Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wave vector
U
بردار موج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vector analysis
[vector calculus]
U
حساب برداری
[ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector
U
حامل
vector
U
مسیر ناوبری هواپیما
vector
U
خط پرتاب بمب یاگلوله
vector
U
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector
U
پردار
vector
U
بردار
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector
U
مسیر جهت
vector
U
برداری
vector
U
مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector
U
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector
U
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector
U
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector
U
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector
U
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector
U
حامل بردار
vector
U
خط سیر
vector analysis
U
تحلیل برداری
interrupt vector
U
بردار وقفه
state vector
U
بردار حالت
circulation of a vector
U
چرخه بردار
flux of a vector
U
شاره بردار
lift vector
U
بردار برا
field vector
U
بردار میدان
vector diagram
U
نمودار برداری
burgers vector
U
بردار برگرز
arthropod vector
U
کنه ارتروپود
axial vector
U
بردار محوری
vector power
U
توان برداری
wind vector
U
جهت حرکت باد
vector pair
U
زوج برداری
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
vector field
U
میدان برداری
vector display
U
نمایش برداری
light vector
U
بردار نور
magnetic vector
U
بردار مغناطیسی
code vector
U
بردار رمز
radius vector
U
شعاع حامل
radius vector
U
بردار شعاعی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
poynting's vector
U
بردار پوینتینگ
polar vector
U
بردار قطبی
dope vector
U
بردار خصیصه نما
normal vector
U
بردار قائم
normal vector
U
بردار عمود
state vector
U
بردار وضعیت
initial vector
U
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
dope vector
U
بردار
dope vector
U
خصیصه نما
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
state vector
U
بردار حلات
arthropod vector
U
کنه خونخوار
basis vector
U
بردار پایه
[ریاضی]
radius vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
vector calculus
U
حساب برداری
[ریاضی]
vector field
U
میدان برداری
[ریاضی]
[فیزیک]
Euclidean vector
U
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
vector space
U
فضای خطی
[ریاضی]
vector product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
vector product
U
ضرب خارجی
[ریاضی]
location vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
vector space
U
فضای برداری
[ریاضی]
vector sights
U
دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
voltage vector
U
بردار ولتاژ
vector quantity
U
کمیت برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
vector psychology
U
روانشناسی بردار نگر
wind vector
U
سمت باد
vector product
U
حاصلضرب برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
vector graphics display
U
بردار نمایش گرافیکی
magnetic vector potential
U
پتانسیل بردار مغناطیسی
magnetic field vector
U
بردار میدان مغناطیسی
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
continuously set vector
U
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
vector data aggregate
U
بردار اطلاعات مجتمع
vector/waveform monitor
U
صفحهنمایشدیجیتالی
fallout wind vector plot
U
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
wave off
U
به زمین ساییده شدن هواپیما
to wave away
U
باشاره دست بیرون کردن
the wave
U
دریا
wave
U
موج
wave off
U
فرود همراه با سایش
To wave at someone.
U
به کسی دست تکان دادن
wave
U
خیزاب
new wave
U
نیوویو
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
موج زدن
wave
U
فر موی سر دست تکان دادن
wave
U
موج رادیویی
wave
U
هیجان
wave
U
موجی بودن موج زدن
wave amplitude
U
دامنه موج
wave band
U
دسته امواج رادیو
shock wave
U
موج ضربت
short-wave
U
موج کوتاه
WAVE file
U
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
shock wave
U
موج ضربه
velocity of a wave
U
سرعت پخش موج
shock wave
U
موج ضربهای
short wave
U
موج کوتاه
wave bands
U
باندهای موج
wave celerity
U
سرعت موج
wave speed
U
سرعت موج
wave function
U
تابع موجی
wave front
U
جبهه موج
wave front
U
جبهه امواج رادیویی
wave frequency
U
بسامد موج
wave form
U
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form
U
شکل موج
wave equation
U
معادله موج
wave drag
U
پسای موج
wave velocity
U
سرعت موج
acoustic wave
U
موج صوتی
acoustic wave
U
صوت
all wave antenna
U
انتن تمام موج
ultrashort wave
U
موج خیلی کوتاه
travelling wave
U
موج سیار
traveling wave
U
موج رونده
transverse wave
U
موج عرضی
transversal wave
U
موج عرضی
wander wave
U
امواج سیار
wander wave
U
موج سیار
transient wave
U
امواج سیار
undamped wave
U
موج پایدار
burst wave
U
موج انفجار
all wave receiver
U
رادیوی تمام موج
beta wave
U
موج بتا
blast wave
U
موج انفجار
boat wave
U
موج قایقها
boat wave
U
موج ناو گروه
bow wave
U
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
bow wave
U
موج بالیستیکی جلو
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
bow wave
U
موج سینه
burst wave
U
موج ترکش
transient wave
U
موج سیار
wave guide
U
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave height
U
ارتفاعموج
wave clip
U
گیرهفر
wave base
U
سطحموج
tidal wave
U
موج کشند
translation wave
U
موجبرگردان
seismic wave
U
ارتعاشاتزمینلرزه
wind wave
U
موج باد
wind wave
U
خیز اب ناشی از باد
wind wave
U
موج ناشی از باد
permanent wave
U
فرششماهه
wave wall
U
دیوارموج
medium wave
U
موج متوسط
to wave one's handkerchief
U
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
sound wave
U
موج صوتی
sound wave
U
صوت
long wave
U
موج بلند
wave band
U
باند موج
tidal wave
U
سیلاب دریایی
wave winding
U
سیم پیچ موجدار
tidal wave
U
پندام
wave number
U
عدد موج
wave motion
U
انتشار موج
wave motion
U
حرکت موج
wave motion
U
حرکت موجی
wave mecanics
U
مکانیک موجی
wave length
U
طول موج
wave kick
U
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave of excitation
U
موج تهییج
wave trough
U
نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wave trap
U
موج ربا
wave radiation
U
تابش موج
wave propagation
U
حرکت موج
wave propagation
U
انتشار موج
wave pressure
U
فشار حاصل از موج
wave period
U
زمان تناوب امواج دریا
wave parameter
U
پارامتر موج
tidal wave
U
امواج جذر و مدی
shock wave
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
wave guide
U
موجبر
pressure wave
U
موج فشار
micro wave
U
خرده موج
micro wave
U
کهموج
matter wave
U
موج مادی
electric wave
U
موج الکتریکی
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electromagnetic wave
U
موج الکترومغناطیسی
mach wave
U
موج ضربهای
mach wave
U
انتن سرعت سنج هواپیما
modulated wave
U
موج تحمیل شده
muzzle wave
U
موج ضربتی دهانه لوله توپ
muzzle wave
U
موج پرتاب گلوله
damped wave
U
موج میرنده
damped wave
U
موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
de broglie wave
U
موج دوبروی
plane wave
U
موج مسطح
plane wave
U
موج صفحهای
density wave
U
موج چگالی
numbered wave
U
امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
diffracted wave
U
موج پراشیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com