English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
warp winder U چله پیچ
warp winder U چله دوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
winder U پیچنده
winder U دویدن سریع
winder U نخ پیچ
winder U گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
winder U کلیدکوک
winder U کوک کننده
winder U پیچ
stem winder U ساعت دسته کوک
armature winder U دستگاه ارمیچرپیچ
ball winder U نخپیچ
bobbin winder U ماسولهپرکن
winder house U خانهنخپیچ
balanced winder U پله مارپیچ
stem winder U چیزعالی ودرجه یک
window winder handle U دستگیرهحرکتدهندهشیشه
warp U تاب دادن
warp U نخ تار [در طول بافت]
warp U منحرف کردن تاب برداشتن
warp U پیچ دادن
warp U طناب ریسمان
warp U تار
warp U جا به جا کردن ناو یا لنگر
warp U تاب برداشتن
warp U تاب دار کردن منحرف کردن
warp U ریسمان پیچ و تاب
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
warp frame U قاب چله
warp patterning U طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
warp set U [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
warp and woof U بنیان
warp tension U کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
warp beam U نورد بالا
warp beam U سردار [قالی]
thick warp U نخ تار کلفت
warp thread U تارشیاری
warp roller U غلتکتار
warp and woof U پایه واساس
warp and woof U تار و پود
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
warp and weft U تار و پود
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
the warp and ther woof U تاروپود
warp-weighd loom U دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
high warp loom U تارهایطولیبافندگی
low warp loom U کارگاهبافندگیپیشپاافتاده
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com