English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ways U سرسره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
you can't have it both ways. <idiom> U نمی توانی هم خدا را بخواهی و هم خرما.
You cannot have it both ways . <proverb> U نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
have it both ways <idiom> U 2چیزداشتن
the old ways U رسوم قدیم
the old ways U رسمهای پیشین
p.of the ways U جایی که بایدیکی ازچندچیزرابرگزید
p.of the ways U جای جداشدن چندراه
parting of the ways U جایی که باید یکی از چندچیزرابرگزید
column ways U راهنمای ستون
to change somebody's ways U رفتار و کردار کسی را کاملا تغییر دادن
to cling to the old ways U به رسوم قدیمی چسبیدن
mend one's ways <idiom> U اثبات عادت شخصی
folk ways U راه و رسم قومی
cut both ways <idiom> U به هردوطرف دعوا رسیدگی کردن
He has relapsed into his old ways. U فیلش یاد هندوستان کرده
ways and means U طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
parting of the ways U جای جدا شدن چندراه
To mend ones ways. U خودرااصلاح کردن
committee of ways and means U کمیسیون مالی
He promised to behave ( mend his ways) U قول داد آدم بشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com