English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wage funds U وجوه دستمزد
wage funds U مایه دستمزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
funds U وجوه
the funds U قرضه دولتی سهام وام دولتی
the funds U وام دولتی
The funds collected so far . U وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
pension funds U وجوه بازنشستگی
military funds U بودجه نظامی
military funds U اعتبار نظامی
loanable funds U وجوه قابل عرضه به بازار پول
mutual funds U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
loanable funds U وجوه وام دادنی
trust funds U وجوه امانی
cheque without funds U چک بی محل
company funds U اعتبارات گروهانی
nonappropriated funds U اعتبارات غیر سازمانی اعتبارات تعهد نشده
slush funds U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
welfare funds U اعتبارات رفاهی یا بهزیستی اعتبار مربوط به روحیه ورفاه
unit funds U اعتبارات یکانی
to raise funds U تهیه وجه یاسرمایه کردن
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
sundry funds U اعتبار اموررفاهی متفرقه
sundry funds U اعتبارات متفرقه
stock funds U اعتبار خریدنقدی
stock funds U اعتبار نقدی اماد
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
inflow of foreign funds U ورود وجوه خارجی
just wage U مزد عادلانه
wage U اجرت کارمزد
specified wage U اجرت المسمی
wage U اجرت
wage U حمل کردن
wage U ضمانت حسن انجام کار
wage U اجر
wage U جنگ برپا کردن
wage U اجیر کردن
wage U مزد
wage U دستمزد
wage U کار مزد دسترنج
wage incentive U انگیزه مزد
wage earners U حقوق بگیران
wage income U درامدمربوط بکار
wage level U سطح مزد
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
wage good U کالای مزدی
wage freeze U انجماد دستمزد
wage index U شاخص دستمزد
wage good U کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage income U درامد بشکل دستمزد
wage agreement U قرارداد دستمزد
wage market U بازار دستمزد
wage-packet U پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
wage tax U مالیات بر مزد
wage system U نظام پرداخت دستمزد
wage standard U دستمزد استانده
wage stabilization U تثبیت مزد
wage stabilization U ثبات دستمزد
wage share U سهم مزد
wage rate U نرخ دستمزد
wage rate U نرخ مزد
cash-wage U دستمزد نقدی
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
wage policy U سیاست دستمزد
to wage a campaign U لشکرکشی کردن
wage earners U مزد بگیران
wage earner U اجیر
to wage war U دست بجنگ زدن
to wage war U جنگ کردن
annual wage U دستمزد سالانه
living wage U مزد امرارمعاش
living wage U مزد معیشت
living wage U مزدکافی برای امرار معاش
real wage U مزد واقعی
minimum wage U حداقل دستمزد
money wage U مزد پولی
rate of wage U نرخ دستمزد
nominal wage U مزد اسمی
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
wage bargain U چانه زنی دستمزد
wage differentials U اختلاف در دستمزد
wage determination U تعیین دستمزد
wage cuts U کاهش دستمزد
daily wage U مزد روزانه
wage costs U مخارج دستمزد
wage control U کنترل دستمزد
wage constraint U محدودیت دستمزد
wage ceiling U حداکثر دستمزد
wage ceiling U سقف دستمزد
wage bill U لیست حقوق
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
base wage rate U حداقل دستمزد
rate of money wage U نرخ مزد پولی
wage compution day U دستمزد ساعتی
wage price guideline U راهنمای مزد
wage price guideline U قیمت
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
wage price spiral U قیمت
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
reasonable of average wage fair U اجرت المثل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com