English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wage rate U نرخ مزد
wage rate U نرخ دستمزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
base wage rate U حداقل دستمزد
rate of money wage U نرخ مزد پولی
rate of wage U نرخ دستمزد
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
Other Matches
wage U اجیر کردن
wage U دستمزد
wage U جنگ برپا کردن
wage U ضمانت حسن انجام کار
wage U اجر
wage U حمل کردن
wage U کار مزد دسترنج
wage U مزد
wage U اجرت کارمزد
just wage U مزد عادلانه
specified wage U اجرت المسمی
wage U اجرت
wage bargain U چانه زنی دستمزد
wage bill U لیست حقوق
wage ceiling U سقف دستمزد
wage ceiling U حداکثر دستمزد
wage constraint U محدودیت دستمزد
wage-packet U پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
wage tax U مالیات بر مزد
wage system U نظام پرداخت دستمزد
living wage U مزدکافی برای امرار معاش
living wage U مزد معیشت
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
to wage war U دست بجنگ زدن
minimum wage U حداقل دستمزد
money wage U مزد پولی
nominal wage U مزد اسمی
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
wage agreement U قرارداد دستمزد
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
daily wage U مزد روزانه
real wage U مزد واقعی
wage income U درامد بشکل دستمزد
to wage war U جنگ کردن
living wage U مزد امرارمعاش
wage standard U دستمزد استانده
wage stabilization U تثبیت مزد
wage good U کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage determination U تعیین دستمزد
wage good U کالای مزدی
wage funds U مایه دستمزد
wage funds U وجوه دستمزد
wage freeze U انجماد دستمزد
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
wage earners U حقوق بگیران
wage earners U مزد بگیران
wage earner U اجیر
wage incentive U انگیزه مزد
wage cuts U کاهش دستمزد
wage income U درامدمربوط بکار
wage stabilization U ثبات دستمزد
wage share U سهم مزد
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
wage control U کنترل دستمزد
wage costs U مخارج دستمزد
wage policy U سیاست دستمزد
wage market U بازار دستمزد
wage level U سطح مزد
wage index U شاخص دستمزد
annual wage U دستمزد سالانه
wage differentials U اختلاف در دستمزد
to wage a campaign U لشکرکشی کردن
cash-wage U دستمزد نقدی
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
wage price guideline U قیمت
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
wage price spiral U قیمت
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
wage compution day U دستمزد ساعتی
wage price guideline U راهنمای مزد
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
rate U نواخت
rate U اهنگ حرکت
rate U میزان مهارت شدت تغییرات
rate U سرعت کار
rate U سرعت حرکت
rate U سنجیدن
rate U ارزیابی کردن
rate U مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate U نسبت
rate U درجه
rate U شمردن
rate U منوال
rate U بر اوردکردن
rate U نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
rate U سرعت ارزیابی کردن
rate U میزان
first rate U نخستین درجه
first rate U درجه اول
first rate U عالی
rate of changes U نرخ تغییرات
rate U سرعت
rate U نرخ
rate U درجه بندی کردن
rate U درصد
to rate up U بیمه زیاد گرفتن از
through rate U نرخ کامل
through rate U نرخ حمل سراسری
first-rate U درجه اول بسیار خوب
rate U درچند
rate U روش طرز
second-rate U جنس پست
third rate U پست
third rate U درجه سه
third-rate U درجه سوم
second-rate U درجه دو
second rate U جنس پست
rate U نرخ [درصد]
third rate U درجه سوم
third-rate U پست
second rate U وسط
rate U مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
second rate U درجه دو
first-rate U عالی
first-rate U ممتاز
second-rate U وسط
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate U حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate U بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
third-rate U درجه سه
rate U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate U پایه
rate U اندازه نسبت
rate U قرار
at any rate U در هر حال
at any rate U درهر صورت
at that rate U در این صورت
rate U بها
at the rate of U از قرار
rate U تندی سرعت عوارض
rate U اهنگ
rate of discount U نرخ تنزیل
rate constant U ثابت سرعت
rate of deposition U سرعت ته نشست
rate of deformation U سرعت تغییر شکل
rate of consumption U نرخ مصرف
rate of output U نرخ تولید
rate of discount U نرخ تخفیف
rate of climb U میزان صعود
rate of dissolution U سرعت انحلال
rate of flow U میزان جریان
rate of fire U تعدادتیر در دقیقه
rate of fire U سرعت تیر
rate of flow U بده
rate of fire U نواخت تیر
rate of exchange U نرخ ارز
rate of exchange U نرخ تسعیر
rate of exchange U نرخ مبادله
rate of exchange U نرخ مبادله ارز
rate of duty U نرخ عوارض
rate of dosage U معیار
rate of flow U دبی
rate joystick U سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
isodose rate U خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
output rate U نرخ تولید
official rate U نرخ رسمی
lag rate U نسبت کسری نیروی انسانی
net rate U نرخ خالص
mortality rate U میزان مرگ و میر
mortality rate U نرخ مرگ و میر
literacy rate U نرخ باسوادی
rate of learning U سرعت یادگیری
learning rate U سرعت یادگیری
lapse rate U اهنگ کاهش
lag rate U میزان کسری پرسنل
paging rate U سرعت صفحه بندی
participation rate U نرخ مشارکت
rate gyro U ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
rate equation U معادله سرعت
isodose rate U خط نقاط متحدالدوز
rate discrimination U تبعیض نرخ
railway rate U مالیات راه اهن
railway rate U نرخ راه اهن
purchase rate U نرخ خرید
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
prime rate U نرخ بهره پایه
prime rate U نرخ پایه
poor rate U زکوه
poor rate U مالیات برای نگاهداری بی نوایان
lapse rate U میزان افت
rate of inflation U نرخ تورم
What is the exchange rate? U نرخ تبدیل چقدر است؟
sustained rate U نواخت مداوم
survival rate U میزان ماندگاری
strain rate U میزان تغییر شکل
starting rate U خرج پر کردن
standard rate U نرخ استاندارد
spot rate U نرخ فروش نقدی
slewing rate U نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
signaling rate U میزان سیگنال دهی
sampling rate U نرخ نمونه برداری
running rate U اهنگ پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
reproduction rate U نرخ تولید مثل
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
tax rate U نرخ مالیات
tenth rate U درجه دهم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com