English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whipping post U تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whipping U شلاق زدن
whipping U شلاق زنی
whipping U نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
whipping U بست زدن
whipping U حرکت شلاقی
whipping U حرکت ضربهای
whipping U جلد
whipping cream U خامهی پر چربی
american whipping U بست امریکایی
sailmaker'whipping U بست بادبانی
whipping boy U کتک خور
whipping boy U وجه المصالحه امری
whipping boy U بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
common whipping U بست عادی
common whipping U بست معمولی
west country whipping U بست غربی
post- U پایگاه
post- U پست کردن
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U ستون
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U دیرک ستون
post- U تیر
post- U تیرعمودی
post- U جرز
post- U چوب تقویت
post- U مربوط به پست
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post- U محل ماموریت موضع
post- U پادگان قرارگاه
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post U نگهبانی
out post U نگهبان
first post U شیپور خبر شبانه
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
last post U شیپورعزا
last post U شیپور خاموشی
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up U تکمیل کردن
post U پست
the post has come U پست وارد شد
the post has come U پست رسید
the post has come U پست امد
ex post U به اعتبار گذشته
ex post U واقعی
ex post U عملی
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
ex post U بوقوع پیوسته
post U چاپار
post U پایگاه
post U پادگان قرارگاه
post U محل ماموریت موضع
post U گماردن نگهبان قرار دادن
post U مربوط به پست
post U چوب تقویت
post U جرز
post U تیرعمودی
post U تیر
post U دیرک ستون
post U پست کردن
post U بدیوار زدن
post U نامه رسان پستچی
post U مجموعه پستی
post U بسته پستی
post U سیستم پستی پستخانه
post U صندوق پست تعجیل
post U عجله
post U ارسال سریع پست کردن
post U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post U پست نظامی
post U پاسگاه
post U مقام مسئولیت
post U شغل
post U اگهی کردن اعلان کردن
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U پست
post- U چاپار
post- U نامه رسان پستچی
post- U بسته پستی
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U صندوق پست تعجیل
post- U عجله
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U پست نظامی
post- U پاسگاه
post- U شغل
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U بدیوار زدن
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U مجموعه پستی
post U ستون
post U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U مقام مسئولیت
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post of duty U پاسگاه
post road U جاده چاپارخانه دار
post restante U پست رستانت
post race U مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post road U جاده پستی
post restante U پست رستان
sentry post U پاسگاه
post oral U پشت دهنی
post property U اموال پادگانی
post parade U رژه اسبها تا محل شروع
post paid U که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post processing U پس پردازی
post processing U پس پردازش
post processor U پس پرداز
post order U حواله پستی
post position U محل اسب در شروع
post strike U بعد از اجرای تک
post script U SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post processor U پس پردارنده
post obit U بعد ازفوت
post hostilities U بعد از خاتمه درگیریها
post horse U اسب چاپاری
post hoc U پس از این
post haste U بسرعت شتاب فراوان
post haste U با شتاب فراوان
post glacial U تازه
post glacial U وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post general U رئیس کل پست
post general U رئیس اداره پست
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
post flight U بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post flight U بعد از پرواز
post flag U پرچم میدان صبحگاه
post hostilities U بعداز خاتمه مخاصمات
post indexing U شاخص گذاری بعدی
post obit U قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial U بعد از ازدواج
post multiplication U پس ضرب
post mortem U پس از واقعه
post mortem U پس از مرگ
post mortem U پس از واقع
post meridiem U پس از نصف النهار
post meridiem U بعداز فهر
post meridian U بعد از فهر
post matter U محمولات پستی
post matter U چیزهای پستی
post juvenal U بعد از جوانی
post indexing U فهرست سازی بعدی
post flag U پرچم پادگانی
king-post U شاه تیر
newel post U تیرعمودیپایهنرده
finishing post U پستانتهایی
distance post U قرارگاهمحلمسابقه
centre post U قسمتبدونآرایش
post-war U پس از جنگ
post-industrial U فراصنعتی
post-industrial U پسصنعتی
post-boxes U صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post U تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post U تیر مقصد
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
post binder U پوشهپوستی
post lantern U فانوسخیابان
hanging-post U [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post U تیر عمودی
door-post U [تیر عمودی در]
crown-post U تیرک عمودی
corner-post U [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting U پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
staging post U محلآمادهسازی
border post U ساختمانمرزبانی
ring post U لبهزمینبوکس
post mill U آسیابنصبشده
to stand to one's post U درجایاماموریت خود ثابت ماندن
post property U اموال پادگان
take this letter to the post U این نامه راببرید به پستخانه
rotational post U شغل نوبتی
relay post U پست رابط پست واسطه
relay post U پست رابط ستون
railing post U میله نرده
quota post U پست دایمی
quota post U شغل دایمی
queen post U عصا
post union U اتحاد پستی بین المللی
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
post time U زمان شروع اسبدوانی
post test U پس ازمون
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
rotational post U شغل در چرخش
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
stern post U ستون پاشنه ناو
starting post U تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
starting post U تیرمبدا
sign post U تابلو راهنما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com