Perdic | wide area network | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	wide area network U	شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
	wide area network U	شبکه گسترده
	wide area network U	شبکه راه دور
	wide area network U	شبکه بلند پوشش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	wide area telephone service U	سرویس تلفنی گسترده
	local area network U	و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
	local area network U	شبکه ناحیه محلی
	local area network U	شبکه محلی
	local area network U	شبکه کوتاه پوشش
	metropolitan area network U	شبکه گسترده در مسافت محدود.
	local area network U	کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
	local area network U	شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
	wide U	عریض
	wide U	فراخ وسیع
	wide U	گشاد
	wide U	پهن
	far and wide U	دورودراز
	far and wide U	درهمه جا
	far and wide <idiom> U	هرکجا
	wide apart U	زیاد از هم جدا
	wide U	زیاد
	wide U	پرت کاملا باز
	wide U	پهناور
	wide U	خط کناری والیبال
	wide U	نامحدود وسیع
	wide U	عمومی
	wide U	تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
	wide U	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
	wide eyed U	دارای چشم گشاد
	wide-awake U	هشیار اگاه
	wide-awake U	هوشیار
	wide-awake U	کاملا بیدار
	wide awake U	سرحال
	wide awake U	مراقب
	wide awake U	مسبوق
	wide awake U	هشیار اگاه
	wide-awake U	مسبوق
	wide-awake U	مراقب
	wide eyed U	متعجب
	wide-angle U	عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
	wide-angle U	واید انگل
	wide-angle U	عدسی گسترش
	wide-angle U	دارای زاویه دید بیش از معمول
	wide angle U	عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
	wide angle U	عدسی گسترش
	wide angle U	دارای زاویه دید بیش از معمول
	wide-awake U	سرحال
	wide awake U	کاملا بیدار
	wide open U	حمله
	wide of the mark <idiom> U	از هدف به دور بردن ،نادرست
	wide mouthed U	دهن گشاد
	it is of a wide distribution U	در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است
	is of a wide distribution U	درخیلی جاهاپیدا میشود بسیارفراوان است
	wide-ranging U	متنوع - گوناگون
	wide flange U	نیمرخ بال پهن
	wide eyed U	دارای چشم باز
	world wide U	مشهور جهان متداول درهمه جا
	wide of the subject U	از موضوع پرت خارج ازموضوع
	wide strip U	نوار پهن
	a wide array of ... U	آرایه وسیعی از ...
	wide-eyed U	دارای چشم باز
	wide-eyed U	دارای چشم گشاد
	wide-eyed U	متعجب
	wide-eyed U	حیرت زده
	of a wide scope U	وسیع
	wide eyed U	حیرت زده
	wide-awake U	آگاهانه
	wide awake U	هوشیار
	wide angle U	واید انگل
	wide arm handstand U	بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
	wide flanged beam U	تیراهن لبه پهن
	to give wide berth to U	دوری کردن از
	to give wide berth to U	کناره گیری کردن از
	wide strip mill U	دستگاه نورد نوار پهن
	She stared at him with wide eyes. U	با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
	give a wide birth to <idiom> U	دورنگهداشتن از
	To walk with ones feet wide apart. U	گشاد گشاد راه رفتن
	wide flange beam U	تیر بال پهن
	wide-angle lens U	لنززاویهعریض
	The field is wide open . It is up to you to take up the challenge . U	بیا این گوی واین میدان
	sub network U	شبکه فرعی
	y network U	شبکه ستاره
	network U	شبکه سیم کشی
	network U	نمودار
	network U	وابسته به شبکه
	network U	شبکه ارتباطی
	network U	شبکه توری
	network U	شبکه
	network U	اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
	network U	اتصال
	network U	شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
	network U	اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
	bus network U	سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
	communication network U	شبکه ارتباطی
	telecommunication network U	پبکه ارتباطات
	network of pipes U	شبکه لوله کشی
	campus network U	شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
	synchronous network U	شبکه همزمان
	star network U	شبکه ستارهای
	network server U	خدمتگزار شبکه
	closed network U	شبکه بسته
	heterogeneous network U	سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
	communication network U	شبکه ارتباط
	communication network U	شبکه مخابراتی
	switching network U	شبکه راه گزینی
	communication network U	شبکه ارتباط و مخابرات
	heterogeneous network U	شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
	network computer U	نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
	network circuit U	اتصال شبکه
	network circuit U	مدار شبکه
	tree network U	شبکه درختی
	hierarchical network U	شبکه سلسله مراتبی
	logic network U	شبکه منطقی
	lattice network U	شبکه توری منظم
	telephone network U	شبکه تلفن
	telecommunication network U	شبکه مخابرات
	ladder network U	شبکه نردبانی
	multistar network U	شبکه چند ستارهای
	isochronous network U	شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
	multisystem network U	شبکه چند سیستمی
	network administrator U	سرپرست شبکه
	network analyser U	شبکه کاو
	network analyser U	تحلیل کننده شبکه
	network architecture U	معماری شبکه
	two terminal network U	شبکه دو قطبی
	company network U	شبکه همکار
	network theory U	نظریه شبکه
	network topology U	توپولوژی شبکه
	radar network U	شبکه ی رادار
	public network U	شبکه عمومی
	enterprise network U	شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
	network topology U	جانمایی شبکه
	network chart U	نمودار شبکه
	feedback network U	شبکه فیدبک
	filter network U	شبکه ی صافی
	fixer network U	شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
	novell network U	شبکه نوول
	neural network U	شبکه عصبی
	four terminal network U	شبکه چهار قطبی
	neural network U	سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
	network version U	نسخه شبکه
	regional network U	شبکه منطقهای
	network structure U	ساختار شبکهای
	local network U	شبکه محلی
	company network U	شبکه شرکت
	computer network U	شبکه کامپیوتری
	sorting network U	شبکه مرتب کردن داده ها
	network analysis U	تحلیل شبکه
	cooperative network U	شبکه همیاری
	ring network U	شبکه حلقهای
	ring network U	شبکه حلقوی
	democratic network U	شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
	despotic network U	شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
	research network U	شبکه پژوهشی
	distributed network U	شبکه توزیع شده
	network stracture U	ساختار شبکه
	distributed network U	شبکه توزیعی
	distribution network U	شبکه پخش
	network topology U	چگونگی استقرار شبکه
	network port U	قسمتکارباشبکهاینترنت
	wireless network U	شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
	value added network U	ارزش اضافی شبکه
	network socket	پریز شبکه [کامپیوتر]
	network communication U	ارتباطشبکهای
	network socket	سوکت شبکه [کامپیوتر]
	client server network U	شبکه خدمتگزار- مشتری
	Xerox Network System U	پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
	centralized network configuration U	ساختار شبکهای متمرکز
	systems network architecture U	روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
	systems network architecture U	معماری شبکه سیستم ها
	passive four terminal network U	شبکه چهار قطبی بی اثر
	switched network backup U	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
	network operating system U	سیستم عامل شبکه
	high voltage network U	شبکه ی فشار قوی
	network interface card U	کارت میانجی شبکه
	multiple access network U	شبکه با دسترسی چندگانه
	national broadcasting network U	شبکهجهانیپخشبرنامه
	distribution by cable network U	پخشبوسیلهسیستمکابلی
	homogeneous computer network U	یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
	homogeneous computer network U	شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
	star network topology U	شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
	back end network U	اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
	token ring network U	شبکه نشانه حلقهای
	automatic digital network U	شبکه عددی کامپیوتری
	automatic digital network U	شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
	automatic voice network U	شبکه صوتی خودکار
	private broadcasting network U	شبکهپیشبینیخصوصی
	frequency dividing network U	اتصال مقسم فرکانس
	three phase supply network U	شبکه سه فاز
	long haul network U	شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
	frequency dividing network U	شبکه تقسیم فرکانس
	token bus network U	EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
	low voltage network U	شبکه ی فشار ضعیف
	decentralized computer network U	شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
	leased line network U	شبکه با خطوط استیجاری
	simple network management protocol U	سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
	power fed into the distribution network U	سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
	european academic research network U	شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
	network data management system U	مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
	She resolved to give him a wide berth in future. [She decided to steer clear of him in future.] U	او [زن] تصمیم گرفت در آینده ازاو [مرد] دوری کند.
	area U	ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
	I know the area more or less . U	کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
	area U	دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
	area U	رشته [دانشی]