tree house
U
خانه بالای درخت
smoke tree
U
بوته سماق
shoe tree
U
قالب کفش
saddle tree
U
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
saddle tree
U
قلتاق
strawberry tree
U
توت فرنگی درختی
stunted tree
U
درخت رشد نکرده وکوتاه
summer tree
U
حمال
tree farm
U
محوطه درخت کاری جنگل
tree diagram
U
نمودار درخت
to truncate a tree
U
شاخههای درختی را زدن
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com